
دغدغههای حسام انقلاب اسلامی
نگران تحریف واقعیتها هستم
گروه فرهنگی: حمید حسام را بسیاری از کسانی که برای ایران و عزتش کوشیدهاند میشناسند.این روزها بسیارند کسانی که برایشان شهید و شهادت ارزشمند است.بسیارند آنان که اشتیاق خواندن قصههای دفاع مقدس را دارند و این اشتیاق ریشه در قلم زلال حمید حسام دارد که مردم را با مردان نابی از جنس ایثار آشنا میکند.حسام بر مدار اسمان مینویسد تا جاماندگان زمینی به یاری ستارهها راه را گم نکنند و شهدا و ایثارشان را از یاد نبرند.
سایت شهدای ایران هم درباره حسام مینویسد:«وقتی «حمید حسام» پای خاطرات همسنگرانش مینشیند، هیچ نشانی از نقش خودش بروز نمیدهد تا الگویی باشد برای امثال من که اگر در وادی قدم، باید از «مین» ترسید، در عرصه قلم، هیچ چیز ترسناکتر از «من» نیست! که نیک اگر بنگری، این «من» قادر است همان کار «مین» را کند و خرواری حرف و کلمه و جمله و کتاب و مقاله را دود کند هوا! سلام خدای شهیدان بر عزیزانی که چه موسم قدمزنی در روزگار جنگ و چه هنگام قلمزنی در جنگ روزگار، قبل از هر چیز، به مصاف دشمنی رفتند که نامش «من» بود! چند شب پیش، میخواندم از لابهلای خاطرات میرزامحمد که بنا به تنگنایی جنگ، بعضا رزمندهها با خاک پشت اورکت همدیگر، تیمم میکردند! سلام خدای شهیدان بر نمازهایی که با تشنهترین لب ممکن، اقامه میشد! اگر روزگار جنگ، کمیآنسوتر از دوکوهه، ما را پادگانی بود به نام «حمید» که محل اجتماع شیربچههای وطن بود، الحمدلله که در این جنگ روزگار هم به یمن قلمزنیهای سراسر شیدایی و شهدایی استاد حسام، «پادگان حمید» داریم! «وقتی مهتاب گم شد» و «آب هرگز نمیمیرد» پادگانی است که خشتخشت آن، بوی معرفت، ایثار، دلاوری، بصیرت، مقاومت و همت میدهد! اگر ستاره «وقتی مهتاب…» خوشلفظ است و اگر مجاهد «آب هرگز…» میرزامحمد و اگر «راوی فتح» آوینی و اگر مؤلف «دفاعمقدس» حمید حسام، کجای ایستادگی ما در برابر خصم متجاوز، شرمندگی دارد که بعضیها این همه جنگ را درشت مینویسند و درست نمینویسند؟! ناظر بر وجود همین عناصر است که باید قدر امثال حمید حسام را بیشتر بدانیم!»
شاید بیراه نباشد که او را باقلمش به حسام انقلاب تشبیه کنیم چراکه چون شمشیری تیز و برنده بی مهریهای به دفاع مقدس را میدرد و تصویری حقیقی و بی پیرایه از سالهای رشادت و ایثار را به مخاطب عرضه میکند و همین عامل است که باعث شد امسال نشان هنر انقلاب بر سینه او بدرخشد.
حمید حسام در سال 1340 در همدان متولد شد. وی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه تهران است. وی جوانی خود را در جبهههای نبرد سپری کرد و همین مساله باعث شد تا دفاع مقدس رویکرد اصلی حمید حسام در نوشتن و خلق آثارش باشد. سردار حسام معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، در زمینه نویسندگی نیز کارنامه قابل توجهی دارد. چهار کتاب حاصل دوران نویسندگی این مسئول فرهنگی است. در زمینه داستان کوتاه کتاب «دهلیز انتظار»، در بخش خاطره کتاب «غواصها بوی نعنا میدهند»، «دلیل» و در بخش رمان «راز نگین سرخ» مجموع فعالیتهای این نویسنده را تشکیل میدهند.
حمید حسام با کتاب «غواصها بوى نعنا مى دهند» که نوعى خاطره نگارى در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبى معرفى شد. به دنبال آن داستان بلند «راز نگین سرخ» را در سال ۷۸ به دست چاپ سپرد. مجموعه داستانهاى کوتاه «دهلیز و انتظار» مدتى پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسى ترجمه و منتشر شده است. اخیراً کتاب «مسیح رزم» را در ژانر خاطره نگارى منتشر کرد. ضمن اینکه اکنون مشغول بازنویسى خاطرات على چیت سازیان فرمانده شهید دوران دفاع مقدس و فرمانده اطلاعات - عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین است.
وی در هشت سال دفاع مقدس حضور فعالی داشته و اکنون یکی از جانبازان پرافتخار کشورمان محسوب میشود و مؤلف بیش از 14 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس نظیر خاطرات شفاهی، داستان کوتاه و داستان با عناوینی همچون کتاب «وقتی مهتاب گم شد»، «آب هرگز نمیمیرد»، «غواصها بوی نعناء میدهند»، « فقط غلام حسین باش »، «راز نگین سرخ»، «دهلیز انتظار» و... است.
او بنیان گذار اولین کانون بسیج کشور در همدان و کنگره سرداران و امیران و 8 هزار شهید استان همدان و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و بنیان گذار موزه دفاع مقدس استان همدان بوده که سالها بعد به عنوان معاون ادبیات دفاع مقدس کشور نقش اساسی در تدوین کتابهای دفاع مقدس کشور را عهده دار بوده است.
مرتضی سرهنگی، نویسنده و چهره برگزیده هنر انقلاب اسلامیدر سال ۹۳ درباره حمید حسام میگوید: با اینکه با بخش زیادی از سختیهای جنگ در کتابهای آقای حسام مواجهایم، اما شیرینی قلم او این دشواریها را برای ما قابل تحمل و دلپذیر میکند.
همین شیرینی و روایت جذاب است که کتابهای حسام را خواندنی تر از کتابهای مختلف حوزه دفاع مقدس میکند هرچند خودش معتقد است تنها به دلیل آنکه جنگ را دیده است بهتر مینویسد.
حمید حسام درباره تفاوت خودش با کسانی که نامشان برای رقابت در معرفی چهره برتر هنر انقلاب مطرح بود میگوید: شاید تنها تفاوت من با آنها این باشد که تجربه شهودی از جنگ داشتهام و البته همین تجربه بار تعهد و موأخذه از کارهای من را سنگین تر میکند.
او همیشه از دوران دفاع مقدس و دلیرمردیهای ان سالها حرف میزند و این بار هم اظهار میکند: ویژگی دوران دفاع مقدس دور از دید بودن و متصل بودن به فرهنگ عاشورا بود. این خود امروز معنیهای دیگری پیدا کرده و میان این دو فاصله زیادی افتاده است که باید آن را پر کرد. به همین خاطر بر این باورم اولین خاکریزی که نسل ما باید از آن عبور کند خاکریز خودش است.
حمید حسام در مراسمیکه به عنوان چهره سال هنر انقلاب معرفی شد با گرامیداشت یاد و خاطره شهید محمود شهبازی یادآور میشود: ایشان همیشه به ما یک جمله و حدیث میگفت که شاید زندگی خودش عصاره آن بود و آن این بود که اگر میتوانید به گونهای زندگی کنید که خیلی دیده نشوید. این معنی در دهه ۶۰ نوعی سلوک را به همراه داشت که هر چه به جلوتر آمدهایم کمرنگ تر نیز شد. هر چند که در این روزگار هم میتواند چهرههایی مانند شهید علی چیت سازیان و حسین همدانی را دید که میگفتند کسی میتواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که از سیم خاردار خود عبور کند.
حسام معتقد است که واژهها را باید با هنر و قلممان به فطرت خودش بازگردانیم .او از جوانانی که این روزها بدون آنکه جنگ را دیده باشند عاشق جنگ شدهاند به نیکی یاد میکند و معتقد است عاشقی این گروه از عاشقی رزمندگان سالهای دفاع مقدس بیشتر است.
چهره برتر سال انقلاب در سال 96 دغدغههای زیادی هم دارد که شنیدنش شاید برای آنهایی که قلبشان برای انقلاب میتپد ضروری باشد.او میگوید مهمترین نگرانی اش برای آینده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامیتحریف واقعیتهای تاریخی آن است.
حسام در حاشیه مراسم معرفی اش با اشاره به اینکه به باور او مهمترین دستاورد انقلاب در چهل سال گذشته اتصال اندیشه نسل معاصر به اندیشه عاشورا بوده است، عنوان کرد: به نظرم ارتزاق از سرچشمه زلال عاشورا با وجود گذشتن ۱۴۰۰ سال از آن حادثه، تضمینی برای زلال اندیشی، معرفت جویی و کمالطلبی همه هنرمندان انقلاب اسلامیبوده و خواهد بود.
این نویسنده دفاع مقدس ادامه داد: من فکر میکنم اتصال به فرهنگ عاشورا نباید تنها در ابعادی باشد که ما را محزون کند و برداشتمان را از عاشورا به یک رویداد غمگین تنزل دهد، بلکه باید یک تعبیر حماسی و موج آفرین و توفنده و روبه جلو از آن شکل داده شود که میتواند تضمینکننده همه نیازهای جامعه ما در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باشد.
وی در همین زمینه گفت: هنرمندانی که به درک این ظرفیت رسیدهاند توانستهاند بهترین آثار خود را خلق کنند. من هم در آثار امسال هنرمندان کاندیدای چهره سال هنر انقلاب، این مساله را دیدم که هر کس بیشتر از این سرچشمه ارتزاق کرده موفق تر بوده است.
نویسنده کتاب «وقتی مهتاب گم شد» در ادامه با اشاره به مسئولیت دریافت عنوان «چهرهسال هنر انقلاب اسلامی»، گفت: این عنوان تکلیف سنگینی روی دوش من میگذارد. در ذیل نام شهید آوینی قرار گرفتن، بار تعهدی سنگینی روی دوش هر کسی از جمله من قرار میدهد که البته حسم این است این بار برای من، سنگینتر هم هست چون روزهای جنگ را از نزدیک دیدهام و با حماسهسازانش زیستهام. امیدوارم شهدا دست من را بگیرند تا راهم را با قلم و قدم ادامه دهم و در آخرت نیز شهدا دستگیر ما باشند.
حسام در پاسخ به سوال خبرگزاری مهر درباره مهمترین دغدغه و نگرانیاش درباره جریان فرهنگی انقلاب اسلامیگفت: مهمترین نگرانی من برای آینده هنر و فرهنگ انقلاب اسلامیدر حال حاضر تحریف واقعیتهاست. هنر با همه زیباییهایش گاهی واقعیت را دستخوش تغییر میکند و به سمت خواست و علاقه مخاطب میبرد. این امر نه در کتاب که در سینما و سایر هنرها نیز در حال رخ دادن است.
وی تأکید کرد: یادمان باشد هر چیزی که در هر مدلی به عنوان جریان انقلاب معرفی میکنیم، باید اصلش بر مدل واقعیت و حقیقت باشد و عناصر زیباییشناسی برای معرفی آن را بر شالوده آن حقیقت بنا کنیم. اصل حقیقت تاریخ است و دور شدن از آن با همه زیبایی و خلاقیتی که هنر ما میتواند داشته باشد کار پسندیدهای نیست.
دغدغههای حسام این روزها دغدغههای بسیاری از دلسوختگان انقلاب اسلامیاست.موضوعی که باید با راهبردی منطقی و دقیق از سوی متولیان فرهنگی و هنری کشور مورد توجه قرار گیرد و با هدف گذاریهای مبتنی بر اصول انقلاب کشتی فرهنگ را به ساحل مقصود برساند.