روسیه و چین نظم قدیم را دفن میکنند:
اظهارات تند نماینده روسیه و چین در شورای امنیت خطاب به برخی از کشورهای اروپایی، فقط یک توهین دیپلماتیک نبود؛ بلکه نشانهای آشکار از فروپاشی نظم غربمحور است. در ماجرای اسنپبک و قطعنامه ۲۲۳۱، آمریکا و اروپا برای اولینبار با دیوار سختی روبرو شدهاند: دیگر نه حق حقوقی دارند، نه قدرت سیاسی، نه توان ساخت اجماع. آمریکا پس از خروج از برجام، همچنان میخواهد مانند دوران هژمونی بلامنازع دهه ۹۰، سازوکار اسنپبک را زنده نگه دارد؛ اما روسیه و چین صریح تر از همیشه میگویند:
«امریکا مشارکتکننده نیست، پس حق اعتراض هم ندارد؛ اسنپبک عملاً با خروج آمریکا دفن شده است.»
فرانسه، انگلیس و آلمان که زمانی داعیه استقلال داشتند، امروز در پرونده ایران تمامقد پشت آمریکا ایستاده و نقش «مجری اوامر واشینگتن» را بازی میکنند. آنها تنها جای خود را در اعلام مواضع ضد ایرانی عوض می کنند ولی در واقع با هدف مشترک فشار حداکثری علیه ایران و همکاری و همیاری با ایلات متحده آمریکا، سالهاست که استقلال خودشان را از دست داده اند. واکنش تحقیرآمیز روسیه نسبت به مواضع اروپا و آمریکا دقیقاً به همین واقعیت اشاره دارد: اروپا تبدیل به حاشیه نشین هژمونی آمریکا شده و اراده مستقل ندارد.
در مقابل، چین و روسیه با صراحت اعلام کردند هر تلاش آمریکا برای احیای اسنپبک «فاقد مشروعیت» است و هیچ اثر حقوقی ندارد. این موضع مشترک دو قدرت شرقی، یک پیام کلیدی برای جهان دارد:
دوران تصمیمگیری یک جانبه غرب درباره ایران و خاورمیانه تمام شده است.
مسئله امروز فقط مناقشه ایران و آمریکا نیست؛ بلکه تقابل نظم قدیم آمریکا محور با نظم نوین چند قطبی است. اسنپبک بهانه است؛ دعوای اصلی بر سر این واقعیت است که:
آمریکا دیگر نمیتواند حرف آخر را بزند.
اروپا دیگر «قدرت» ندارد، و فقط «تبعیت» می کند.
روسیه و چین اعتبار حقوقی و سیاسی غرب را به چالش کشیدهاند.
گذار قدرت جهانی وارد مرحله برگشتناپذیر شده است.
به همین دلیل است که ماجرای قطعنامه ۲۲۳۱ امروز بیش از هر چیز یک نشانه است؛ نشانه اینکه نظم قدیم نفسهای آخر را میکشد و هرچه واشینگتن و اروپایی ها فریاد بزنند، باز هم نمیتوانند تحریمهای مُرده را زنده کنند

