یاهو با انتشار عکسی از حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در حال ورق زدن ترجمه کتاب «آتش و خشم؛ درون کاخ سفید ترامپ» اثر «مایکل وولف» در نمایشگاه کتاب تهران، این اتفاق را در میان مهم‌ترین خبرهای خود بازتاب داد. به گزارش فارس، متعاقب دیدار رهبر معظم انقلاب از سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، سایت یاهو با اشاره به عکس ایشان که در حال تورّق کتاب «آتش و خشم» مایکل وولف است به این مساله پرداخته است که در ادامه می‌خوانید: «عکسی از رهبر معظم ایران آیت‌ا... خامنه‌ای با کتاب ترجمه شده «خشم و آتش: درون کاخ سفید ترامپ» مایکل وولف به زبان فارسی منتشر شده است. این در حالی است که چند روز پیش دونالد ترامپ رییس‌جمهور آمریکا، کشورش را از برجام و توافق هسته‌ای با ایران بیرون کشید. کتاب مایکل وولف که ترامپ و تمام عوامل کاخ سفید را بمباران کرده بود، توانست رکورد پرفروش‌ترین کتاب ماه ژانویه را برای سایت «آمازون» و «بارنز اند نوبل» به ارمغان آورد. حرف اصلی این کتاب با ذکر تمام جزییات حاکی از بی‌کفایتی درون کاخ سفید است؛ لیکن شدیدا توسط آقای ترامپ و کارکنانش در کاخ سفید رد می‌شود. این عکس در تاریخ یازدهم ماه می‌2018 توسط سایت «خامنه‌ای دات آی‌آر» در ساعت 7 و 15 دقیقه منتشر شد. بنابر گزارش‌هادی نیلی از بی‌بی‌سی، این عکس توسط آقای رئوف محسنی در نمایشگاه کتاب امسال تهران از رهبر ایران گرفته شده است.اول همین هفته آیت‌ا... خامنه‌ای به اعلام خروج ترامپ از برجام چنین پاسخ داد: بیش از 10 دروغ در حرف‌های ترامپ وجود دارد. اعلام خروج از برجام تهدیدی برای مردم ایران و حکومت دینی آن است. جسد این مرد، ترامپ، به خاکستر تبدیل خواهد شد و خوراک کرم و مور خواهد شد مادامیکه جمهوری اسلامی‌ایران پابرجا خواهد بود.»

گروه فرهنگی:پنج ماهی می‌شود که دیگر علی خوش لفظ قهرمان سال‌های دفاع مقدس و راوی یکی از کتاب‌های فاخر کشور به نام «وقتی مهتاب گم شد» دیگر در میان ما زمینیان نیست .بااین‌وجود کتابی که خوش لفظ راوی آن بود و حمید حسام آنرا به رشته تحریر درآورده است همچنان در صدر توجه علاقه‌مندان به کتاب‌های فاخر و ارزشمند قرار دارد.
اعتراف می‌کنم که پیش‌ازاین خوش لفظ را آن‌چنان‌که بایدوشاید نمی‌شناختم؛ اما کتاب حمید حسام به یاری‌ام شتافت تا بهتر بتوانم این شیر مرد روزهای دفاع و حماسه را درک کنم. از روزی که حمید حسام به‌عنوان چهره هنر انقلاب اسلامی‌در سال 97 انتخاب شد تا امروز تنها چند هفته می‌گذرد و از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران تنها چند روز.اما چه آن زمان و چه اکنون که نمایشگاه کتاب بحث داغ رسانه‌هاست، کتاب خواندنی «وقتی مهتاب گم شد» می‌تواند برای همه آن‌هایی که دوست دارد حقیقت انقلاب و آدم‌هایی از جنس شهید خوش لفظ را درک کنند کارگشاست.از مدت‌ها پیش زندگی این شهید که مقام معظم رهبری او را خوش زخم خطاب کردند برایم بیش‌ازپیش اهمیت پیداکرده است.چند روز قبل که به برکت ایام باسعادت نیمه شعبان چند روزی از کار فارغ بودم به همدان سفر کردم.دیار علی خوش لفظ و شهری سرشار از تاریخ و حماسه.آنجا بود که بیشتر درباره شهید خوش لفظ خواندم و دیدم و شنیدم.تلاشم برای تماس با خانواده شهید بی‌نتیجه نبود اما به دلیل مشغله فراوان آن‌ها نتوانستم گپی طولانی با آن‌ها داشته باشم.یکی از دوستان رسانه‌ای‌ام پیشنهاد کرد سری به گفتگوهای اخیر شهید خوش لفظ و خانواده‌اش با رسانه‌ها بزنم.هرچند مصمم هستم به‌زودی گفت‌وگوی مفصلی با خانواده شهید انجام دهم اما بد نیست برخی گفت‌وگوهای این قهرمان کشور و همسرش را بازخوانی کنیم.سخن گفتن از زندگی شهدا تاریخ نمی‌شناسد.حتماً نباید سالگردشان برسد تا به یادشان باشیم.همین‌که بدانیم اکنون که در پرتنش‌ترین منطقه جهان – خاورمیانه – در آرامش و امنیت به کار و زندگی‌مان مشغولیم مدیون خون امثال خوش لفظ‌هاست کافی است.همین‌که راه آن‌ها را بشناسیم و دنباله روی آن‌ها باشیم – هرچند سخت است – کافی است.خوش لفظ و بسیاری از جانبازان شبیه او اکنون در جمع بهشتیان آسوده‌اند اما زندگی آن‌ها به روایت بسیاری از کتاب‌ها و آثاری که نمونه آن در نمایشگاه امسال کتاب زیاد بود قابل واکاوی است.شاید که با واکاوی و مطالعه این کتاب‌ها بتوانیم راه را برای خود و آینده روشن خود هموار کنیم.
«وقتی مهتاب گم شد»؛ یکی از یادگاری‌های ماندگاری است که از خوش لفظ برای ملت ایران به میراث گذاشته‌شده است. اثری که رهبر معظم انقلاب در تقریظی این کتاب را چنین توصیف کردند: «کام دل مشتاق را غرق لذّت می‌کند و آتش شوق را در آن سرکش‌تر می‌سازد». کتاب، با خاطرات شیرینی از دوران کودکی یکی از رزمندگان همدانی در جنگ تحمیلی آغاز می‌شود و تا روزهای حضور در جبهه ادامه می‌یابد. «وقتی مهتاب گم شد» با شیطنت‌های کودکانه‌ راوی در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله شتر گلو در همدان شروع می‌شود، شیطنت‌هایی که خانواده را گرفتار مشکلات متعددی می‌کند و بعد، به تحول جامعه در آستانه انقلاب و پس‌ازآن جنگ می‌پردازد. شخصیت اصلی کتاب در این مسیر همانند بسیاری دیگر بزرگ می‌شود و همین موضوع به همراه خاطرات شیرینی از جنگ، کتاب را به یک اثر خواندنی تبدیل کرده است.
مردی از جنس صبر
اما شهید خوش لفظ خودش هم خواندنی بود و دیدنی.مردی که تفسیر عینی از صبر و استقامت بود و سال‌ها بیماری و درد و رنج ذره‌ای بر اعتقادات و باورهایش اثر نگذاشته بود.به‌گونه‌ای که پس از سال‌ها انتظار زمانی که به محضر رهبر انقلاب رسید باوجودآنکه سال‌ها دردهای مجروحیت و سختی‌های شیمی‌درمانی را تحمل کرده بود، اما در این دیدارها از دردهای جامعه‌اش گفت: اختلاس و حقوق‌های نجومی. او در زمان حیاتش درباره دیدار با رهبری گفت:اصلاً باورم نمی‌شد که رهبر عزیزم از بنده حقیر دعوت به عمل آورده باشند. انگار در رؤیا به سر می‌بردم. در بیت مقام معظم رهبری روز شانزدهم دی‌ماه، در انتظار دیدن ایشان به سر می‌بردیم که حضرت آقا وارد شدند، بی‌اختیار اشک از چشمانم جاری می‌شد، سؤال فرمودند «خوش لفظ تویی؟» و مرا در آغوش گرفتند. حس بسیار خوبی داشتم. آرامشی به من دست داد که غیرقابل وصف است. تمام‌ دردها و آلامم تسکین پیدا کرد و به آرزوی دیرینه‌ام که آرزوی تمام رزمندگان و جانبازان بود، رسیدم. با ایشان درباره موضوعات مختلف صحبت کردم. رهبر معظم انقلاب فرمودند که در کتابخانه ایشان چند صد جلد کتاب وجود دارد و همان‌طور که قدم می‌زدند، چشم مبارکشان به کتاب «وقتی مهتاب گم شد» می‌افتد، ابتدا مقدمه را می‌خوانند و بعد مشتاق می‌شوند کتاب را تا آخر بخوانند. ایشان خطاب به من فرمودند که «بدون ریش و در پانزده‌سالگی به جبهه رفتید و باریش پیش ما آمدید». تمام جزئیات کتاب را ایشان به ذهن داشتند و یادآوری می‌کردند. از فوت برادرم که او هم رزمنده بود تا شهادت برادر کوچکم، جعفر و بسیاری از موارد دیگر را که نویسنده محترم، سردار حسام در کتاب نوشته بود، همه را متذکر می‌شدند.
سپس ایشان تقریظی با دست مبارکشان در کتاب نوشتند و این سرباز بی‌مقدار را شرمنده فرمودند. دست‌نوشته ایشان روح تازه‌ای در من دمید. تن رنجورم جان دوباره‌ای گرفت. ایشان به آقای امیری اسفندقه فرمودند که «اگر شما این کتاب را بخوانید، می‌توانید 10 غزل و قصیده از این کتاب بسرایید». ایشان چند بار بنده را در آغوش گرفتند و چفیه، انگشتر و تسبیح مبارکشان را به حقیر هدیه دادند که بهترین و مهم‌ترین هدیه‌ای بود که در عمرم گرفته بودم. عرض کردم «آقا، دعا کنید شهید بشوم»، آقا فرمودند «ان‌شاءا... 120 سال عمر کنید». عرض کردم «آقا، دردهایم زیاد است»، فرمودند «چند تا بچه دارید و چرا نیاوردید؟» جواب دادم «آقا، مرا تنها دعوت کردند»، مسئولان گفتند که ملاقات خصوصی و با تعدادی از نویسندگان است. مقام معظم رهبری یکی از کارکنان بیت را صدا زدند و فرمودند که برای خانواده من دیداری دیگر در وقت نماز در نظر بگیرند. این دیدار بیش از دو ساعت طول کشید.
نگاه ویژه به خانواده شهید
شاید همین توجه مقام معظم رهبری به خانواده جانبازان و شهدا برایمان کافی باشد که پای حرف‌های همسر شهید خوش لفظ بنشینیم.شیر زنی که زینب وار در کنار همسرش ماند و حال با پرواز ابدی او هرچند تنها شده اما شادمان است که در همراهی با یکی از اسوه‌های کشور روسفید بوده است.
ژاله ایمانی همسر شهید خوش لفظ ( به تعبیر مقام معظم رهبری خوش زخم) متولد سال 1346 است و در سال 66 با شهید سرافراز علی خوش لفظ ازدواج کرده است. او درباره عملیاتی که همسرش را به فیض جانبازی نائل کرده می‌گوید: علی آقا در سال 59 تقریباً 16 ساله بودند که به جبهه‌ رفتند و تا جایی که اطلاع دارم در تمامی‌عملیات‌ها شرکت داشتند که تقریباً در هر یک از عملیات‌ها یادگاری‌هایی بر تن شهید باقی بود. ایمانی درباره دردهای جانبازان معتقد است: این درست است که درد اصلی را خود جانبازان متحمل می‌شوند، اما به‌طور حتم همسر و فرزندان جانبازان نیز درگیر مسائل و مشکلات هستند، چراکه جانبازان همانند افراد معمولی دارای جسم عادی نیستند و این طبیعی است که تفاوت‌هایی با افراد معمولی داشته باشند. این خانواده‌های ایثارگر هستند که به خاطر رضای ا... سختی‌ها را تحمل می‌کنند تا پرچم اسلام بالا باقی بماند.
این بانوی فداکار از زندگی با یک جانباز چنین می‌گوید: زندگی با یک جانباز بدون اغراق انسان را به خدا بیشتر نزدیک می‌کند و زندگی با علی آقا برای من چنین بود. بُعد ایمانی شهید خوش لفظ قابل قیاس با من نبود، به‌گونه‌ای که دائم‌الوضو بودند و نماز اول وقت ایشان ترک نمی‌شد. در بُعد اخلاقی و عملی همین‌گونه بود و تمام خط قرمزهای دین برای علی آقا محور بود و به آن‌ها عمل می‌کرد و همه این ویژگی‌ها بود که شهید خوش لفظ را به این مقام و مرتبه والا رساند.
شاید حرف‌های همسر شهید خوش لفظ درباره عاشق بودن با آنچه تاکنون شنیده‌ایم متفاوت باشد.او تصریح می‌کند: هر بار که علی آقا درد می‌کشیدند و من کاری برای التیام درد ایشان می‌کردم خدا را شاهد می‌گیرم که یک پله به خدا نزدیک‌تر می‌شدم و این کار با عشق بود. قصد تعریف از خودم را ندارم، اما این عشق و ارادت من به‌گونه‌ای بود که نزدیکان ما آن را نیز درک کرده و به من انعکاس می‌دادند. به‌واقع من از جان‌ودل برای علی آقا پرستاری ‌و همسرداری می‌کردم، چراکه از همان ابتدا می‌دانستم که خدا بر کار من نظارت دارد و رضایت خدا برای من در زندگی بر همه امور اولویت دارد، زندگی من با علی آقا رنگین‌کمانی بود از رنگ‌های شاد. باآنکه از درد ایشان من هم درد می‌کشیدم، اما همیشه شفای ایشان را از حضرت ابوالفضل(ع) طلب می‌کردم و از آن‌ها می‌خواستم که کمک کنند تا این دردها را راحت‌تر تحمل کند و خداوند توانی را در من قرار داده بود که لحظه‌ای از خدمت به علی آقا خسته نشدم و برای یک‌بار هم به خدا شکایت نکردم؛ هیچ‌وقت و هرگز آرزو نکردم که علی آقا از پیشم برود. خوش لفظ تنها برای مردم کشور الگو نبود بلکه درس‌های زیادی به خانواده‌اش می‌داد.خانم ایمانی درباره همسرش که اکنون پنج ماه است آسمانی شده چنین می‌گوید: هیچ‌گاه عبادت‌های علی آقا را باخدا فراموش نمی‌کنم، رازداری ایشان برایم مثال‌زدنی بود، به‌گونه‌ای که برخی از مواقع مرا شرمنده خود می‌کرد. همیشه به تقوای شهید خوش لفظ غبطه می‌خوردم، یادم می‌آید اهل غیبت و سخن‌چینی نبود و بادید مثبت به همه مسائل نگاه می‌کرد و بدی‌های افراد را نادیده می‌گرفت، تمام تلاشش بر این بود که گِره از کار افراد باز کند، حریم را رعایت و از ناموس افراد دفاع می‌کرد.
این بانوی فداکار درباره بهترین خاطره‌هایش با شهید خوش لفظ اظهار می‌کند: سفرهای زیارتی که با علی آقا داشتم از بهترین خاطراتم است و از همه مهم‌تر زیارتی که به دیدار مقام معظم رهبری رفتیم، امیدوارم و آرزو دارم که این دیدار یک‌بار دیگر روزی ما بشود، شاید هیچ‌وقت فکر چنین دیداری هم به ذهنم خطور نمی‌کرد و خدا را شکر که این روزی به‌واسطه شهید خوش لفظ قسمت ما شد تا جزء خاطرات در دفتر زندگی ما ثبت شود.
کتابی با ارزش
اما بهانه ما برای نگارش این گزارش هم در اظهارنظرهای خانم ایمانی مطرح شد و وی درباره کتاب «وقتی مهتاب گم شد» اذعان می‌کند:ارزش این کتاب برای من از یک کتاب درسی بالاتر است و سعی کردم موبه‌موی کتاب را حفظ کنم، تا جایی که اسامی‌همه فرماندهان، شهدا و ... را با خودم مرور می‌کنم تا به خاطر سپرده شود.ابتدای کتاب که مربوط به دوران کودکی شهید خوش لفظ است خندیدم، اما در بخش‌هایی که مربوط به دوران جبهه‌ و جنگ بود بیشتر گریستم، شجاعت همسرم در قسمت‌هایی از این کتاب قابل‌تحسین است و آن چیزی که در کتاب از همه ملموس‌تر است این است که علی آقا مَنیت خود را زیر پا گذاشته و هیچ‌گاه در برگی از این کتاب گفته نشده که فلان ایثار و فداکاری از من سر زد درحالی‌که تمام خوبی‌های هم‌رزمان خود را در این کتاب بیان کرده است، معتقدم به‌نوعی ایمان علی آقا در این کتاب تلالو و تشعشع می‌کند.شهید خوش لفظ قبل از نگارش کتاب، شروطی را برای نویسنده عنوان می‌کند و از نویسنده می‌خواهد که به آن‌ها پایبند باشد. نخست آنکه کار نگارش از روی اخلاص باشد، ثانیاً صحت‌وسقم خاطرات سنجیده شود و ثالثاً خالی از تخیل باشد و خدا رو شکر نویسنده این کتاب ارزشمند آقای حمید حسام به تمام اصول پایبند بودند.
همسر این شهید جانباز درباره برخی تصورات اجتماعی درباره بهره‌مندی خانواده‌ها ایثارگران از امکانات ویژه هم حرف‌هایی دارد: متأسفانه این نیش و کنایه نیز به ما هم گفته‌شده تا جایی که وقتی حاج‌آقا در بیمارستان بستری بودند یکی از هم‌تختی‌های شهید عنوان کرده بود به خاطر این جانبازی از بنیاد شهید چه تسهیلاتی به شما دادند؟این در حالی است که بسیاری از این جانبازان با بدن مجروح خودسر کار می‌روند و در همه جای دنیا مرسوم است که از سربازان جنگی خود حمایت می‌کنند و اگر حمایتی هم به این خانواده‌ها می‌شود ناچیز و حداقلی است، تا جایی که در زمان زنده‌بودن علی آقا برخی از داروهای ایشان آزاد بود و من خودم آن‌ها را تهیه می‌کردم. این وظیفه دولت است که از کسی که جان خود را درراه دین و ناموس کشورش فدا کرده و حالا توان کار کردن ندارد، حمایت کند.
حرف‌های همسر شهید خوش لفظ در بخش‌های مختلف قابل‌تأمل است اما شاید نتوان با همه این حرف‌های روح بزرگ خوش لفظ و امثال این شهید بزرگوار را درک کرد.اما به قول خانم ایمانی کتاب «وقتی مهتاب گم شد » می‌توان در این امر یاری گر باشد.این کتاب همانند ستاره‌ای درخشان در آسمان است که راه را به زمینیان نشان می‌دهد و به‌حق این کتاب توانسته است حلقه واسط بین شهدا و خوانندگان باشد، امید است که با خواندن این قبیل از کتاب‌ها بتوانیم رشادت‌های شهدا و جانبازان را ارج نهیم و ادامه‌دهنده راه آن‌ها در آینده باشیم.

افزایش ۱۰ درصدی
 در فروش نمایشگاه کتاب
رییس کمیته تخلفات نمایشگاه کتاب تهران گفت: تا روز نهم نمایشگاه کتاب ٣٧١ گزارش تخلف به دست ما رسید که ٢٤١ رای بر مبنای آن صادر شد و در نهایت ٩٥ ناشر متخلف از حضور در نمایشگاه سال بعد محروم شدند. به گزارش فارس، همایون امیرزاده، رییس کمیته تخلفات سی و یکمین نمایشگاه کتاب تهران افزود: آمار فروش نمایشگاه تا ظهر امروز (شنبه 22 اردیبهشت) نشان می‌دهد ٨٩ میلیارد تومان فروش درون‌شبکه بانک شهر صورت گرفته و اگر فروش خارج شبکه نیز را نیز به این رقم بیفزاییم، این نمایشگاه، حدود ١٣٠ میلیارد تومان فروش داشته است. به گفته وی، در نمایشگاه سی و یکم نسبت به دوره گذشته، رشد 10 درصدی را نسبت به سال گذشته شاهدیم؛ این آمار نشان می‌دهد تراکنش‌ها هم ١٦ درصد بیشتر شده است. امیرزاده اضافه کرد: بازدید اما در این دوره ٢٠ درصد رشد داشته و در برخی روزها و ساعت‌ها تعداد مراجعات رکورد تمام دوره‌ها را شکسته است.

ضرورت جریان‌شناسی فرهنگی جبهه معارض انقلاب اسلامی
حمیدرضا مقدم فر با تاکید بر این که نباید از شناسایی و جریان‌شناسی فرهنگی جبهه معارض غفلت کرد مهمترین رسالت مدارس معارف اسلامی‌را زنده نگه داشتن اندیشه ناب اسلامی‌و ایجاد زمینه‌ای برای پرورش نیرو‌های معتقد و متعهد انقلابی دانست. به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، حمیدرضا مقدم فر مشاور فرهنگی رئیس هیئت امنا و موسس دانشگاه آزاد اسلامی‌در مراسم گرامیداشت مقام معلم و تقدیر از معلمان معارف اسلامی‌در مدارس علوم و معارف اسلامی‌ثامن‌الائمه طی سخنانی از شهید مطهری به عنوان یکی از ایدئولوژیک‌های گفتمان انقلاب اسلامی‌یاد کرد و افزود: شخصیت ممتاز شهید مطهری مصداق انقلابی‌گری در عرصه اندیشه و تفکرات اسلامی‌است. وی را می‌توان جهادگر عرصه «جهاد کبیر» قلمداد کرد. این استاد دانشگاه با اشاره به گسترش امواج تهاجم فرهنگی در حوزه اندیشه و مبانی انقلاب در سال‌های اخیر گفت: هجمه سهمگینی از سوی دشمنان به سمت و سوی بعد «نرم‌ افزاری انقلاب اسلامی» که همانا فقه جعفری، اجتهاد پویاو اسلام ناب محمدی(ص) با قرائت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری است، صورت می‌گیرد. وی افزود: امروز دشمنان به دنبال القای ناکارآمدی «فقه» در اداره جامعه هستند و برای تبدیل این نگاه مذموم خود به یک گفتمان تلاش می‌کنند.