قطعی برق و بی عدالتی در کلان شهرها

قطعی برق و بی عدالتی در کلان شهرها

هومن طولابی
در ماه‌های اخیر، دولت با چالش‌های جدی کمبود برق مواجه شده است. توقف استفاده از مازوت در نیروگاه‌ها برای کاهش آلودگی هوا، تولید برق را کاهش داده و به خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده در ماه‌های سرد منجر شده است. این اقدام برای مقابله با آلودگی شدید هوای زمستان در شهرهای بزرگ صورت گرفته، اما با افزایش تقاضای برق در این فصل، به کمبود برق انجامیده است. نقش مازوت در تولید برق ایران چندوجهی است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. برخی منابع گزارش می‌دهند که مصرف مازوت در تولید برق تقریباً 7 درصد است که به دلیل تغییرات فصلی، نوسانات تقاضا و محدودیت‌های زیرساختی این درصد می‌تواند متفاوت باشد. باید به این نکته اشاره کرد که بر اساس آمارها، استفاده از مازوت عامل اصلی آلودگی هوا نمی‌باشد و به نظر می‌آید عدم استفاده از آن صرفاً راهی ابتدایی و نه ریشه‌ای برای مقابله با آلودگی هوا است که البته به دنبال آن قطعی برق خانگی را به همراه داشته است که نتیجه آن برای مردم هم قطعی برق خانگی و هم عدم کاهش موثر آلودگی هوا است. برای کاهش بحران انرژی، دولت اقداماتی مانند سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر (افزایش ظرفیت انرژی خورشیدی و بادی) و بهبود کارایی نیروگاه‌های حرارتی موجود را پیشنهاد کرده است. همچنین، برنامه‌ای برای مدیریت مصرف برق از طریق فروش سهمیه‌های برق در یک بازار رقابتی در نظر دارد. هدف این اقدامات، ایجاد تعادل بین کاهش آلودگی هوا و تضمین تأمین پایدار برق است. بحران انرژی همچنان نیازمند اصلاحات داخلی و همکاری‌های بین‌المللی برای یافتن راه‌حل‌های بلندمدت است. مشکل اصلی ناترازی برق در ایران ناشی از چند عامل است که همگی به کمبود زیرساخت و مدیریت نادرست برمی‌گردند. با اینکه ایران ظرفیت تولید 90 هزار مگاوات برق را دارد، فقط 75 هزار مگاوات از این ظرفیت قابل‌استفاده است، زیرا نیروگاه‌ها اغلب قدیمی و ناکارآمد هستند. این موضوع باعث کمبود شدید برق در تابستان و افزایش خاموشی‌ها می‌شود. علاوه بر این، ایران به‌شدت به سوخت‌های فسیلی وابسته است و تنها کمتر از 1% از برق خود را از منابع تجدید پذیر تأمین می‌کند. به دلیل این مشکلات، تلفات در سیستم انتقال برق به 13% می‌رسد که این نیز برشدت بحران می‌افزاید. قطعی برق یکی از مشکلات اساسی و روزمره در کلان شهرها است که اغلب در مناطق کم برخوردار شدت بیشتری دارد. این ناعدالتی در توزیع برق تأثیرات منفی زیادی بر روی زندگی مردم دارد. درحالی‌که مناطق شمالی و مرفه‌تر شهرها به دلیل بهبود زیرساخت‌ها و مصرف بالای برق، کمتر با قطعی‌های طولانی‌مدت مواجه می‌شوند. در مناطق جنوبی و کم‌درآمد، قطع برق نه‌تنها یک معضل روزانه است، بلکه موجب افزایش فشار اقتصادی و اجتماعی نیز می‌شود.
علل ناعدالتی در قطعی برق:
تفاوت در میزان مصرف و جمعیت: مناطق مرفه‌تر کلان شهرها، باوجود جمعیت کمتر، مصرف برق بسیار بالاتری دارند. این موضوع به دلیل استفاده بیشتر از وسایل برقی پرمصرف، سیستم‌های سرمایشی و گرمایشی پیشرفته‌تر و روشنایی بیشتر است. در مقابل، مناطق جنوبی و پرجمعیت‌تر که دسترسی کمتری به این امکانات دارند، بیشتر با قطعی برق مواجه می‌شوند. فرسودگی زیرساخت‌ها: در مناطق کم برخوردار، شبکه‌های توزیع برق فرسوده و ناکارآمد هستند که موجب می‌شود این مناطق بیشتر در معرض قطعی برق قرار بگیرند. این در حالی است که مناطق دیگر از زیرساخت‌های به‌روزتر و کارآمدتری برخوردارند، درنتیجه کمتر با این مشکل مواجه می‌شوند. مدیریت ناعادلانه قطعی‌ها: توزیع ناعادلانه خاموشی‌ها اغلب به دلیل مدیریت ناکافی و عدم برنامه‌ریزی صحیح در توزیع برق در زمان‌های اوج مصرف اتفاق می‌افتد. این موضوع منجر به فشار بیشتر بر روی مناطق جنوبی و کم‌درآمد می‌شود.
تأثیرات ناعدالتی در قطعی برق بر مناطق غیر مرفه:
نارضایتی عمومی و بی‌اعتمادی: توزیع ناعادلانه برق باعث می‌شود که ساکنان مناطق کم برخوردار احساس کنند که نیازهای آن‌ها نادیده گرفته‌شده است. این بی‌اعتمادی به نهادهای دولتی و مدیریت برق می‌تواند منجر به افزایش تنش‌های اجتماعی شود. تأثیر بر اقتصاد خانواده‌ها: در مناطقی که صنایع کوچک و کسب‌وکارهای خانگی در آن‌ها فعال هستند، قطع برق باعث تعطیلی واحدهای اقتصادی و آسیب به اقتصاد خانواده‌ها می‌شود. به‌ویژه برای خانواده‌های کم‌درآمد، این قطعی‌ها می‌تواند منجر به کاهش درآمد و افزایش هزینه‌ها گردد.
پیشنهاد‌ات دارای اولویت برای حداقل قطعی برق در مناطق حاشیه ای شهرها:
1. بهبود مدیریت بار شبکه؛
استفاده از سیستم‌های مدیریت هوشمند بار: این سیستم‌ها می‌توانند به توزیع عادلانه‌تر برق و کاهش فشار بر شبکه کمک کنند. برنامه‌ریزی دقیق‌تر برای قطعی‌ها: اجرای برنامه‌های زمان‌بندی شده و اطلاع‌رسانی دقیق به ساکنان مناطق فقیرنشین تا بتوانند بهتر برنامه‌ریزی کنند.
2. افزایش بهره‌وری انرژی؛
توزیع لامپ‌ها و وسایل برقی کم‌مصرف: ترویج استفاده از لامپ‌ها و وسایل برقی با مصرف کم می‌تواند به کاهش مصرف برق کمک کند. آموزش و فرهنگ‌سازی: برنامه‌های آموزشی برای افزایش آگاهی ساکنان در خصوص روش‌های کاهش مصرف برق و بهره‌وری انرژی.
3. استفاده از منابع انرژی جایگزین؛
نصب سیستم‌های خورشیدی خانگی: توزیع و نصب پنل‌های خورشیدی در مناطق فقیرنشین می‌تواند به تأمین برق در این مناطق کمک کند. تشویق به استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر: ارائه تسهیلات و مشوق‌ها برای استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر.
4. بهبود زیرساخت‌های شبکه توزیع؛
نوسازی و تعمیر خطوط توزیع برق: اجرای پروژه‌های فوری برای بهبود وضعیت خطوط انتقال و توزیع برق در مناطق حاشیه‌ای. ایجاد پست‌های برق محلی: افزایش تعداد پست‌های برق محلی برای کاهش فشار بر شبکه و توزیع بهتر برق.
5. برنامه‌های حمایتی و تشویقی؛
ارائه تسهیلات مالی: ارائه تسهیلات مالی به ساکنان برای خرید وسایل برقی کم‌مصرف و سیستم‌های خورشیدی. تخفیف‌های ویژه برای مصرف‌کنندگان کم‌مصرف: ارائه تخفیف‌های ویژه به ساکنان مناطق حاشیه‌ای که مصرف برق کمتری دارند.
6. افزایش شفافیت و اطلاع‌رسانی؛
اطلاع‌رسانی دقیق و به‌موقع: استفاده از رسانه‌های مختلف برای اطلاع‌رسانی به ساکنان در خصوص زمان‌های قطعی برق و دلایل آن. شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها: ارائه اطلاعات شفاف در خصوص تصمیم‌گیری‌های مربوط به توزیع برق و اولویت‌دهی به مناطق مختلف. نابرابری در توزیع برق، به‌ویژه در مناطق کم برخوردار و جنوبی کلان شهرها، نیازمند اصلاحات جامع در حاکمیت انرژی و زیرساخت است. توجه بیشتر مقامات دولت به این نابرابری‌ها ممکن است شرایط زندگی در مناطق آسیب‌دیده را بهبود بخشد. چنین ابتکاراتی می‌تواند نارضایتی را کاهش داده و عدالت اجتماعی را ارتقا دهد.
ارسال دیدگاه