
سایهاش را با تیر بزنید!
هنری آدامز مورخ مشهور آمریکایی و نوه ششمین رئیس جمهوری ایالات متحده که در واقع تاریخ نگار سیاست در آمریکا است، جمله مشهوری دارد، وی میگوید سیاست همواره سازماندهی سیستماتیک نفرت بوده است. اگر مناظره اخیر دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا را دیده باشید، نفرت پراکنی دو نامزد نسبت به یکدیگر بخش مهمی از آن را به خود اختصاص داده بود؛ هریس معتقد بود که اگر ترامپ بیاید، کشور ویران میشود و ترامپ نیز بر آن بود که هریس کشور را نابود خواهد کرد. این سیاست نفرت، در ایران نیز رهروانی دارد و بدتر آنکه این سیاست نفرت بعد از پایان کارزار انتخاباتی نیز ادامه دارد. اگر از دوران پرشور رقابت چشم پوشی کنیم، بعید است حتی در آمریکا نیز که مهد سیاست نفرت است بعد اعلام نتایج انتخابات همچنان سیاست نفرت نسبت به نامزد شکست خورده وجود داشته باشد. امری که متأسفانه در ایران وجود دارد. گویی برنامهای در کار است که باید در فواصل معینی سایه اش را با تیر زد. گاهی به بهانه یک چفیه، گاهی به بهانه بیان افکار یک فیلسوف، و اگر هم چیزی پیدا نشد، عکسی یا توئیتی پیدا میشود تا سیاست نفرت زمین نماند. اما چرا؟ اولین پاسخی که به ذهن میآید، تمامیت خواهی است. وقتی شما تمامیت خواه باشید، صرف پیروزی نامزد مورد نظرتان کفایت نمیکند. شکست برای نامزد رقیب کافی نیست، اساساً باید از صحنه سیاست محو شود. اما چیزی بیشتر از تمامیت خواهی نیز در کار است. به ویژه زمانی که میدانید با پایان ماه عسل پیروزی در انتخابات، مشکلات پدیدار، انتقادها و اعتراضها آغاز و نارضایتی گسترده میشود. و بر همگان آشکار است که چهار سال در چشم برهم زدنی خواهد گذشت و ناتوانی رئیس جمهور منتخب در حل مشکلات کشور موفقیت در دور بعدی را دشوار میسازد. دقیقاً همین تحلیل بود که انتقادهای تند و تیز به انتخاب اعضای کابینه به یکباره فرونشست و همگان به حمایت مجدد از رئیس جمهور پرداختند. بر این اساس میتوان پیش بینی کرد که با رئیس جمهور فعلی همانند فرزند نازپرورده ای رفتار شود که خطاهایش هم مورد تشویق و تمجید قرار میگیرد. بر خلاف انچه با رئیس جمهور شهید رفتار شد. به طور خلاصه استراتژی این است: هر وضعیتی پیش بیاید باید ثابت کرد که انتخاب درستی صورت گرفته است و لذا باید سیاست جلیلی هراسی را با قوت ادامه داد و در این راستا یا باید بهانهای یافت یا بهانهای ساخت.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها