به گزارش رای الیوم در 28 سپتامبر 2025 ( 06 مهرماه 1404):
شورای امنیت سازمان ملل متحد در آخرین جلسه خود در ۱۹ سپتامبر نتوانست قطعنامهای برای تمدید تعلیق ۶ قطعنامه بینالمللی که پیش از توافق هستهای ۲۰۱۵ در حال اجرا بودند صادر کند؛ این امر به دلیل مخالفت ۹ عضو شورا به رهبری آمریکا و ترویکای اروپایی( فرانسه بریتانیا و آلمان) بود.
اقدام تروئیکای اروپایی و آمریکا برای فعال کردن مکانیزم ماشه علیه ایران مطابق با قطعنامه ۲۲۳۱ سال ۲۰۱۵ که توافق هستهای را تایید میکند؛ نشان دهنده یک تحول خطرناک در روند رسیدگی به موضوع هستهای ایران است زیرا عملاً به معنای بازگشت به وضعیت قبل از توافق ۲۰۱۵ و اعمال مجدد تمام تحریمهای سازمان ملل که طبق قانون توافق بیاثر و مسدود شده بودند .در واکنش به این اقدام غرب شورای عالی امنیت ملی ایران به گفته مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران شورای مذبور بدون خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اعلام کرد .
ایران مدتهاست که به عنوان یک ابزار چانه زنی تهدید به خروج از این معاهده کرده است اما با وجود فشارهای فزاینده نزدیک به ۲۰ سال است که این کار را نکرده است .مقامات ارشد مانند کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی بارها اظهار داشتهاند که اگر مکانیسم ماشه علیه ایران فعال شود گزینه خروج از ان پی تی روی میز خواهد بود. با این حال رهبری ایران میداند که خروج واقعی از این معاهده مستقیماً به عنوان اعلام قصد ساخت سلاح هستهای تعبیر میشود که بهانهای برای اقدام نظامی مستقیم به غرب و اسرائیل میدهد.
بنابراین احتمالاً ایران رسماً از این معاهده خارج نخواهد شد بلکه در عوض به اقدامات تشدید کننده سنجیده مانند کاهش بیشتر همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تسریع تولید اورانیوم غنی شده با خلوص بیش از ۶۰ درصد، نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در تاسیسات هستهای خود و تشدید لحن سیاسی و رسانهای در مورد گزینه هستهای خواهد پرداخت .
خروج از این پیمان هزینه سیاسی و دیپلماتیک سنگینی برای ایران خواهد داشت زیرا میتواند منجر به تشکیل یک ائتلاف بینالمللی گسترده علیه ایران شود از جمله حتی چین و روسیه که در حال حاضر از تهران حمایت میکنند.با این حال ایران میتواند بدون پرداخت هزینه خروج به اکثر اهداف خود یعنی بازدارندگی نفوذ و اهرم فشار در چارچوب این پیمان دست یابد .
ایران به خوبی میداند که خروج میتواند تلهای از سوی غرب باشد که برای به دام انداختن آن طراحی شده است؛ زیرا این امر ایران را به عنوان یک تهدید وجودی به تصویر میکشد و ایران را تحت محاصره خفقان آور قرار میدهد و مانع از خروج ایران از انزوای بین المللیاش میشود. یعنی همان سناریویی که غرب به دنبال تحمیل آن است .ماندن در این پیمان حتی اگر فقط به صورت رسمی باشد به ایران کارت قدرتمندی میدهد تا بگوید ما به قوانین بینالمللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی متعهد هستیم .از سوی دیگر خروج از این پیمان ایران را در سطح بینالمللی به عنوان کشوری معرفی میکند که مستقیماً در مسیر توسعه بمب قرار دارد .حتی اگر آن را اعلام نکرده باشد این امر به غرب بهانهای برای اجماع بینالمللی جدید علیه تهران حتی از سوی طرفهایی مانند روسیه و چین که تمایل به حمایت از ایران دارند میدهد .
اکنون ایران در منطقه خاکستری بازی میکند یعنی رسماً در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باقی میماند اما در عمل طوری رفتار میکند که گویی در شرف خروج از آن است .این انعطاف پذیری به آن فضای کافی برای مانور و اعمال فشار میدهد.اما به محض خروج این کارت سوخته خواهد شد و ایران وارد یک رویارویی آشکار با جهان خواهد شد، که بزرگترین دام غرب علیه تهران به شمار میرود .بنابراین اگر ایران عضو معاهده ان پی تی باقی بماند قدرت مانور و مشروعیت قانونی خود را حفظ میکند .اگر خارج شود پوشش خود را از دست میدهد با انزوای بینالمللی مواجه میشود و توجیهی برای هرگونه اقدام نظامی علیه خود نخواهد داشت.بنابراین ایران احتمالاً همیشه تهدید به خروج به عنوان یک کارت فشار حفظ خواهد کرد اما این کار را فقط در مواقع بحرانی مانند اعمال محاصره خفقان آور و تهدید نظامی مستقیم انجام میدهد.بر این اساس انتظار میرود که پاسخ ایران در چارچوب تشدید تدریجی و حساب شده در چارچوب معاهده باقی بماند و تهدید به خروج به جای خروج واقعی نماید و این کارت بیشتر به عنوان یک تهدید سیاسی برای گیج کردن غرب استفاده شود تا یک گزینه عملی کوتاه مدت.