بیش از یک دهه فکر شده بود، همه چیز با دقت تمام برنامه ریزی شده بود، چندین بار تمرین شده بود، آن هم با پیشرفته ترین تجهیزات فنی، نظامی و سخت افزاری. ساعات اولیه حمله نیز کاملا موفقیت آمیز به نظر می رسید. اما طولی نکشید که ورق برگشت و نقشه ای که یک دهه برای آن زحمت کشیده شده بود نقش بر آب شد. به دو هفته هم نرسید که عملیات طلوع شیران به غروب شغالان تبدیل شد.
رژیم صهیونی قدرت ملت ایران را نادیده گرفته بود. ملتی که مجهز به نرم افزار پرقدرتی به نام مقاومت است؛ مقاومت در برابر تجاوز، ظلم، زورگویی و استکبار. فرهنگ مقاومت و عزت که در بزنگاه های تاریخی تمام اختلافات سیاسی و اجتماعی را به اتحادی مقدس برای ایستادگی در برابر دشمن تبدیل می کند.
اتحاد مقدسی که در جنگ دوازده روزه شاهد بودیم، جلوه ای از تمدن نوظهور ایران اسلامی است که ریشه های عمیق تاریخی دارد. اما مسأله مهمی که مطرح می شود، نادیده گرفتن این نقطه قوت و قدرت در دوران پس از جنگ است که در قالب تغییر پارادایم شده و دال مرکزی آن چیزی جز تسلیم نیست. این در حالی است اگر قرار بود تسلیمی رخ دهد، در همان زمان جنگ رخ می داد. ملتی که در برابر حمله تمام عیار غرب با تمام قوایش ایستادگی می کند و برتر میدان می شود، چرا باید پس از جنگ تسلیم شود؟
پارادایم تسلیم می تواند از جنگ نیز خطرناک تر باشد، چرا که نرم افزار مقاومت و نقطه قوت ملت ایران را نشانه می گیرد، کاری که از عهده جنگ بر نمی آید. وقتی ملتی نخواهد گوش به فرمان یک قدرت زورگو باشد، تفاوتی میان جنگ و تحریم و تهدید قائل نمی شود و در برابر همه آنها می ایستد. اساساً دلیل اینکه مسائل ما با آمریکا قابل حل نیست، ریشه در استکبار و زورگویی آمریکا دارد. او ملتی را میان تسلیم و جنگ مخیر می کند که فرهنگ عاشورایی با روح و جانش آمیخته است.
نظام سلطه غربی تلاش کرد چیزی را که با سال ها تحریم بدست نیاورده است، با جنگ بدست آورد، اما شکست خورد. صرف نظر از توانمندی های نظامی ایران، ماهیت حقیقی شکست غرب، ماهیتی تمدنی دارد. روشن است که سخت افزارهای نظامی غرب پیشرفته تر از ایران است، و دهها و شاید صدها کلاهک هسته ای دارند، اما آنچه مایه ترس شده است و رژیم صهیونی را به نیابت از تمدن سلطه گر غربی به مقابله با ایران کشانده است، فرهنگ مقاومت و ایستادگی در برابر سلطه گری و نظم استعماری غربی است.
اتحاد مقدس ملت ایران در برابر اتحاد شوم و نامقدس قدرت های استکباری و زورگو به پیروزی رسید و بزرگ ترین ترس برای آمریکا و رژیم صهیونی آن است که این اتحاد مقدس گسترش یابد و ملت های بیشتری را در بر گیرد. و این همان کاری است که باید به طور جد دنبال شود. در زمانه ای که چهره حقیقی تمدن غربی با جنایات بی سابقه در غزه و سلطه طلبی عریان آمریکا آشکار شده است، بهترین زمان برای بسط و گسترش این اتحاد مقدس است. این همان مسیری است که می تواند به سلطه گری تمدنی غرب و نظم استعماری آن پایان دهد.