صفحه اصلی > شعر : این جماعت توله های استرند

این جماعت توله های استرند

این جماعت توله های استرند
در اعتراض به بیانیه ی جمعی وطن فروش ترسوی عافیت طلب که نام اصلاح طلب را یدک می کشند سروده شد.

این خران بگذار خواب و خور کنند
چند روزی مردمان را خر کنند

خلق را خواهند چونان خویشتن
فربه و بی قید و تن پرور کنند

ترس دارم این جماعت پیش پیش
خودکشی از ترس اسکندر کنند

خاک را هم خاک نتوانند کرد
کاش بتوانند زر را زر کنند

مُشک را بسپار در دستان شان
تا به یک تمهید خاکستر کنند

قدرت اینان ببین شمشیر را
معجزی دارند تا خنجر کنند

دست کم آهنگری هم نیستند
ادعا را بیش از زرگر کنند

چاکران قدرت اند و قادرند
هر کسی را همچو خود چاکر کنند

این تهی مغزان که گفته داوری
پیش چشم حضرت داور کنند؟

این جماعت آز می فهمند و آز
کی توانند آز را آذر کنند

این سواران سمنگانی نسب
رخش را مگذار تا ابتر کنند

جملگی شرند این دیوان مباد
نیت تقسیم خیر و شر کنند

گوش مان کر شد چه فرقی می کند
کرّه هاشان را بگو عرعر کنند

گرچه تکراری ست بازی آمدند
این زمان یک بازی دیگر کنند

بی در و پیکر دهان وا می کنند
تا وطن را قلعه ی بی در کنند

نفع شان باشد اگر با خاک ما
این جماعت از مغول بدتر کنند

این جماعت هیچ لایق نیستند
تا نگهداری از این گوهر کنند

گرچه ملا نیستند این مولیان
تکیه می خواهند بر منبر کنند

این کران خود کورچشم و کودن اند
پیروی از چند کور و کر کنند

این جماعت توله های استرند
پیروی بگذار از استر کنند

کس ندیده ست این جماعت در نماز
اقتدا بر حضرت حیدر کنند

این فرادامذهبان بی سلوک
شکوه ها از دست یکدیگر کنند

چند می خواهند این بلواگران
فتنه ها بیرون این چادر کنند

آنچه کردند این جماعت با پدر
این زمان مگذار با مادر کنند

هان مبادا ما سیه لشکر شویم
هان مبادا از شما لشکر کنند

هم گشاینده در خیبر شوند
هم فرار از عرصه ی خیبر کنند

اشعث ابن قیس را بالا کشند
عمروعاص فتنه را رهبر کنند

این جماعت را خدای اکبری ست
خویش را کی پیرو اکبر! کنند

حرف ما می ماند این خط و نشان!
روزگاری شرح این دفتر کنند

این تهیدستان درخت عرعرند
این زمان بگذار تا عرعر کنند!

طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد.
مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید