بازتعریف گردشگری دانشآموزی در آموزشوپرورش
گردشگری جزئی از فرایند برنامهریزی و اجرایی موضوعهای تربیت و سیاستگذاری فرهنگی و موضوعی مؤثر در عدالت آموزشی و هدم شکاف میان مدرسه و زندگی واقعی میتواند باشد؛ و در این راستا، اردوهای دانشآموزی از منظری میتوانند مهمترینِ ابزارهای آموزشی و تربیتی غیررسمی در ساختار آموزشوپرورش بهشمارآیند.این اردوها همچنانکه بستری برای تجربۀ زیست کودکان و نوجوانان در فضای بیرون مدرسه فراهم میکنند، نقش مهمی در تقویت مهارتهای اجتماعی، آشنایی با میراث فرهنگی و ارتقای حس تعلق به هویت ملی دارند. با این حال، در سالهای اخیر وقوع حوادث متعدد در جریان این سفرها، ضرورت بازنگری جدی در نحوه اجرای این برنامه را آشکار ساخته است.
گردشگری دانشآموزی؛ پلی میان آموزش رسمی و تجربه زیسته
گردشگری، بهعنوان موضوعی کلان در راستای هماهنگسازی آموزش با نیازهای جامعه، عنصری مؤثر و البته نادیدهگرفتهشده در بازاندیشی رسالت مدرسه و تربیت نسل مسؤول و خلاق است.
اردوهای مدرسهای را میتوان در چارچوب گردشگری دانشآموزی تعریف کرد؛ جریانی که بر پایۀ آموزش غیررسمی و با محتوای فرهنگی متناسب با سن و مدیریت حرفهای اجرا میشود. این وجه تخصصی گردشگری، اگر بهدرستی طراحی و نظارت شود، میتواند از سطح تفریحی فراتر رفته و به بستری برای تربیت و جامعهپذیری نسل جدید بدل گردد.
ضرورت تعامل وزارت آموزشوپرورش و وزارت گردشگری
برای جریانبخشی به گردشگری در آموزشوپرورش، همکاری دو وزارتخانه «آموزشوپرورش» و «میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی» حیاتی است.
وزارت آموزشوپرورش بهدلیل گستردگی جامعه هدف خود، از دانشآموزان تا معلمان، میتواند نقش مهمی در اجرای سیاستهای ملی گردشگری ایفا کند.
چنین تعاملی اگر ساختارمند و هدفمند باشد، میتواند هم به رونق گردشگری ملی کمک کند و هم سهم آموزشوپرورش را در تحقق عدالت آموزشی و فرهنگی افزایش دهد.
گردشگری؛ ابزاری برای تحقق عدالت آموزشی و پیوند آموزش با جامعه
یکی از گامهای مؤثر در مسیر عدالت آموزشی، رونق گردشگری در آموزشوپرورش است. از رهگذر این فرایند، نظام آموزشوپرورش میتواند نقش محوری در معرفی و صیانت از میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور ایفا کند.
بهویژه هنگامی که این اردوها با محتوای آموزشی متناسب و در قالب بازدید از مکانهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برگزار شوند، میتوانند کودکان را با هویت ملی و ظرفیتهای سرزمین خود آشنا کنند و مسیر تربیت نیروهای آگاه و متعهد به توسعه را هموار سازند.
ناهماهنگی ساختاری و ضعف نظارت در اردوهای فعلی
با وجود ظرفیتهای قانونی و نهادی برای پیوند گردشگری و آموزش، تا امروز اردوهای دانشآموزی غالباً خارج از ساختار رسمی گردشگری برگزار شدهاند.
این وضعیت باعث نادیدهگرفتن بسیاری از الزامات محتوایی شده است؛ ازجمله بیتوجهی به مفاهیم میراث فرهنگی، محیط زیست، تاریخ و هویت ایرانی-اسلامی، و نیز استفادهنکردن از راهنمایان گردشگری کودک و نوجوان دارای مجوز و آموزشدیده.
در نتیجه، اردوهایی که میتوانستند به ابزار تربیتی و آموزشی تبدیل شوند، به سفرهایی تفریحی و بعضاً پرخطر تقلیل یافتهاند.
از اردوهای تفریحی تا تربیت شهروند آگاه
اگر اردوهای دانشآموزی در قالب گردشگری تخصصی کودک و نوجوان و با همکاری حرفهای دو وزارتخانه برگزار شوند، میتوانند زمینهساز تربیت شهروندانی آگاه، هویتمند و مسؤول باشند؛ شهروندانی که باور دارند صیانت از میراث فرهنگی وظیفۀ همگانی است و این وظیفه نه فقط فرهنگی، بلکه ریشه در اقتصاد و سیاست کشور دارد.
چنین رویکردی میتواند آموزشوپرورش را از رویکرد صرفاً درسی و تئوریک خارج کرده و آن را به نهادی برای تربیت نسل آیندهساز کشور تبدیل کند.
احیای تفاهمنامه فراموششده دو وزارتخانه
در سال ۱۳۹۳ تفاهمنامهای میان وزارت آموزشوپرورش و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای ترویج گردشگری کودک و نوجوان، آموزش مفاهیم فرهنگی و آشنایی با آثار تاریخی منعقد شد. اما این طرح تنها یک سال دوام آورد و در فضای سیاسی و اداری آن دوره متوقف شد.
احیای این تفاهمنامه و اجرای دقیق آن میتواند نخستین گام در بازتعریف نقش آموزشوپرورش در رونق گردشگری داخلی و توسعه فرهنگی کشور باشد.
مدرسه، گردشگری و تربیت نسلی متصل به ریشهها
رابطۀ میان آموزش و گردشگری، بخشی از اصالت وجودی هر دو نهاد است. اگر اردوهای دانشآموزی با نگاه تخصصی و ساختاری در قالب گردشگری کودک و نوجوان برگزار شوند، میتوانند به بستری بینظیر برای تربیت شهروندانی آگاه و دارای تعلق ملی بدل شوند؛ نسلی که درک میکند حفاظت از میراث فرهنگی، ضامن تداوم حیات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور است.