آخرین تکاپوهای اصحاب برجام

رسوایی نسبت دروغ ظریف به شهید سلیمانی به دست روزنامه‌نگار لبنانی
ظریف بار دیگر دروغ گفت؛ اما این بار مثل انکار مکانیزم ماشه، ده سال طول نکشید و تنها 48 ساعت زمان لازم بود تا نقل قولش از سوی یک روزنامه‌نگار لبنانی تکذیب شود؛ ظریف پنج‌شنبه در نطقی تند که در واکنش به افشاگری لاوروف درباره هماهنگی او با کری در تنظیم مکانیزم ماشه در متن برجام صورت گرفت، گفت: «ناصر قندیل از قول شهید سلیمانی می‌گوید وقتی پوتین من را دعوت کرد به مسکو گفت این کارهایی که ما با هم می‌کنیم برجام را از بین می‌برد» اما قندیل، روزنامه‌نگار لبنانی، روز شنبه این ادعا را صریحا رد کرد و نوشت: «ظریف کلام مرا جعل کرده؛ اگر شهید سلیمانی زنده بود، ظریف جرئت تکرار این ادعا را نمی‌کرد.»
قندیل ادامه می‌دهد که نقل قول واقعی شهید سلیمانی برعکس ادعای ظریف است و می‌نویسد: «پوتین از نگرانی روسیه نسبت به واکنش آمریکا به همکاری نظامی ایران و روسیه در سوریه سخن گفته بود و هشدار می‌داد که این امر ممکن است به لغو برجام منجر شود. شهید سلیمانی اما در پاسخ گفته بود: ایران فقط بر سر پرونده هسته‌ای مذاکره کرده و حاضر به چانه‌زنی بر سر سیاست خارجی، متحدان و حمایت از محور مقاومت نیست.»
حسادت به کارآمدی و جایگاه رفیع شهید سلیمانی در اذهان اقشار مختلف مردم از سوی ظریف سابقه طولانی دارد؛ او در فایل صوتی لورفته در اردیبهشت 1400 همانند دوگانه‌ای که اخیرا میان موشک و مردم ساخت، تقصیر شکست پروژه برجام را درست مثل همین روزها و همین اظهارات خلاف واقع، به گردن عده‌‌ای در داخل و عده‌ای در خارج انداخت؛ میان میدان و دیپلماسی دوگانه ساخت و ادعا کرد میدان بر دیپلماسی برتری دارد و در مواضعی تند و بی‌ربط نسبت به یک توافق هسته‌ای، علیه روسیه گفت: «روسیه به‌دنبال شکست برجام بود؛ آن‌ها برای شکست دیپلماسی، نقش فعالی در تصمیمات میدانی ایران داشتند.»
جریان غربگرا و در راس آن ظریف، که صاحب امتیاز خسارت برجام است، این روزها از پیوستن خود و ایده‌شان به تاریخ هراس زیادی دارند؛ ایده‌ای که عبارت است ازغربگرایی افراطی و محصور کردن دنیا در آمریکا و چند کشور اروپایی؛ خصوصا در این بزنگاه تاریخی که آمریکا تحریم می‌شود و مناسبات جهانی دیگر کارایی سابق را ندارند؛ این پایان نشانه‌های فراوانی هم داشته که هر چه پیش می‌رویم، پررنگ‌تر و پرتعدادتر می‌شوند: خروج یک‌جانبه ترامپ از برجام در سال 97 علی‌رغم القای دروغ تضمین بودن امضای کری، کلاه اروپایی اینستکس، تجاوز نظامی دقیقا در میانه مذاکرات، به حقیقت پیوستن کابوس اسنپ‌بک، بی‌نتیجه ماندن پروژه ایجاد رعب از فضای پساماشه برای تحمیل یک توافق ضعیف دیگر، پاسخ منفی ویتکاف به درخواست عراقچی برای مذاکره مستقیم در نیویورک و حالا افشاگری‌های لاوروف درباره گنجاندن اسنپ‌بک در برجام با همکاری مشترک کری و ظریف.
لذا این روزها شنیدن و خواندن عجیب‌ترین مواضع هم از سوی امثال روحانی و ظریف به عنوان طلایه‌داران این ایده‌ای که در حال پیوستن به تاریخ است، باعث تعجب نیست؛ حتی جعل نقل قول از یک فرد زنده به خیال این که هم‌زبان ما نیست و این بی‌اخلاقی به گوشش نخواهد رسید! اما مهم نیست؛ ظریف باید راهی پیدا کند؛ ابتدا گفت چیزی به اسم مکانیزم ماشه وجود ندارد؛ سپس گفت غرب نمی‌تواند این بند را اجرا کند؛ پس از آن گفت فرانچسکو نامی لحظات آخر تعلیق را به جای لغو به همکار «بسیار برجسته و قوی» من دیکته کرد؛ حالا درست خلاف نظر همکارش صالحی، می‌گوید ماشه پیشنهاد روسیه بود! گویی فردی از کرات دیگر آمده و در نهایت این پیشنهادات را امضا کرده! این خود یک پرونده قطور ترک فعل، دروغ و تحت‌الشعاع قرار دادن دهه‌ها منافع ملی است؛ باید فضا غبارآلود شود تا او و تفکرش در محکمه افکار عمومی متهم نشوند. کاش قانون برای مردم و محافل قدرت یکسان اجرا می‌شد.

مقالات مرتبط

قاب قهرمان

مستند پرتره یکی از شاخه‌های مهم و تأثیرگذار سینمای مستند است که…

کُوگ تاراز

در قلب زاگرس، جایی که صدای زنگوله‌های گوسفندان با نجوای باد در…

ماهی‌ها به دریا بر می گردند

مرضیه اعتمادی در کتاب «ماهی‌ها به دریا بر می گردند»، روایت همسایگی…

دیدگاهتان را بنویسید