حکمت آفند، در نبرد نرم:
جلیلی در جلسۀ 125 حکمت به سخنان رهبر معظم انقلاب در روز میلاد حضرت زهرا (س) پرداخت؛ به قواعد پیکار در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانهای با یک جبهۀ وسیع. بررسی موردی: دست برتر اسلام در مسئلۀ زن و جامعه.
جلیلی سخن خود را پیرو سخنرانی رهبر انقلاب آغاز کرد. مقام معظم رهبری در سخنرانی هفتۀ گذشته از جبهۀ وسیع دشمن سخن گفتند که بعد از شکست در جنگ فهمید باید دلها را هدف بگیرد و از هنر و هنرمند را پای کار آورده تا ذهنها را تغییر دهد. جبههای که مرکز آن آمریکاست، و آماج او «معارف اسلام، معارف شیعی و معارف انقلاب» است. مثل هر نبرد، باید به آرایش و جبههگیری طرف مقابل توجه داشت تا این سو هم طوری آرایش بگیریم که دشمن ناکام بماند. دفع شبهه کافی نیست، بلکه باید به مبانی غلط غرب هجوم آورد. مانند الگوی 250 سالۀ ائمۀ اطهار در تبیین و مبارزه.
جلیلی از راهبرد آفندی رهبر انقلاب گفت. مقام معظم رهبری در آن سخنرانی فرمودند دشمن نقاط ضعف زیادی دارد، به آن هجوم بیاورید. جلیلی از همین سند هفتۀ پیش امنیت ملی ترامپ شاهد مثال آورد که در آن، هم به نقاط ضعف خود اعتراف میکنند، هم به منویات شومی که علیه دیگران دارند. آنجا اعتراف میکنند دیگر از صادرات ایدئولوژی لاف حقوق بشر و دموکراسی و … خسته شدهاند و خلاصه اول آمریکا! در حالی آنها به عقبنشینی از نقطۀ ضعف فکری خود میاندیشند که اتفاقا اسلام نقطۀ قوت ماست! این است که رهبری میگویند همه را از معارف و مفاهیم اسلام سرشار کنید!
جلیلی گریزی به بحث هفتۀ پیش زد؛ به توصیف صحنه در مسئلۀ «زن». غرب در زن به بن بست رسیده، چنانکه پژوهشهایشان در کتاب «زنان زندانی» توصیف میکند. اما اسلام با اندیشۀ زندگی دوستداشتنی از «حیات طیبه» برای چه زن و چه مرد سخن میگوید. پس عجیب نیست که مانند شیطان برای هر دو نقشه بریزد «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيطانُ عَنها». اما این نبرد نامتقارن است! او در نقطۀ ضعف خود دست و پا میزند و شما در نقطۀ قوت ایستادهاید؛ اینجا ماییم که باید مدعی باشیم. این است که میگوییم مباحثی که رهبر معظم انقلاب مطرح میکنند، در حکم دستورالعمل عملیات است.
جلیلی از چند زاویه به مسئلۀ زن و جامعه پرداخت. از زاویۀ حقوق که غرب به اسم فمینیسم پیوندهای زن با جامعه را میشکند، اما با «تعاریف مردسالارانه از کار» حقوق زنان را به نفع پیوندهای سرمایهسالارنه مصادره میکند! یا از زاویۀ انسانشناسی فطری و طبیعی، که اتفاقا اینجا اگر مانند قرآن ظرافتهای تفاوتهای طبیعی را نبینی، دچار خطاهای غرب خواهید شد به زنان ظلم کردهاید. یا از زاویۀ عناوینی که قرآن با نام مادر، دختر، خواهر، همسر یاد میکند تا از حقوق و کرامت زن بگوید یا به نقشهای اجتماعی آنان هنگام مشارکت یا هجرت و … اشاره میکند. اما مسئله فقط این نیست!
جلیلی از این نبرد در عرصۀ اجتماع نیز یاد کرد. جلیلی به پاتوقهایی اشاره کرد که در مسیر او تا حوزۀ هنری در همین چند سال رشد کردهاند؛ پاتوقهایی برای زندگی فردگرایانۀ بدون تعلق، که به اسم «مکان سوم» کنار خوابگاه و کارگاه، در برابر محیطهای گرم و پرپیوند اجتماعی مثل خانواده قد علم کردهاند. یا رواج سبکهای سیاهی از زندگی که با هیچ برچسبی سفید نمیشوند و هرگز جایگزین پیوند آرامشبخش انسانها در خانواده شود: « خَلَقَ لَكُم مِن أَنفُسِكُم أَزواجًا لِتَسكُنوا إِلَيها». جلیلی گریزی هم به ریشۀ این ضایعات زد، به این که بیاعتنایی به «حریمها» چه پیامدهایی دارد و به کجا میکشد.
از همین روست که باید مدعی بود. نقطۀ ضعف دشمن، فقط نقطۀ ضعف نیست؛ این مفاسد بزکشده، منشأ انحراف بشر از فلاح و صلاح است. میبینید پیامدهایش را. اگر قرآن در توضیح برخی رفتارها و حریمها از ایجاز خارج میشود و مفصل به توضیح آن میپردازد، برای پیشگیری از همین ضایعات است. ولی نباید به توصیف این صحنه و دفع شبهه اکتفا کرد، باید به ضعفها آفند کرد. اگر جلویش نایستی همه را به انحطاط میکشاند. از همین روست که باید همه را، مخاطب داخلی و خارجی را، از معارف و مفاهیم اسلامی سرشار کرد. از همین روست که باید مدعی بود. مسئله دفع تهدید نیست، دست پر اسلام، یعنی حالا فرصتی است که باید آرایش هجومی گرفت.

