آیا ۱۴۰۴ سال بورس خواهد بود؟

راهکار پیشنهادی برای پوشش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس چیست؟

آیا ۱۴۰۴ سال بورس خواهد بود؟

بازار سرمایه پس از یک دوره رکود، از پاییز گذشته وارد فاز رشد شده و حالا برخی تحلیل‌گران از تغییر پارادایم در بورس و آغاز عصر جدیدی برای سهامداران سخن می‌گویند.بازار بورس ایران پس از حدود یک سال و نیم رکود معاملاتی، از آبان‌ماه ۱۴۰۳ وارد مرحله‌ای تازه از رشد شده اما در میان خوش‌بینی‌ها، ریسک‌های مهمی همچون تنش‌های سیاسی و سیاست‌های پولی هنوز سایه انداخته‌اند. تحلیل‌گران معتقدند که این تغییر روند، حاصل متغیرهای مهمی از جمله بهبود نسبی سیاست‌های پولی، رشد نرخ ارز نیما، و همچنین امیدواری به تعاملات سیاسی در سطح بین‌الملل است. با این حال، فضای عدم قطعیت در سیاست خارجی، سیاست‌های مالی دولت و رفتار محتاطانه سرمایه‌گذاران تازه‌وارد، همگی موجب شده‌اند که چشم‌انداز بورس همچنان همراه با ابهام باقی بماند. ابزارهای نوین مدیریت ریسک از جمله بازار اختیار معامله، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته‌اند.برای پاسخ به این پرسش‌ها، به سراغ مصطفی ثانی خانی، کارشناس بازار سرمایه و اختیار معامله رفتیم.
وضعیت فعلی بازار سرمایه چگونه ارزیابی می‌شود؟
ثانی خانی: بازار بورس پس از یک دوره ۱.۵ ساله کم‌معامله و کم‌نوسان، از آبان‌ماه ۱۴۰۳ وارد یک فاز رشد جدید شده است. به باور من، پارادایم بازار تغییر کرده و سال جاری می‌تواند «سال بورس» لقب بگیرد. تنها عامل تهدیدکننده برای بازارهای سرمایه، خطر بروز جنگ است.بر همین اساس در دورانی که فضای مذاکرات بین‌المللی بسته بود، بازار واکنش منفی نشان داد و بسیاری از نمادها در بازه یک تا ۲ ماه، اصلاحی در حدود ۲۰ تا حتی ۵۰ درصد را تجربه کردند. با این حال، به محض شکل‌گیری فضای تعامل و مذاکره، بسیاری از این نمادها مجدداً روند صعودی به خود گرفتند و تا سقف قیمتی دی‌ماه ۱۴۰۳ پیش رفتند.
آیا رشد بورس منوط به توافق سیاسی است؟
به طور کلی بورس‌ها از جمله بورس ایران همواره با فضای جنگ و تنش، دچار مشکل می‌شوند. با این حال، تحقق توافق الزام قطعی برای رشد بورس نیست و حتی در وضعیتی که نه مذاکره صورت گیرد و نه درگیری نظامی، می‌توان مشابه سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، که در چنین شرایطی به سر می‌بردیم، به رشد بورس امیدوار بود.فاصله میان نرخ ارز در بازار آزاد و نرخ دولت با توجه به کاهش نرخ دلار در بازار آزاد به کانال ۸۰ هزار تومان، کاهش یافته است. بر این اساس تأثیر نرخ ارز بر بازار سرمایه چگونه تحلیل می‌شود؟همانطور که می‌دانید مبنای قیمت‌گذاری ارز شرکت‌ها، نرخ مرکز مبادله است لذا نه کاهش قیمت بازار آزاد بلکه رشدی که در نیمه دوم سال ۱۴۰۳ در نرخ ارز مرکز مبادله (نیمایی) شاهد آن بودیم، می‌تواند در صورت‌های مالی شرکت‌ها به‌ویژه صادرکنندگان، در سال جاری تأثیر قابل توجهی داشته باشد و این شرکت‌ها می‌توانند از این موضوع بیشترین بهره را ببرند.
سیاست‌های پولی چه تأثیری بر بازار گذاشته‌اند؟
بانک مرکزی در دولت قبل سیاست‌های انقباضی در پیش گرفته بود که از طریق نرخ بهره بین‌بانکی و نرخ ریپو قابل مشاهده بود. اما در دور جدید و با توجه سیاست‌های جدید وزارت اقتصاد، این سیاست‌ها بهبود یافت و فضای بهتری برای سرمایه‌گذاری داخلی ایجاد شد. البته با تغییر وزیر اقتصاد در روزهای پایانی سال گذشته، در حال حاضر آمارهای هفتگی بانک مرکزی مجدداً نشانه‌هایی از بازگشت به سیاست انقباضی را نشان می‌دهد.هر چند حتی در صورت ادامه مذاکرات، دولت توان تداوم این سیاست را نخواهد داشت؛ چراکه طبق قانون بودجه، دولت موظف به انتشار ۸۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی است که حدود ۴۳۰ هزار میلیارد تومان آن اوراق جدید است. این حجم از اوراق تنها در صورت رونق بازار سرمایه قابل جذب است؛ در غیر این صورت، دولت با کسری بودجه شدیدی مواجه خواهد شد.
راهکار پیشنهادی برای پوشش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس چیست؟
تشکیل سبد سرمایه‌گذاری متنوع بهترین راه برای پوشش ریسک است. میزان سرمایه اهمیتی ندارد؛ آن‌چه اهمیت دارد این است که سرمایه‌گذار بتواند در این بازار باقی بماند. بر این اساس، وجود طلا، صندوق درآمد ثابت، سهام بنیادی و سهام ارزشی در پرتفوی سرمایه‌گذار ضروری است.سرمایه‌گذاران نباید با سرمایه‌های کوچک، ریسک‌های بزرگ را بپذیرند؛ چراکه در صورت شکست، به شکلی بی‌رحمانه از بازار حذف خواهند شد. پس تنها راه موفقیت در بازارهای مالی و بازار سهام همین تشکیل سبد سرمایه‌گذاری است و اینکه برخی با پول‌های کم، ریسک زیادی می‌کنند، باید آگاه باشند که روی یک شمشیر دو لبه پا گذاشتند.
آیا ابزارهای دیگری نیز برای مدیریت ریسک وجود دارد؟
بازار اختیار معامله (آپشن) یکی از ابزارهای نوین و کارآمد برای مدیریت ریسک است که می‌تواند به سرمایه‌گذاران خرد و کلان کمک کند. جذابیت معرفی این ابزار اینقدر برای من زیاد است که دقیقاً آن را می‌توانم به احساس کودکانه‌ای تشبیه کنم که تازه نوشتن و خواندن را آموخته و شوق بیان کردن آن را دارم.در بازار اختیار معامله، سرمایه‌گذار می‌تواند با استراتژی کم‌ریسک وارد شود و تلاش کند هر ماه سودی در حدود ۴ تا ۵ درصد کسب کند. هدف این است که بدون توجه به نوسانات کوتاه‌مدت بازار، پرتفوی سرمایه‌گذار به شکل لاک‌پشتی اما مستمر رشد کند.
این سود با توجه به نرخ تورمی که داریم، چه کارکردی می‌تواند داشته باشد؟
نکته دقیقاً همین‌جاست. اگر در بزرگ‌ترین کانال‌ها و مجموعه‌های بورسی کشور نظرسنجی برگزار شود، مشخص خواهد شد که بیش از ۷۰ درصد سهام‌داران، در سال گذشته سودی کمتر از نرخ سود بانکی به دست آورده‌اند. این در حالی است که در همان سال شاخص کل بورس به سطح ۳ میلیون واحد رسید و ارزش معاملات روزانه در برخی بازه‌ها به‌طور متوالی از ۱۵ هزار میلیارد تومان عبور کرد.بنابراین با عدد کوچکی مواجه نیستیم. دستیابی به چنین بازدهی برای یک سهام‌دار عادی می‌تواند رویایی باشد، اما نکته قابل توجه این است که با استفاده از ابزار اختیار معامله، این سطح از سودآوری قابل تحقق خواهد بود.
اساساً هدف از ایجاد بازار اختیار معامله چه بوده است؟
بازار اختیار معامله با دو هدف اصلی راه‌اندازی شد؛ نخست تأمین مالی برای شرکت‌های بزرگ، و دوم فراهم کردن امکان مدیریت و کنترل ریسک برای معامله‌گران و سهام‌داران بازار سرمایه. به‌عنوان مثال، با استفاده از قراردادهای اختیار فروش، می‌توان زیان ناشی از کاهش قیمت سهم را محدود و سهم خریداری‌شده را بیمه کرد.البته باید توجه داشت که در حال حاضر همه نمادهای معاملاتی چنین قراردادهایی را ارائه نمی‌دهند. حدود ۴۰ سهم در بازار هستند که به‌طور منظم قراردادهای اختیار را منتشر می‌کنند. بنابراین سرمایه‌گذار می‌تواند با خرید سهمی که به طور منظم این قراردادها را منتشر می‌کند و در گام بعد تهیه قرارداد اختیار فروش آن، زیان خود را مدیریت کرده و عملاً سهم را بیمه کند. بر همین اساس است که گفته می‌شود ابزار اختیار معامله، به‌طور خاص برای کنترل ریسک طراحی شده است.
در شرایطی که آینده بازار قابل پیش‌بینی نیست، سرمایه‌گذار چه راهکاری دارد؟
نویسنده و معامله‌گری لبنانی به نام نسیم نیکولاس طالب، کتابی با عنوان «قوی سیاه» منتشر کرده که به‌شدت مورد توجه فعالان بازارهای مالی قرار گرفته است و پیشنهاد من هم این است که هر کس در بازار ایران فعالیت دارد یا سرمایه گذاری می‌کند باید این کتاب را بخواند.خلاصه پیام این کتاب آن است که هیچ‌کس قادر به پیش‌بینی دقیق آینده نیست و تحلیل‌های مبتنی بر داده‌های تاریخی نیز الزاماً تصمیم‌ساز نخواهند بود، یعنی هیچکس نمی‌تواند بر اساس آمار و دیتاهای گذشته تصمیم‌گیری کند؛ و اصولاً توزیع نرمالی که در علم آمار با آن سر و کار داریم و بر اساس این توزیع، شروع به مدل‌سازی رفتار قیمت و … می‌کنیم عملاً کارا نیست، چرا که سود واقعی در بازار، ناشی از نوسانات است؛ حال چه این نوسانات مثبت باشد و چه منفی.در شرایط فعلی، چشم‌انداز پیش‌رو دو سناریوی غالب محتمل را نشان می‌دهد: یا میان ایران و آمریکا توافقی صورت می‌گیرد، یا تنش‌ها به سطح نظامی کشیده می‌شود. در هر دو حالت، بازار با نوسان شدید مواجه خواهد شد؛ یا صعودی یا نزولی.در چنین فضایی، سرمایه‌گذار می‌تواند بدون اینکه ریسک سنگینی را به پرتفوی خود تحمیل کند، اختیار خرید و اختیار فروش یکی از نمادهای شاخص‌ساز را تهیه کند و منتظر وقوع حرکت اصلی بازار بماند. البته بهره‌گیری از این ابزار نیازمند تحلیل دقیق، محاسبه نقطه سر به‌سر و رعایت ملاحظات فنی است، اما در نهایت، این امکان را فراهم می‌کند که حتی در شرایط ابهام نیز بتوان از بازار کسب سود کرد.
ارسال دیدگاه