
آژانس بینالمللی انرژی با انتشار گزارشی روند تولید و صادرات نفت و فرآوردههای نفتی در جهان را تا سال 2030 پیشبینی کرده است. با توجه به پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی تولید نفت ایران از سال 2025 تا 2030 حدود 3.4 میلیون بشکه در روز و تنها خریدار نفتی ایران، همچنان چین باقی میماند.
جهان وارد «دههٔ بازچینی انرژی» شده: تقاضای نفت در بازهٔ پیش رو به سقف نزدیک میشود، گاز طبیعی با موج ظرفیتهای جدید LNG نقش ضربهگیرِ امنیت انرژی را پررنگتر میکند، و سمت مصرف—بهویژه در حملونقل و ساختمان—سختگیرتر و کممصرفتر میشود. برای ایران، ترجمهٔ عملی این تصویر سه محور است: تابآوری گاز (فشارافزایی، جمعآوری فلر، مدیریت اوج زمستانی)، ارتقای کیفی پالایش (کاهش گوگرد، بهبود راندمان) و تکمیل زنجیرهٔ پتروشیمی (تمرکز بر پروپیلن، الفینها و محصولات با ارزش افزوده). برنده کسی است که عدمقطعیت بیرونی را با کیفیت تحویل، زمانبندی کوتاه و هزینهٔ قابلپیشبینی خنثی کند.
روندهای جهانی: دو روایت از نفت، یک اجماع دربارهٔ گاز
- نفت: یک روایت میگوید تقاضا در اواخر دههٔ جاری به سقف میرسد و بعد تخت/ملایم کاهشی میشود؛ روایت دیگر معتقد است رشد تا دهههای بعد ادامه دارد. معنای عملی برای ایران: تمرکز بر هزینهٔ تولید پایین، نگهداشت میادین و چابکی سرمایهگذاری—نه پروژههای کندتحویلِ پرریسک.
- گاز: تقریباً همه موافقاند که گاز—با پشتوانهٔ LNG—تا ۲۰۳۰ موقعیت محکمتری پیدا میکند. عرضهٔ بیشتر، قیمتهای متعادلتر، و امکان قراردادهای فصلی یا نقطهای برای عبور از پیکهای مصرف.
- پتروشیمی: تقاضای مواد اولیهٔ شیمیایی پایدار مانده، اما حاشیهٔ سود تابع خوراک ارزان و دسترسی به بازار است؛ کشورهایی که «گاز غنی/میعانات» دارند، فرصت دارند از صادرات خام به سبد متنوع پاییندستی مهاجرت کنند.
بیشتر بخوانید : ۲۰ درصد ذخایر نفت و گاز ایران در میادین مشترک

ایران: چهار چالش و چهار فرصت
۱) گاز و زمستان: اوجگیری مصرف خانگی و نیروگاهی در زمستان، تراز را تحت فشار میگذارد. راهحل در داخل مشخص است: فشارافزایی پارس جنوبی، افزایش ضریب آمادهبهکاری ایستگاههای تقویت فشار، توسعهٔ خطوط انتقال و مدیریت سمت تقاضا.
۲) پالایش و کیفیت سوخت: پروژههای CCR/DHT و کیفیسازی پایدار به سطح یورو ۵، نوسان تراز بنزین/دیزل را کم میکند و دسترسی به بازارهای صادراتی را بهتر.
۳) پتروشیمی هدفمند: تکمیل حلقههای پروپیلن/PP، الفینها و آروماتیکها با پیوند دادن تولیدکننده به مصرفکنندهٔ صنعتی داخلی، از واردات میکاهد و شوکهای قیمتی خوراک را تعدیل میکند.
۴) متان و فلر: ایران جزو چند کشور اول در فلرینگ است. جمعآوری فلر و برنامهٔ LDAR (یافتن و رفع نشتها) سریعترین مسیرِ «صرفهٔ اقتصادی + کاهش انتشار» است؛ گازِ هدررفته، خوراک پتروشیمی یا سوخت نیروگاه میشود.
پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی از ثابتماندن تولید نفت ایران
در تصویر زیر روند تولید نفت ایران و پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی از ادامه تولید نفت ایران مشاهده میشود. با توجه به پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی تولید نفت ایران از سال 2025 تا 2030 حدود 3.4 میلیون بشکه در روز باقی میماند.

سناریوی میدانی: «زمستان ۱۴۰۶–۱۴۰۷» را چطور بیتنش رد کنیم؟
- فرض: زمستانی سردتر از نرمال، اوج خانگی ۵۵۰–۶۰۰ میلیون مترمکعب در روز، رشد بار پایهٔ صنعت/نیروگاه. همزمان بازار جهانی LNG پرعرضهتر است.
- پاسخ فنی-بازرگانی:
- بهرهبرداری مرحلهای از پروژههای فشارافزایی در فازهای پارس جنوبی و ارتقای توان Compression در ایستگاههای موجود.
- جمعآوری فلرهای نزدیک خوشههای پتروشیمی/نیروگاه و تزریق به شبکهٔ محلی؛ LDAR برای کاهش نشت در خطوط.
- قراردادهای فصلی LNG بهعنوان بیمهٔ زمستانی (نه راهحل دائمی پرهزینه).
- مدیریت بار نیروگاهها با بهبود راندمان سیکل ترکیبی و سوخت دوم بهصورت کوتاهمدت.
- خروجی مورد انتظار: کاهش خاموشی/افت فشار، صرفهٔ اقتصادی از گاز بازیافتی، و پایداری شبکه در پیک.
جدول مقایسه: «چشمانداز جهانی» و «ترجمهٔ داخلی»
| محور | تصویر جهانی | پیام کلیدی | ترجمهٔ عملی برای ایران |
|---|---|---|---|
| نفت | نزدیک شدن به سقف تقاضا در این دهه | ریسک پروژههای کندتحویل بالا | تمرکز بر نگهداشت، بهبود ضریب بازیافت، کاهش OPEX |
| گاز/LNG | موج عرضه تا ۲۰۳۰ و قیمتهای متعادلتر | امنیت عرضه بیشتر | فشارافزایی پارس جنوبی، Compression، و LNG فصلی در پیکها |
| پتروشیمی | پایداری تقاضای مواد اولیه | ارزشافزوده در پاییندست | رشد پروپیلن/PP، الفین، آروماتیک با پیوند به صنایع داخلی |
| محیطزیست | سختگیری روی متان و فلر | جریمه/اعتبار کربنی | فلر-صفر اقتصادی با LDAR و استفادهٔ محلی از گاز اتلافی |
نقشهٔ راه ۱۴۰۵ تا ۱۴۰۸: از تابآوری تا ارزشافزوده
الف) گاز و انتقال
- فشارافزایی پارس جنوبی (کمپرسورها، خطوط کمکی)، نوسازی ایستگاههای تقویت فشار، پایش برخط افت فشار.
- توسعهٔ انشعابات راهبردی برای تغذیهٔ صنایع در شعاع کوتاه و کاهش اتلاف انتقال.
ب) پالایش با کیفیت پایدار
- اتمام/توسعهٔ پروژههای CCR برای بنزین با عدد اکتان بالاتر و DHT برای کاهش گوگرد دیزل.
- ارتقای بهرهوری انرژی پالایشگاهها (Heat Integration، بازیافت حرارتی).
پ) پتروشیمی متصل به مصرفکننده
- اولویتدهی به زنجیرههای پروپیلن/PP و مشتقات الفینی با بازار داخلی روشن (خودرو، بستهبندی، لوازم خانگی).
- خوشهسازی خوراک در کنار نیروگاه/پالایشگاه برای کاهش هزینهٔ لجستیک و نوسانات خوراک.
ت) محیطزیستِ اقتصادی
- برنامهٔ فلر-صفر اقتصادی: جمعآوری گاز مشعل در میدانها/پالایشگاهها، تزریق به شبکهٔ محلی یا خوراک پتروشیمی.
- LDAR ملی: نقشهٔ نشت در خطوط انتقال و واحدهای فرآیندی؛ کاهش متان یعنی گازِ قابل فروش.
ث) هوشمندسازی تدارکات
- سامانهٔ یکپارچهٔ Procure-to-Pay: از RFQ تا تحویل و پرداخت، قابلردیابی برای کارفرما/مشاور.
- کاتالوگ دیجیتال تجهیزات/پکیجها با شناسنامهٔ کیفیت و گزارش تست؛ دسترسی امن برای تیمها.
سه پرسش راهبردی برای مدیران پروژه
- با دو روایت متناقض دربارهٔ آیندهٔ نفت، استراتژی شما برای زمانبندی سرمایهگذاری چیست؟
- کجای زنجیرهٔ شما میتوان با کمترین هزینهٔ افزوده، بیشترین صرفهٔ گاز از محل فلر/نشت را به دست آورد؟
- برای زمستانهای سخت، LNG فصلی و Compression را چگونه ترکیب میکنید تا ریسک شبکه کمینه شود؟
«پیلسان» چه کمکی میکند؟
پیلسان یک نقش میاندستی یکپارچه را پوشش میدهد؛ یعنی از تعریف نیاز تا تحویل و گارانتی، یک آدرس پاسخگو وجود دارد—با چند واحد مکمل که کنار هم ستون فقرات اجرا را میسازند:
۱) بازرگانی و تأمین بینالملل
سورسینگ چندمبدأ، مذاکره با برندهای معتبر، قراردادهای پروژهای/چتری، و برنامهٔ جایگزینی سریع در شرایط اختلال. مزیت: زمان تأمین کوتاهتر، قیمت قابل دفاع، مدارک فنی مرتب.
۲) پکیجهای فرآیندی و تجهیزات خاص
مهندسی، ساخت/مونتاژ داخل، کنترل کیفیت و تستهای FAT/SAT برای پکیجهای Utility/Offsite (هوای فشرده، بخار، آب خنککاری، ایستگاههای تخلیه و ماژولهای شیمیایی). مزیت: یکپارچگی با ابزار دقیق، سازگاری با مقررات و تحویل روی فونداسیون.
۳) ایمنی، HSE و سامانههای اعلام/اطفای حریق (F&G)
طراحی/تأمین سیستمهای اعلام/اطفا، انطباق مقرراتی و آموزش بهرهبردار. خروجی: راهاندازی امن و کاهش ریسک توقف.
۴) تضمین کیفیت و خدمات پس از فروش
پایش تا انتهای گارانتی، پاسخگویی به بهرهبردار، مدیریت قطعات یدکی بحرانی و آزادسازی منضبط ضمانتنامهها وقتی—و فقط وقتی—نتیجه بینقص باشد.
۵) تیم و مقیاس
بیش از ۶۰ کارمند فعال و ۲۰ نیروی دورکار؛ سازمانی با عمق تخصصی و چابکی اجرایی که میتواند همزمان چند پروژهٔ بزرگ را در استانهای مختلف جلو ببرد و «تحویلِ بهموقع و کامل» را تبدیل به روال کند.


