آینده سیاست خارجه آمریکا

آینده سیاست خارجه آمریکا

مقدمه نتایج انتخابات آمریکا چند روز پیش مشخص شد و ترامپ رسماً به عنوان رئیس جمهور آمریکا معرفی شد، با آمدن ترامپ چه چیزی تغییر می‌کند یا چه اتفاقی می‌افتد؟ آمریکا به کدام سمت خواهد رفت؟ سیاست او در برخورد با کشورهای دیگر چه خواهد بود؟ و سوالات زیاد دیگری که ما را به مصاحبه با ابوالفضل ظهره وند نماینده مردم محترم تهران کشاند. کسی که سابقه سفارت و حضور در تیم مذاکرات و.. را هم را خود داشته و نگاهی تخصصی به مسائل منطقه دارد. بخش اول مصاحبه با ایشان را امروز می‌خوانید؟
 به نظر شما ریاست‌جمهوریِ ترامپ چه تأثیری در تغییر رویکرد آمریکا و ایران خواهد داشت؟
در مورد سوال اولی که مطرح فرمودید به اعتقاد بنده رویکرد کلی آمریکا در قبال ایران تغییری نخواهد کرد بلکه با توجه به تغییراتی که در اوضاع کلی ایالات متحده در حوزه‌ی روابط بین‌الملل می‌بینیم و تجربه‌ای که آقای ترامپ به ویژه در این چهار سال اخیر که دموکرات‌ها بر سر کار بودند به دست آورده، بعید می دانم که ترامپ به دنبال این باشد که خودش را در یک چالش ژئوپلیتیکی وارد کند. دلیلش هم این است که ایشان رئیس جمهور تک دوره‌ای است و بنابراین آنچه که برایش اهمیت دارد منافع و موقعیت داخلی ایالات متحده است و محورهایی را هم که تا الان در رقابت‌های انتخاباتی خود مطرح کرده گویای همین مطلب است که او تلاش خواهد کرد خودش را از هر نوع چالش نظامی دور نگه دارد و به دنبال این است که آن وعده‌هایی را که به مردم آمریکا داده عملی کند و تلاش و تمرکز خودش را روی آمریکا بگذارد تا این کشور را از این حالت ورشکستگی که در ساختارهای اقتصادی اش به وجود آمده نجات دهد. از جمله همین مشکلات بحث اخراج مهاجران غیرقانونی و جلوگیری از ورود آنها به ایالات متحده است که برای آمریکایی‌ها بحث بسیار جدی است. نکته دومی که ترامپ وعده اش را داده این است که در قبال روسیه، چین و به ویژه ایران موضع سختگیرانه داشته باشد اما این به معنای درگیری نیست بلکه سعی می‌کند از اهرم‌های اقتصادی خود علیه ایران و چین استفاده کند. وعده‌ی دیگر او راجع به کاهش تورم و کاهش مالیات‌ها به ویژه برای تولید کننده ها و حمایت از تولید داخلی است که در همین راستا قطعاً قابل پیش‌بینی است که تعرفه‌ی روی کالاهای وارداتی به ویژه از چین افزایش پیدا کند و این موضوع فقط شامل چین نمی‌شود و حتی در رابطه با کشورهای اروپایی هم ممکن است. مبحث بعدی تمرکز روی ظرفیت نفتی و انرژی آمریکا است زیرا ترامپ معتقد است که این یک قدرت شاخص برای آمریکا است چون ذخایر نفتش از ایران و روسیه و عربستان بیشتر است و قصد دارد روی نفت شِل متمرکز شود بنابراین تمام تلاش خودش را می‌کند تا کنترل انرژی و قیمت آن را در اختیار بگیرد. مبحث حمایت از آموزش و معلمان هم محور دیگری است که ترامپ به آن اشاره کرده بنابراین وقتی توجه می‌کنیم به این نتیجه می رسیم که کلیه‌ی وعده‌هایی که داده متوجه موقعیت داخلی ایالات متحده است و ترامپ قصد دارد به نوعی یک شخصیت ملی را از خودش ترسیم کند در واقع یک نوع ناسیونالیسم امریکایی؛ به عکس دموکرات‌ها که کماکان مترصد این بودند که به هر قیمتی که شده هژمونی آمریکا را حفظ کنند و در خلال این چهار سال آقای بایدن از هیچ اقدام نظامی علیه روسیه و ایران و حتی چین فروگذار نکرد و دیدیم که در غرب آسیا چه اتفاقاتی را شکل داد و یک کارنامه کاملاً سیاه و غیر قابل دفاع را از خودشان به جا گذاشتند. بنابراین ترامپ فرصت زیادی هم ندارد یعنی همین محورهایی را هم که وعده داده اگر بخواهد عملیاتی کند شاید بخشی از آن را در صورت موفقیت در این مسیر به معاون خودش برای انتخابات دوره‌ی بعد محول کند.
برخی صحبت‌ها در خصوص احتمال اثرگذاری رویکرد آمریکا و رژیم صهیونیستی در پاسخ ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بنده معتقد بودم که اگر وعده‌ی صادق ۳ قبل از پایان رقابت‌های انتخاباتی، عملیاتی شود، می‌توانیم بگوییم که ما در انتخابات آمریکا اثر گذاشتیم و امروز ترامپ پیروز شد اما بدون این هم ترامپ به این موفقیت دست پیدا کرد و ما تا قبل از ژانویه باز هم فرصت داریم که تنبیه نتانیاهو را عملیاتی کنیم مخصوصاً اگر این آتش افروزی ها و حملات رژیم غاصب به جبهه‌های مقاومت از جمله غزه و لبنان بخواهد ادامه داشته باشد. نکته دیگر این است که ترامپ هم در صحبت‌هایی که داشته اعلام کرده است که تا قبل از ژانویه نتانیاهو هر کاری کند مسئولیت آن با خودش است اما بعد از ژانویه جنگ بین رژیم غاصب و جبهه‌ی مقاومت را نمی‌پذیرد. بنابراین اگر تا آن زمان اتفاق خاصی رخ ندهد، با بر سر کار آمدن ترامپ و برقراری آتش بس دائم و شکل گیری فرایند جدید از دیپلماسی در غرب آسیا دیگر توجیهی هم برای وعده صادق ۳ نخواهد بود و در صورت انجام آن بعد از آتش بس ممکن است پای ترامپ به درگیری با ایران کشیده شود که بنده فکر می‌کنم این موضوع برای ما خسارت بار است. ضمن اینکه این وعده صادق یک چک است که ما آن را در اختیار داریم و اگر هم تا آن مقطع اجرا نشد، در صورتی که ترامپ از موضع خود عدول کند و همان مسیر بایدن را برود ما می تونیم از این چک استفاده کنیم.
 با توجه به سابقه حضور شما در مذاکرات هسته‌ای، رویکرد درست ایران نسبت به مذاکرات را چه می‌دانید؟
در مورد سوال سوم ما در مذاکرات هسته‌ای، رویکردمان به نحوی بود که ظرفیت هسته‌ای ما مورد معامله قرار نگیرد زیرا آن را غیر قابل معامله می‌دیدیم و بحث مذاکرات برای این بود که ما دیدگاه‌های خودمان را مطرح کنیم و در کنارش زمان هم می‌خریدیم تا بتوانیم فعالیت‌های هسته‌ای مان را در مسیر خودش جلو ببریم. ما در مذاکرات منطق مان را بیان می‌کردیم و از ظرفیت‌های رسانه‌ای به خوبی استفاده می‌کردیم و طرف مقابل هم جرأت نمی‌کرد که مستقیماً روی ظرفیت‌های ما متمرکز شود به همین خاطر در خلال آن چند سالی که مذاکرات ادامه پیدا کرد ما پیشرفت‌های هسته‌ای خوبی داشتیم و آنها به نقطه‌ای رسیده بودند که نمی‌توانستند به طور مستقیم ظرفیت‌های هسته‌ای ما را مورد هدف قرار دهند زیرا افکار عمومی به این شکل بود که می‌گفتند انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست و این یک دستاورد بود و متأسفانه بعد از این دوران بود که افرادی آمدند و وارد ظرفیت‌های ایران شدند با وعده نسیه از طرف امریکایی‌ها ظرفیت‌های هسته‌ای ما را مورد هدف قرار دادند و نتیجه اش را هم دیدیم که شد برجام، یک خسارت محض برای کشور. بنابراین در حال حاضر هم نباید اجازه چنین مذاکراتی را داد و فرصتی را فراهم کرد برای اینکه آمریکایی‌ها بتوانند دوباره روی ظرفیت‌های دیگر ایران وارد بحث بشوند چون آمریکایی‌ها خودشان هم رسماً اعلام کردند که ما قصد نداریم مذاکرات هسته‌ای انجام بدهیم بلکه ما مذاکرات جامع را می‌خواهیم بنابراین رویکرد خلع سلاح ایران و تسلیم سازی ایران به هیچ عنوان به نفع منافع و امنیت ملی ما نیست و اساساً مذاکره برای ما در این شکل آورده‌ای ندارد. مذاکرات باید در چارچوب بازدارندگی و روی خروجی‌های کار باشد و نه روی ظرفیت ما زیرا ظرفیت ملی خط قرمز ما است و به هیچ عنوان نباید موضوع مذاکره قرار بگیرد و ما می‌توانیم در حوزه‌هایی که منافع ما و منافع آمریکایی‌ها درآن جا با هم تعارض پیدا می‌کند روی منافع با هم بحث کنیم اما نه روی ظرفیت‌ها.
رویکرد دولت جدید آمریکا با توجه به اظهارات ترامپ دربارهٔ چین و روسیه چگونه می‌دانید؟
در موضوع چین و روسیه هم بنده فکر می‌کنم ترامپ این زیرکی را دارد که مسئله‌ی اوکراین را هر چه سریع‌تر حل و فصل کند و از این طریق بین همکاری‌های چین و روسیه شکاف ایجاد کند البته این مسیر، مسیر جدیدی نیست بلکه در گذشته هم آمریکایی‌ها آن را دنبال می‌کردند و در دوره‌ی بایدن به قدری بد عمل کردند که چین و روسیه و حتی کره ی شمالی با هم اتحاد راهبردی پیدا کردند و بنابراین ترامپ برای اینکه بتواند فشار بیشتری را بر روی چین وارد کند، سعی می‌کند که تنش‌ها و چالش‌های خود با روسیه را به حداقل برساند؛ ضمن اینکه ترامپ سعی می‌کند از ارتباط مستقیم روسیه با آلمان و بخشی از کشورهای اروپایی هم جلوگیری کند چون در گذشته هم ترامپ مدعی بود که خودش جلوی نورد استریم ۲ را گرفته و مانع از برقراری ارتباط میان آلمان دوره مرکل با پوتین شده است.
ارسال دیدگاه