فرا رسیدن مکانیسم ماشه و نگاهی به سخنان علی لاریجانی وعباس عراقچی در روز گذشته در خصوص بدعهدی های چند ساله و نافرجامی تلاش های اخیر
مکانیسم ماشه فردا 6 مهر به صورت خودکار فعال خواهد شد و تحریم های تعلیق شده توسط سازمان ملل به صورت خودکار بازخواهند گشت؛ اتفاقی که برخی از همان ده سال پیش آن را پیش بینی می کردند و از تیم ایرانی می خواستند که چنین چیز هایی را نپذیرند و برخی دیگر مانند ظریف و روحانی تا سال ها اصل وجود آن را هم تکذیب می کردند.
امروز اما پس از ده سال به انتهای قطار خوش باوری رسیدیم! تجربه ای تلخ که ده سال کشور را معطل خود کرد و مشخص نیست آیا پس از ده سال تلخی درس عبرتی برای این گروه شده است یا خیر؟ شاید تصور شود که پس از ده سال تلخی و سخنان صریح رهبر معظم انقلاب در این مدت خصوصا آخرین سخنرانی خود این گروه از این مسیر بی فایده پشیمان شده و دست از سر یک بن بست پر زیان برخواهند برداشت اما حقیقت آن است که تجربه 210 سال غرب زدگی و غرب باوری نشان می دهد فراتر از اتفاقات تصورات و بزرگ انگاری ها و رویا پردازی های جماعت غرب باور هرگز تمام نمی شود و استمرار دارد!
هنوز چندماهه ای از آخرین سخنان و رویاپردازی های افرادی مانند حسن مرعشی نمی گذرد که وعده سرمایه گذاری های چند هزار میلیاردی آمریکایی ها را در ایران می داد و امیدوار بود که ترامپ بیاید و برایشان در ایران کارخانه و مسکن بسازد و جبران ضعف و بی عملی دولت مردان ایرانی باشد، اتفاقی که نه تنها رقم نخورد بلکه معکوس آن شکل گرفت و آمریکا با چندین تن بمب به مرکز فناوری هسته ای ما حمله ور شد.
پس از این اتفاقات امید می رفت و تصور می شد که بن بست غربگرایی رقم بخورد و جریان غربگرا از مسیری که سال ها کشور را درگیر آن کرده بوده اند برگردند مذاکراتی که به بیان روز گذشته آقای لاریجانی به «نمایش مضحک» اما دیدیم که بلافاصله از «تغییر پارادایم» سخن گفتند؛ سخنانی که نهایتا به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات ختم شد تا نشان دهد گوش های ناشنوا تاریخ را نمی خوانند و چشمان بسته اتفاقات را نمی بینند حتی اگر صدا و تصویر جنگ باشد!
کشور بلافاصله پس از جنگ با وجود فرصت های بین المللی که حق دفاع ایران و منفوریت رژیم صهیونیستی برای ایران در میان جهانیان ایجاد کرده بود و حتی پس از سال ها کشور های عربی را نیز با ایران همراه کرده بود دچار دور تکراری مذاکره با اروپایی ها به جای آمریکا شد که آن هم درست مانند نسخه قبلی خود که در ماجرای برجام و پس از خروج آمریکایی ها اتفاق افتاد به شکست انجامید تا روز گذشته لاریجانی در مصاحبه خود تاکید کند که «ما تمام گزینهها و مکانیسمهای ممکن را برای حل این بحران به صورت مسالمتآمیز پیگیری کردهایم.»
پیگری های معطل کننده، تعهد آور و بی فایده که در شرایط بسیار حساس ایران که هم چشم انداز های نظم نو در محاسبات جدید و هم هشدار اقدامات نظامی و دشمنی های عیان جبهه غرب را با خود داشت و کشور با وجود آن ها مجددا دچار یک دور شد تا چند ماهی باز کشور معطل وعده های رنگین 210 ساله غربی ها شود اما فراتر از گذشته ای که فرصت سوزی های فراوان در آن رقم خورد باید به چند نکته و آینده توجه نمود از جمله آنکه:
در هنگام امضای توافقات دقت کنید! قول لفظی غربی ها باد هواست!
آقای عراقچی در روز گذشته با نوشتن یاداشتی در روزنامه جاکارتا پست اندونزی نوشت « این آمریکا بود که در سال 2018 از طریق توقف یک جانبه مشارکت خود در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، قطعنامه 2231 را نقض نمود نه ایران؛ اقدام مخربی که با عدم پایبندی تروئیکای اروپائی به تعهدات خود ذیل برجام و همراهی با تحریمهای غیرقانونی آمریکا کامل شد. حال این سه کشور با ادعای رد مذاکرات از سوی ایران خواستار بازگشت تحریمهای سازمان ملل شده اند؛ کشورهائی که ضمن حمایت از حملات نظامی غیرقانونی آمریکا در ژوئن 2025 به تأسیسات هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران که تحت حمایت قوانین بین المللی قرار دارند نقش خود در تسهیل زیاده خواهی های واشنگتن را بیش از پیش برجسته نموده اند؛ حملاتی که در آستانه دور ششم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا صورت پذیرفت.»
سخنان سید عباس عراقچی نشان از آن دارد که ایشان به خوبی عدم پایبندی به تعهدات توسط اروپایی را می دانسته و می دانند اما در یکسال گذشته به جای تلاش در متعهد کردن طرف های اروپایی و آمریکا و یا حداقل تجربه از بی عملی غربی ها به دنبال کسب نظر این طرف ها برای حل امتیازی که در دولت روحانی توسط ایشان و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده وقت داده شده بود بودند. اتفاقاتی که بار نخست به حمله و با دوم به اقدام طرف غربی برای فعال سازی مکانیسم ماشه منجر شد! اما تیم بازهم این تیم ایرانی بود که به وعده های لفظی طرف غربی برای عقب انداختن ماشه اعتماد کرد اما خود تعهد متنی داد! این اشتباه پس از این همه بدعهدی مجددا به بن بست رسید.
فرانچسکو ها می روند و مکانیسم ها می مانند!
فاجعه مکانیسم ماشه این بود که فرانچسکو ها را هم هویدا ساخت، افرادی که با دوستی مانند روباه مکار ظاهر می شوند و طرف ایرانی را متعهد به تعهدات عجیب و غریب می کنند. تعهداتی که ماشه اولی آن ها نبوده و در همان برجام در مباحثی مانند بازرسی ها هم دیده می شوند اما امیدواریم دیگر آخرین شان باشد
از فرصت جهان بهره ببرید
درست در زمانی که روزنامه اطلاعات و برخی از چهره های اصلاح طلب علیه روسیه تیتر می زنند یا در خصوص چین سخنان منفی را روایت می کنند. روسیه و چین به دنبال کمک به ایران در عبور از ماشه بودند.
اما مهم تر از این تضاد باید دانست که جهان دیگر آن جهان قدیم نیست دیگر آمریکا کدخدای جهان نیست! کشوری مانند چین اقتصادی بزرگ تر از آمریکا دارد و کشور دیگری مانند روسیه ترامپ و اروپایی ها را در اوکراین زمین گیر کرده است اما شاهد آنیم که در معادلات ما هیچ یک به اندازه یک دهم آمریکا و اروپایی ها به حساب نمی آیند.
باور پذیر نیست که تیم دیپلماسی ما با غفلت از این فرصت ها نه درگیر آمریکا که درگیر سه کشور اروپایی شده است و حتی حاضر به آن است در ازای اقدام این سه کشور دست به توافق بزند . گویا همچنان تصور می کنند در فرانسه ناپلئون بناپارات، در انگلیس چرچیل و در آلمان هیتلر حاکم است که قدرت جهانی داشته باشد اما واقعیت آن است که این سه کشور خود ملتمس آمریکا هستند و شاید چین و روسیه را خیلی بیشتر از ما ضروری بدانند!
اگر برچسب نمی زنید جهان را نگاه کنید و بگویید درست در زمانی که روسیه در اجلاس شانگهای بیش از 20 قرارداد می بست تیم ایرانی چند جلسه مهم و یا قرارداد بست؟
کمی داخل را مدیریت کنید
هر سخن درست در خصوص بی اثری مذاکره با آمریکا مانند سخنان رهبر معظم انقلاب با بازی محافل قدرت با اقتصاد کشور مواجه می شود و ناگهان دلاری چند هزارتومان بالا می رود! سکه چند میلیون افزایش می یابد بی آنکه حقیقتی رقم خورده باشد! پشت این گروگان گیری کیست؟ اگر دولت نقشی ندارد چرا این گروگان گیری یاران آمریکا در ایران را متوقف نمی سازد ؟
به جای آنکه چندماه مجددا عزای ماشه گرفته شود از همین امروز اگرچه دیر است کشور را مدیریت کنید!
در ردیف نظم جدید جهانی برخورد کنید:
اکنون شاید آخرین فرصت حضور آینده ایران در بین قطب های جهان باشد، آن هم با وجود فضای پیش آمده و محبوبیت ایران در آسیا و جهان و امکان نقش آفرینی در میان دو میلیارد مسلمان و دولت هایشان! آن را از دست ندهید و به فکر ایرانی بزرگ در نظم جدید جهان باشید! جلوی تکرار دهه سوخته با وعده های غربی های نود و سال های رشد منفی که این روز ها مجددا هشدار تکرارش به گوش می رسد را بگیرید تا ایران آینده ایران، بزرگ جهان باشد نه کشور با عقب افتادگی چند ده ساله چرا که مگر یک کشور برای وقت کشی چقدر فرصت دارد!