شرح صحیفه سجادیه دعای سی و چهارم (۸۷۳)
حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق: بسم الله الرحمن الرحیم كَمْ نَهْيٍ لَكَ قَدْ أَتَيْنَاهُ ، وَ أَمْرٍ قَدْ وَقَفْتَنَا عَلَيْهِ فَتَعَدَّيْنَاهُ ، وَ سَيِّئَةٍ اكْتَسَبْنَاهَا ، وَ خَطِيئَةٍ ارْتَكَبْنَاهَا ، كُنْتَ الْمُطَّلِعَ عَلَيْهَا دُونَ النَّاظِرِينَ ، وَ الْقَادِرَ عَلَى إِعْلَانِهَا فَوْقَ الْقَادِرِينَ ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لَنَا حِجَاباً دُونَ أَبْصَارِهِمْ ، وَ رَدْماً دُونَ أَسْمَاعِهِمْ. «چه بسیار فرمانی که از آن نهیمان کرده بودی، اما ما آن را انجام دادیم؛ و چه بسیار دستوری که ما را بر آن آگاه ساختی، ولی ما از حد آن درگذشتیم؛ و چه بسیار کار زشتی که مرتکب شدیم، و گناهی که انجام دادیم، در حالیکه تو بر آن آگاه بودی بیآنکه دیگر دیدگان از آن آگاه شوند؛ و تو توانایی بر آشکار ساختن آن داشتی، برتر از هر توانایی، اما این عافیت و سلامت تو برای ما حجابی شد در برابر چشمانشان، و سدی شد در برابر گوشهایشان (تا نه ببینند و نه بشنوند).» نکات مهم این فراز عبارتند از: ۱.اشاره به نافرمانیهای مکرر انسان در برابر اوامر الهی دارد. «كَمْ» برای تکثیر است؛ یعنی بارها و بارها. ۲.امام (علیه السلام )با تعبیر «نَهْيٍ لَكَ» نشان میدهد که هر گناه، بیادبی در برابر خود خداست، نه فقط شکستن یک قانون. ۳.«وَقَفْتَنَا» یعنی ما را متوقف و آگاه کردی (یعنی حجّت بر ما تمام شد). با وجود علم، باز نافرمانی کردیم. ۴.گناهِ دانسته، سنگینتر از گناهِ از روی نادانی است. «إِنَّ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ ثُمَّ يَكْتُمُونَهُ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ» (بقره/۱۵۹) ۵.• «سيئة» به معنی بدی عمومی است، چه کوچک چه بزرگ. • «خطيئة» معمولاً برای گناهی به کار میرود که از روی غفلت یا شهوت واقع میشود. ۶.امام معصوم خود را در زمرهی گناهکاران مینهد تا درسی برای تواضع و اعتراف به گناه باشد.امام با آن مقام عصمت، خود را در مقام اقرارکننده قرار میدهد؛ این نشانهی «عبودیت محض» است. ۷.خداوند شاهد پنهان و آشکار است. «اطّلاع» از صفات خاص خداست، و «دون الناظرين» یعنی تنها خدا بر باطن آگاه است، نه مردم. «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى» (علق/۱۴) ۸.اگر خدا میخواست، همان لحظه میتوانست گناه را بر زبانها جاری سازد و انسان را رسوا کند، اما با لطف خود آن را پوشاند. ستر و پردهپوشی یکی از اسماء جمالی الهی است. اگر اسم «المنتقم» یا «القهّار» غالب میشد، هیچ انسانی از رسوایی نجات نمییافت. «إِن رَّبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (اعراف/۱۶۷) ۹.عافیت، در اینجا به معنی سلامت از رسوایی است؛ یعنی خدا نه تنها ما را مجازات نکرد، بلکه عیوبمان را از دید دیگران پنهان ساخت. و از جمله عوامل عیب پوشی خداوند ، عیب پوشی بندگان از همدیگر است. به پیر میکده کفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن ۱۰.یعنی خدا مانع شد تا مردم حتی صدای عیب ما را نشنوند یا از ما چیزی ندانند. «رَدْم» یعنی دیوار یا سدی محکم. (در قرآن: «فَجَعَلَ بَيْنَهُمْ سَدًّا وَرَدْمًا» – کهف/۹۵) ۱۱.ستر عیب دیگران، تجلی اسم الهی «الستّار» در انسان است. عارف، چون خدا را در مقام «ستّار» میبیند، خود نیز دیگران را نمیرسواید. ۱۳.تأدیب با لطف. امام (ع) میگوید خدا رسوا نکرد تا بنده از روی شرم و مهر به سوی او بازگردد، نه از روی ترس.

