آمریکا بازندۀ آزمایش‌های هسته‌ای جدید

مقاله «آمریکا بیشترین ضرر را از شروع مجدد آزمایش‌های هسته‌ای متحمل می‌شود» به قلم زیگفرید هکر، دانشمند برجسته هسته‌ای، به بررسی پیامدهای احتمالی ازسرگیری آزمایش‌های هسته‌ای توسط ایالات متحده می‌پردازد. نویسنده با اتکا به تجربه شخصی خود به عنوان مدیر سابق آزمایشگاه لوس آلاموس، استدلال می‌کند که چنین اقدامی اگرچه ممکن است مزایای فنی محدودی داشته باشد، اما در نهایت به ضرر منافع استراتژیک آمریکا خواهد بود و می‌تواند مسابقه تسلیحاتی خطرناکی را دوباره دامن بزند.
خلاصه محتوای مقاله:
پیشینه تاریخی: مقاله تاریخچه آزمایش‌های هسته‌ای آمریکا را از دوران جنگ سرد تا توقف داوطلبانه آن در سال ۱۹۹۲ و امضای پیمان منع جامع آزمایش‌های هسته‌ای (CTBT) در ۱۹۹۶ مرور می‌کند. این گذار از «عصر آزمایش» به «عصر بدون آزمایش» با ایجاد «برنامه مدیریت نظارت بر ذخایر» (SSMP) همراه بود تا بدون نیاز به انفجارهای واقعی، ایمنی و قابلیت اطمینان زرادخانه هسته‌ای تضمین شود.
چالش‌های فنی کنونی: بزرگترین چالش فنی پیش روی زرادخانه هسته‌ای ایالات متحده، پیری پلوتونیوم مورد استفاده در سلاح‌ها است. تغییرات میکروسکوپی ناشی از واپاشی رادیواکتیو در این ماده، می‌تواند بر عملکرد سلاح تأثیر بگذارد. همچنین، آمریکا از زمان بسته شدن تأسیسات راکی فلتس در ۱۹۸۹، فاقد یک مرکز صنعتی کامل برای تولید مقادیر قابل توجه پلوتونیوم جدید است.
ارزیابی سود و زیان استراتژیک: نویسنده استدلال می‌کند که ازسرگیری آزمایش‌ها اگرچه ممکن است به برخی سوالات فنی درباره پلوتونیوم پیر پاسخ دهد، اما منافع بسیار بیشتری برای رقبای هسته‌ای آمریکا، به ویژه چین و روسیه، به همراه خواهد آورد. این کشورها احتمالاً می‌توانند آزمایش‌های خود را سریع‌تر از آمریکا از سر بگیرند و از داده‌های حاصل برای نوسازی و گسترش زرادخانه‌های خود بهره بیشتری ببرند. این اقدام می‌تواند باعث ازسرگیری آزمایش‌ها توسط سایر قدرت‌های هسته‌ای مانند هند، پاکستان و کره شمالی نیز شود.
معضل آزمایش‌های کم‌بازده: مقاله به ابهام موجود در مورد آزمایش‌های هسته‌ای با بازده بسیار پایین (آزمایش‌های هیدروهسته‌ای) می‌پردازد. این نوع آزمایش‌ها که ممکن است توسط چین یا روسیه انجام شوند، به راحتی قابل شناسایی نیستند و یک منطقه خاکستری در پیمان CTBT محسوب می‌شوند. نویسنده پیشنهاد می‌کند که به جای ازسرگیری آزمایش‌های کامل، باید برای ایجاد یک محدودیت کم‌بازده قابل تأیید و با مکانیزم‌های بازرسی مورد توافق همه قدرت‌های هسته‌ی تلاش شود.
راه حل پیشنهادی: به جای بازگشت به آزمایش، راهبرد بهتر برای آمریکا تمرکز بر تقویت برنامه مدیریت ذخایر، بازسازی زیرساخت‌های فرسوده تولید سلاح هسته‌ای و از همه مهم‌تر، احیای دیپلماسی کنترل تسلیحات برای کاهش تنش‌ها و محدود کردن رقابت هسته‌ای با روسیه و چین است. تصویب پیمان CTBT توسط سنای آمریکا نیز می‌تواند مانع مهمی در مسیر ازسرگیری آزمایش‌ها توسط همه کشورها ایجاد کند.
بررسی انتقادی مقاله
از منظر یک تحلیل استراتژیک، این مقاله به خوبی نشان می‌دهد که تصمیمات هسته‌ای در خلأ فنی گرفته نمی‌شوند، بلکه تابعی از محاسبات پیچیده امنیت ملی و رقابت بین‌المللی هستند. استدلال اصلی نویسنده مبتنی بر یک «محاسبه هزینه-فایده» استراتژیک است: سود فنی محدود در مقابل زیان امنیتی گسترده.
تناقض در راهبرد هسته‌ای: مقاله به شکلی غیرمستقیم به یک تناقض در وضعیت فعلی اشاره دارد: از یک سو، ایالات متحده خود را متعهد به رهبری در عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تقویت رژیم‌های بین‌المللی مرتبط می‌داند. از سوی دیگر، بحث ازسرگیری آزمایش‌ها، دقیقاً مشوقی برای سایر کشورها برای تضعیف این رژیم‌ها و حرکت در مسیر تقویت توانمندی‌های هسته‌ای خود است. این دوگانگی، اعتبار و قدرت نرم آمریکا را در عرصه بین‌الملل بیش از این خدشه‌دار می‌کند.
اولویت منافع کوتاه‌مدت سیاسی بر امنیت بلندمدت: فشار برای ازسرگیری آزمایش‌ها اغلب از سوی جریان‌های سیاسی خاص و با شعار تقویت فوری بازدارندگی مطرح می‌شود. این در حالی است که نویسنده به درستی هشدار می‌دهد که پیامد بلندمدت چنین اقدامی، ناامن‌تر شدن جهان برای خود آمریکا به دلیل ورود به یک مسابقه تسلیحاتی بی‌قاعده و چندجانبه خواهد بود. این موضوع نشان می‌دهد که چگونه محاسبات سیاسی داخلی می‌تواند بر ملاحظات امنیت ملی بلندمدت غلبه کند.
غفلت از زیرساخت درونی: مقاله آشکار می‌سازد که علیرغم هزینه‌های کلان نظامی، ایالات متحده در سه دهه گذشته در حفظ و نوسازی زیرساخت‌های صنعتی و علمی هسته‌ای خود (مانند خطوط تولید پلوتونیوم) با کاستی‌های جدی روبرو بوده است. این ضعف زیرساختی، گزینه‌های استراتژیک آن را محدود کرده و آن را در موضعی انفعالی در مقابل رقبا قرار داده است.
تمرکز صرف بر آزمایش به عنوان یک راه حل سریع، بدون سرمایه‌گذاری و توجه به این بنیان‌های اساسی، نوعی درمان سطحی برای یک بیماری ساختاری محسوب می‌شود.
ضرورت دیپلماسی فعال: تحلیل مقاله به وضوح نشان می‌دهد که امنیت هسته‌ای را نمی‌توان در انزوا و تنها از طریق افزایش توانمندی‌های فنی تضمین کرد. تنها راه پایدار برای کاهش تهدیدات، فعال‌سازی مجدد کانال‌های دیپلماتیک و تلاش برای ایجاد توافقات جدید کنترل تسلیحات است که قدرت‌های هسته‌ای را در چارچوبی از قواعد و محدودیت‌های مشترک قرار دهد. عزم ملی باید معطوف به این عرصه باشد، نه مسابقه‌ای که هیچ برنده پایدارى در آن متصور نیست.
در نتیجه، این مقاله با نگاهی کارشناسانه هشدار می‌دهد که بازگشت به آزمایش‌های هسته‌ای، یک عقب‌گرد استراتژیک است که نه تنها مشکلات فنی موجود را به طور ریشه‌ای حل نمی‌کند، بلکه امنیت ملی ایالات متحده را در یک چشم انداز بلندمدت به مخاطره می‌اندازد. راه حل واقعی، تقویت بنیان‌های داخلی و پیشبرد دیپلماسی مبتنی بر منافع مشترک برای کاهش تنش‌هاست.

مقالات مرتبط

عبور موشک های ایرانی از 4700 پایگاه و سامانه پدافندی

سردار نائینی سخنگو و معاون روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در…

دست پنهان محافل

کاسبان تحریم، غارت، بی‌انضباطی مالی و بی‌برنامگی خود را به پای تحریم‌ها…

مهار ایرانی

بررسی نتیجه دو نبرد 24 روزه با آتش، یکی در ایران و…

دیدگاهتان را بنویسید