شرح صحیفه سجادیه دعای سی و هفتم (۸۸۹)
حجت الاسلام والمسلمین موسوی مطلق: بسم الله الرحمن الرحیم بَلْ مَلَکْتَ یَا إِلَهِی أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَمْلِکُوا عِبَادَتَکَ، وَ أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ یُفِیضُوا فِی طَاعَتِکَ، وَ ذَلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الْإِفْضَالُ، وَ عَادَتَکَ الإِحْسَانُ، وَ سَبِیلَکَ الْعَفْوُ. بلکه – ای خدای من! – تو پیش از آنکه آنان مالک عبادت تو شوند،خودت مالک و صاحب اختیار آنان بودی؛و پیش از آنکه آنان در طاعتت وارد شوند و آن را انجام دهند،تو پاداششان را آماده کرده بودی.و این از آن روست که روش تو بخشندگی است،و عادت تو نیکی کردن، و راه و شیوهی تو عفو و گذشت است.نکات مهم این فراز عبارتند از: ۱.« بَلْ مَلَکْتَ یَا إِلَهِی أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَمْلِکُوا عِبَادَتَکَ» «ای خدای من! تو پیش از آنکه آنان توان یا مالکیت عبادت تو را پیدا کنند، اختیارشان را در دست داشتی.»• امام میفرماید: بندگان هیچ استقلالی در طاعت و عبادت ندارند؛خداوند مالک وجود، اراده و قدرت آنان است، پیش از آنکه آنان بخواهند کاری انجام دهند.• اگر بندهای عبادتی میکند، در حقیقت به توفیق و ارادهی الهی است.«وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» (تکویر، ۲۹)شما چیزی را نمیخواهید مگر آنکه خداوند، پروردگار جهانیان، بخواهد.عبادت، نعمتی است از جانب خدا، نه نتیجهی صرف ارادهی انسان؛ پس شکر عبادت نیز در حقیقت بازگشت به او دارد.۲.«و أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ یُفِیضُوا فِی طَاعَتِکَ»«و تو پیش از آنکه آنان به طاعتت بپردازند، پاداششان را آماده کرده بودی.»• خداوند پیش از عمل بندگان، پاداش را مقدر کرده است؛ یعنی از ازل لطف خود را برای اهل طاعت مقرر کرده.• واژهی «یفیضوا» از «فیضان» به معنای جاری شدن است؛ یعنی پیش از آنکه بندگان وارد جریان طاعت شوند، تو ثوابشان را مهیا کردی.• این تعبیر نشان از پیشدستی فضل الهی بر عمل انسان دارد.«سَابِقُوا إِلَی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ…»(حدید، ۲۱)یعنی مغفرت و بهشت آماده است؛ شما بشتابید بهسوی چیزی که خدا از پیش آماده کرده است.همچنین در قرآن آمده:«أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ» (آلعمران، ۱۳۳)بهشت برای پرهیزکاران آماده شده است — پیش از آنکه آنان وارد شوند. پاداش پیش از عبادت مقدر است؛ چون خدا از ازل میدانسته چه کسی با توفیق او طاعت خواهد کرد، و در لطفش پاداش را مهیا کرده است.۳.«و ذَلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الْإِفْضَالُ»«و این از آن روست که روش تو بخشندگی است.» • «الإفضال» یعنی عطای زیادتر از استحقاق، یعنی فضل و کرم.• «سُنَّتَکَ» یعنی عادت و شیوهی دائمی تو در تدبیر عالم. خداوند اساساً با فضل رفتار میکند، نه با عدل خشک.یعنی حتی اگر بندهای هیچ شایستگی نداشته باشد، خدا از روی بخشندگی عطا میکند. «وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»(بقره، ۱۰۵) ۴.و عَادَتَکَ الإِحْسَانُ «و عادت تو نیکی کردن است.» خداوند همواره اهل احسان است، چه به نیکوکار، چه به گنهکار. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (بقره، ۱۹۵) و چون خود محسن مطلق است، پیوسته احسان میکند. ۵.«و سَبِیلَکَ الْعَفْوُ» «و راه و روش تو عفو و گذشت است.»«سبیل» یعنی طریق و شیوهی مستمر.خداوند راه خود را بر پایهی عفو از خطاکاران بنا کرده است. «إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ»(حجر، ۴۹)در دعای جوشن کبیر آمده:«سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»رحمت خدا بر غضب او پیشی گرفته است.همین معنا در این جملهی دعا آشکار است.۶، رحمت، اساس نظام الهی است:سه واژهی پایانی «الإفضال، الإحسان، العفو» سه بعد از رحمت خدا را نشان میدهد:• فضل → عطای بیاستحقاق• احسان → نیکی دائمی• عفو → گذشت از خطا. مؤمن نیز باید در زندگی خود، سنت و عادتش «افضال، احسان و عفو» باشد، چون این سه، صفات خداست.

