بازخوانی
شأن و حقوق کارگران
سعید جلیلی
در متن زیر بخشی از سخنان سعید جلیلی در خصوص کارگران را میخوانید که در جلسه هشتاد و چهارم حکمت سیاسی، مناظره اقتصادی و برخی دیگر از جلسات بیان شده است که به شرح زیر آن را میخوانیم: انقلاب ما، قدرت خود را از مردم گرفته است. یکی از اقشاری که هم در شکلگیری انقلاب و هم در دفاع و تقویت آن نقش موثری داشتند، قشر عزیز کارگر ما بوده است. تعداد قابل توجهی از شهدای مدافع حرم، از میان کارگران عزیز بودند که به خوبی نقش خود را در این عرصه ایفا کردند. در سالهای منتهی به سال ۱۴۰۰ که مباحثی در حوزه حقوق کارگری و خصوصیسازی ناصحیح در کشور شکل گرفته بود، بنده مشاهده میکردم که کارگران عزیز ما در هپکو یا سایر مراکز، در کنار پیگیری حقوق خود، توجه داشتند تا خدای نکرده دشمن از مطالبات آنها علیه نظام اسلامی استفاده نکند. در اندیشه سیاسی اسلام، زمانی یک دولت و حاکمیت میتواند به وظایف خود به خوبی عمل کند که مردم پای کار باشند؛ به عنوان مثال در دفاع مقدس، حضور مردم در صحنه سبب عبور کشور از آن شرایط شد. در مقابل، عهدهداران حکومت باید نسبت خود را با مردم بشناسند. در اندیشه سیاسی اسلام، در کنار وظایفی که برای مردم و حضور آنان در صحنه تعریف شده است، حاکمان نیز موظفند تا بیشترین دلسوزی را نسبت به مردم داشته باشند. حضرت امام خمینی (ره) تاکید داشتند که فشار و سختی طبقه مستضعف جامعه باید از بین برود. نظام اسلامی آمده است تا حیات طیبه را در زندگی مردم جاری نماید و آنها را از زنجیرهای بسته شده به افکار و اجسامشان رها کند. امتیاز اندیشه دینی نسبت به سایر اندیشهها در این است که اگر تکلیفی به عهدهی انسانها قرار داده میشود، بر مبنای فطرت الهی انسان و توانمندیهای اوست. تکالیفی که به عهدهی انسانها قرار داده میشود، بیش از ظرفیت آنها نیست. طبقه کارگر ما، بیشترین همراهی، دفاع و حتی جانفشانی را در راه نظام اسلامی داشته است. باید به چنین ظرفیتی که در راه پیشرفت و جهش کشور وجود دارد افتخار کرد و به خوبی از این ظرفیت در مسیر رشد کشور استفاده نمود.
مسئله کارگران شرکتی
یکی از موضوعات که من در همین چند روز در شهرستانهای مختلف که خدمت مردم میرسیدیم طبقاتی بودند که درد خود را بیان میکردند و میگفتند ما باید دیده شویم، یکی از آن طبقات، کارگران شرکتی بود. کارگری که زیربنای تولید شماست باید بتواند آن امنیت شغلی لازم را داشته باشد؛ حتی فراتر از آن باید خودش را در سود و کارایی آن شرکت به لحاظ اقتصادی و روحی و روانی سهیم بداند تا بتواند این کار رشد و پیشرفت پیدا کند. دو نوع نگاه در مسئله کارگری وجود دارد: متأسفانه بعضی وقتها بیان میشود که این مثلاً این کارگر دیهاش این مقدار است، بیمهاش فلان مقدار است و آن قدر درآمدش است پس میارزد. یک نوع نگاه دیگری هم هست که یک نفر هم مهم است، بحث جان انسان، خانواده او، شخصیت او و تمام آن آرامشی که باید داشته باشد است که باید توجه شود. الان شما هزاران میلیارد تومان از حقوقی که باید به کارگر پرداخت بشود در یک فرایندی که متأسفانه نادرست تعریف شده است به واسطههای تحت عنوان همین شرکتها پرداخت میشود. باید دید چقدر از اینها ضرورت داشته است، اصل آن است این حقوق باید به جیب کارگر و کارمند شرکتی برود نه آنکه این وسط واسطههای به بهانه انجام کار بیایند. آن هم در عصری که این فناوریها را داریم با امکانهای خوب فناوری میشود این واسطهها را کم کرد و اتفاقاً آ ن حقوق را به خود کارمند پرداخت کرد. اگر کار معدن، کاری سخت و طاقت فرساست اما فرصتی برای اشتغال و ارزآوری کشور است، از یک سو، حق کارگران و خانواده آنهاست که این اشتغال همراه با آرامش خاطر، رفاه و عدالتِ لازم باشد و از سوی دیگر، وظیفهی دولت است که طبق برنامه هفتم و سیاستهای کلی نظام به این امر مهم اقدام نماید. حفظ قدرت خرید به ویژه اقشار ضعیف جامعه از طریق متناسبسازی حقوق شاغلین،مستقری بازنشستگان، مقرری بیکاران و... باید صورت بگیرد، افزایش حقوق و دستمزد متناسب با تورم که قانون است حتی بر رونق اقتصادی هم تأثیر دارد. این یک بحث طبیعی است که حفظ قدرت خرید به ویژه برای کارگران و کارمندان هم قانون است و هم ضرورت برای اقتصاد و جهش کشور است، بحث تناسب مزد و تورم برای کارگران و کارمندان بحث مهمی است که حتی در سیاستهای ابلاغی رهبری در سیاستهای تأمین اجتماعی هم این مسئله ذکر شده است. در سیاستهای کلی که در همین دو سه دهه اخیر نوشته و ابلاغ شده همه این مباحث مانند دفاع از حقوق کارگر و... وجود دارد اما اینها باید بیاید عینیت پیدا کند و بیاید در زندگی عملکرد خودش را نشان دهند. اولویت دادن به حفظ جان و سلامتی کارگران با بکارگیری کامل تدابیر ایمنی در کنار استیفاء کامل حقوق و منافع آنها محقق می شودو کارگران باید جایگاه شایسته خود را بیابند. کارگر زمانی به کف میدان میآید که صحبتش شنیده نمیشود، من دفترم را به روی کارگران باز میکنم تا نیازی نباشد به خیابانها بیایند.
سعید جلیلی
در متن زیر بخشی از سخنان سعید جلیلی در خصوص کارگران را میخوانید که در جلسه هشتاد و چهارم حکمت سیاسی، مناظره اقتصادی و برخی دیگر از جلسات بیان شده است که به شرح زیر آن را میخوانیم: انقلاب ما، قدرت خود را از مردم گرفته است. یکی از اقشاری که هم در شکلگیری انقلاب و هم در دفاع و تقویت آن نقش موثری داشتند، قشر عزیز کارگر ما بوده است. تعداد قابل توجهی از شهدای مدافع حرم، از میان کارگران عزیز بودند که به خوبی نقش خود را در این عرصه ایفا کردند. در سالهای منتهی به سال ۱۴۰۰ که مباحثی در حوزه حقوق کارگری و خصوصیسازی ناصحیح در کشور شکل گرفته بود، بنده مشاهده میکردم که کارگران عزیز ما در هپکو یا سایر مراکز، در کنار پیگیری حقوق خود، توجه داشتند تا خدای نکرده دشمن از مطالبات آنها علیه نظام اسلامی استفاده نکند. در اندیشه سیاسی اسلام، زمانی یک دولت و حاکمیت میتواند به وظایف خود به خوبی عمل کند که مردم پای کار باشند؛ به عنوان مثال در دفاع مقدس، حضور مردم در صحنه سبب عبور کشور از آن شرایط شد. در مقابل، عهدهداران حکومت باید نسبت خود را با مردم بشناسند. در اندیشه سیاسی اسلام، در کنار وظایفی که برای مردم و حضور آنان در صحنه تعریف شده است، حاکمان نیز موظفند تا بیشترین دلسوزی را نسبت به مردم داشته باشند. حضرت امام خمینی (ره) تاکید داشتند که فشار و سختی طبقه مستضعف جامعه باید از بین برود. نظام اسلامی آمده است تا حیات طیبه را در زندگی مردم جاری نماید و آنها را از زنجیرهای بسته شده به افکار و اجسامشان رها کند. امتیاز اندیشه دینی نسبت به سایر اندیشهها در این است که اگر تکلیفی به عهدهی انسانها قرار داده میشود، بر مبنای فطرت الهی انسان و توانمندیهای اوست. تکالیفی که به عهدهی انسانها قرار داده میشود، بیش از ظرفیت آنها نیست. طبقه کارگر ما، بیشترین همراهی، دفاع و حتی جانفشانی را در راه نظام اسلامی داشته است. باید به چنین ظرفیتی که در راه پیشرفت و جهش کشور وجود دارد افتخار کرد و به خوبی از این ظرفیت در مسیر رشد کشور استفاده نمود.
مسئله کارگران شرکتی
یکی از موضوعات که من در همین چند روز در شهرستانهای مختلف که خدمت مردم میرسیدیم طبقاتی بودند که درد خود را بیان میکردند و میگفتند ما باید دیده شویم، یکی از آن طبقات، کارگران شرکتی بود. کارگری که زیربنای تولید شماست باید بتواند آن امنیت شغلی لازم را داشته باشد؛ حتی فراتر از آن باید خودش را در سود و کارایی آن شرکت به لحاظ اقتصادی و روحی و روانی سهیم بداند تا بتواند این کار رشد و پیشرفت پیدا کند. دو نوع نگاه در مسئله کارگری وجود دارد: متأسفانه بعضی وقتها بیان میشود که این مثلاً این کارگر دیهاش این مقدار است، بیمهاش فلان مقدار است و آن قدر درآمدش است پس میارزد. یک نوع نگاه دیگری هم هست که یک نفر هم مهم است، بحث جان انسان، خانواده او، شخصیت او و تمام آن آرامشی که باید داشته باشد است که باید توجه شود. الان شما هزاران میلیارد تومان از حقوقی که باید به کارگر پرداخت بشود در یک فرایندی که متأسفانه نادرست تعریف شده است به واسطههای تحت عنوان همین شرکتها پرداخت میشود. باید دید چقدر از اینها ضرورت داشته است، اصل آن است این حقوق باید به جیب کارگر و کارمند شرکتی برود نه آنکه این وسط واسطههای به بهانه انجام کار بیایند. آن هم در عصری که این فناوریها را داریم با امکانهای خوب فناوری میشود این واسطهها را کم کرد و اتفاقاً آ ن حقوق را به خود کارمند پرداخت کرد. اگر کار معدن، کاری سخت و طاقت فرساست اما فرصتی برای اشتغال و ارزآوری کشور است، از یک سو، حق کارگران و خانواده آنهاست که این اشتغال همراه با آرامش خاطر، رفاه و عدالتِ لازم باشد و از سوی دیگر، وظیفهی دولت است که طبق برنامه هفتم و سیاستهای کلی نظام به این امر مهم اقدام نماید. حفظ قدرت خرید به ویژه اقشار ضعیف جامعه از طریق متناسبسازی حقوق شاغلین،مستقری بازنشستگان، مقرری بیکاران و... باید صورت بگیرد، افزایش حقوق و دستمزد متناسب با تورم که قانون است حتی بر رونق اقتصادی هم تأثیر دارد. این یک بحث طبیعی است که حفظ قدرت خرید به ویژه برای کارگران و کارمندان هم قانون است و هم ضرورت برای اقتصاد و جهش کشور است، بحث تناسب مزد و تورم برای کارگران و کارمندان بحث مهمی است که حتی در سیاستهای ابلاغی رهبری در سیاستهای تأمین اجتماعی هم این مسئله ذکر شده است. در سیاستهای کلی که در همین دو سه دهه اخیر نوشته و ابلاغ شده همه این مباحث مانند دفاع از حقوق کارگر و... وجود دارد اما اینها باید بیاید عینیت پیدا کند و بیاید در زندگی عملکرد خودش را نشان دهند. اولویت دادن به حفظ جان و سلامتی کارگران با بکارگیری کامل تدابیر ایمنی در کنار استیفاء کامل حقوق و منافع آنها محقق می شودو کارگران باید جایگاه شایسته خود را بیابند. کارگر زمانی به کف میدان میآید که صحبتش شنیده نمیشود، من دفترم را به روی کارگران باز میکنم تا نیازی نباشد به خیابانها بیایند.
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها