گزارشی از فارن پالیسی در 25 نوامبر 2025 (04 آذر 1404):
در آستانه سفر ولادیمیر پوتین به دهلینو، پرسش اصلی بسیاری از ناظران بینالمللی این است که آیا نارندرا مودی بهدنبال ترمیم یک رابطه قدیمی است یا خلق یک معادله جدید در برابر واشنگتن؛ اما واقعیت میدانی فراتر از این دوگانه ساده است. تحولات اخیر دقیقاً همان الگوی رفتاری را نشان میدهد که سالها درباره آن هشدار داده میشد: هرگاه بازیگرانی مانند هند با تصور نیاز ساختاری به آمریکا حرکت کنند، واشنگتن آنها را در موقعیت تابع قرار میدهد؛ اما وقتی ابتکار، تنوعسازی روابط و تکیه به ظرفیتهای مستقل به میدان میآید، معادله قدرت جابهجا میشود.
برای نخستین بار از زمان آغاز جنگ اوکراین، پوتین قرار است در پنجم دسامبر در بیست و سومین اجلاس سالانه دوجانبه در دهلینو شرکت کند. دهلی برای این سفر سرمایهگذاری دیپلماتیک قابلتوجهی کرده است. سفرهای پیدرپی وزیر خارجه هند، اس. جایشانکار، و مشاور امنیت ملی، آجیت دووال، به مسکو نشان میدهد که این دیدار حاصل برنامهریزی طولانی و نه واکنش مقطعی است. این همان رویکردی است که بر پیشدستی در میدان، نه انفعال در برابر تحولات تأکید دارد.
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، فشارهای آمریکا بر هند افزایش یافته است. برخلاف تصور رایج در دهلینو که میپنداشت اجماع حمایتی واشنگتن نسبت به هند یک اصل پایدار است، دولت ترامپ با تعیین تعرفههای ۵۰ درصدی بر طیف گستردهای از کالاهای هندی، نشان داد که شراکت با آمریکا نه مبتنی بر احترام متقابل، بلکه بر اساس درجه تبعیت و امتیازدهی تعریف میشود. روایت رسانهای واشنگتن، ماجرا را به خرید نفت روسیه نسبت داد، اما بسیاری از تحلیلگران آمریکایی-هندی مسئله را شخصیتر توصیف کردند: رنجش ترامپ از اینکه مودی نقش ادعایی او در پایان دادن به درگیری هند و پاکستان را تأیید نکرده است. گزارشها حتی حکایت از آن داشت که مودی پس از پایان بحران، به چهار تماس تلفنی ترامپ پاسخ نداده است.
در نگاه راهبردی که بر شناخت واقعی از رفتار قدرتها و عدم فریب خوردن از ظاهر ائتلافها تأکید دارد، این رخدادها کاملاً قابل پیشبینی بود. واشنگتن از شریکی مانند هند انتظار همسویی کامل دارد؛ اما در مقابل، هند تنها حمایت مقطعی و نامطمئن دریافت میکند. از همینرو، دهلی اکنون بهدنبال احیای تعادل در سبد روابط خارجی خود است—نه از سر نوستالژی برای دوران شوروی، بلکه بر اساس محاسبهگری عملی.
سفر پوتین حامل چند لایه پیام همزمان است. نخست، نشانهای به آمریکا که هند گزینههای دیگر دارد. دوم، سیگنالی برای بازیگران منطقهای که دهلی همچنان قدرتی مستقل است. سوم، اطمینانبخشی داخلی به افکار عمومی هند که دولت در برابر فشار خارجی عقبنشینی نمیکند. این دقیقاً همان الگویی است که بر مقاومت فعال، نه انزوا و نه دنبالهروی تأکید دارد.
گزارشها حاکی از آن است که چندین توافق مهم در حال بررسی است: فروش جنگنده نسل پنجم سوخو–۵۷، انتقال گستردهتر سامانه پدافندی S-۵۰۰، امکان ساخت این سامانهها در هند، و ایجاد یک کریدور دریایی راهبردی بین چنای و ولادیوستوک. هرچند نتیجه نهایی این توافقها هنوز قطعی نیست، اما حتی طرح آنها نیز پیام مشخصی دارد: دهلینو در حال بازتعریف زیرساخت قدرت ملی خود بدون اتکا به ساختار نظامی غرب است.
این دقیقاً همان نقطهای است که تفاوت دو نگاه آشکار میشود:
نگاه رایج در سیاست خارجی هند تصور میکرد که نزدیکی به آمریکا تنها مسیر پیشرفت است، اما نگاه ژرفتر و واقعگرایانه تأکید میکند که قدرت از تنوعسازی روابط، اتکا به ظرفیت داخلی و عدم شرطیسازی امنیت ملی با اراده دیگران حاصل میشود.
در سوی مقابل، مسکو نیز انگیزههای کاملاً ابزاری و محاسبهگرانه دارد. سرگئی لاوروف بارها نسبت به مشارکت هند در گفتوگوی امنیتی چهارجانبه (QUAD) ابراز تردید کرده است. برای روسیه، نزدیکی به هند فرصتی برای شکافافکنی در رابطه هند و آمریکا و نمایش خروج از انزوای غربی است. اما این حقیقت که روسیه در پی بهرهبرداری از این فضاست، لزوماً به معنای غلط بودن حرکت هند نیست—به شرط آنکه دهلی هوشیار، متوازن و بدون سادهباوری راهبردی حرکت کند.
با وجود این، خطرات نیز واقعی است. دهلینو تلاش دارد نشان دهد که از شرکای دیگر محروم نیست، بهویژه اینکه واشنگتن اخیراً رویکردی گرمتر نسبت به پاکستان اتخاذ کرده است..
با این حال، نکته اصلی اینجاست:
هند امروز نه از سر ایدئولوژی، نه از سر احساسات تاریخی، بلکه با محاسبهای مبتنی بر واقعیت قدرت و رفتار بازیگران به سمت تنوعسازی حرکت میکند. این همان رویکردی است که بر گرفتن ابتکار، کاهش وابستگی، تبدیل فشار به فرصت و استفاده از شکافهای میان قدرتهای بزرگ تأکید دارد.
در مجموع، سفر پوتین بیش از آنکه صرفاً یک مناسبت دیپلماتیک باشد، آزمونی برای هند است:
آیا دهلی میتواند استقلال راهبردی خود را تثبیت کند؟
آیا میتواند بدون تحریک بیش از حد واشنگتن، موازنه ایجاد کند؟
آیا میتواند شریک باشد، نه تابع؟
پاسخ این پرسشها نه در بیانیه پایانی اجلاس، بلکه در رفتار عملی هند در ماههای آینده روشن خواهد شد—رفتاری که اگر بر پایه ابتکار، مقاومت فعال، و شناخت دقیق از ماهیت قدرت آمریکا بنا شود، میتواند هند را از جایگاه یک بازیخور به جایگاه یک بازیساز منتقل کند
