مسعود براتی : عنوان برنامه ما “بزنگاه” است، زیرا باید نسبت به تحولات جهانی این فهم را داشته باشیم که در یک بزنگاه زمانی مهم قرار گرفتهایم. تحولات کلیدی و مهمی در فضای بینالمللی و منطقه غرب آسیا در حال رخ دادن است که با طوفان الاقصی وضوح بیشتری یافته است. اگر اجازه دهید، از همین جا شروع کنیم. به نظر شما، این لحظه تاریخی که در آن قرار داریم، از نظر تغییرات بنیادین، تغییر معادلات قدرت یا همان چیزی که به عنوان تغییر نظم شناخته میشود، چه ادراکی دارید؟ چه برداشتی دارید؟ به نظرتان چه اتفاقاتی در حال رقم خوردن است که باید مد نظر نخبگان سیاسی و کسانی که این فضا را دنبال میکنند، قرار گیرد؟
ابوالفضل ظهرهوند: بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام دارم خدمت شما و همکاران گرامی در عصر ایرانیان. مطلبی که به آن اشاره کردید، به نظرم حساسترین مقطع تاریخی برای موقعیت فعلی و آتی ایران است. مسئله آینده ایران که اگر امروز شاهد آن هستیم، قطعاً انقلاب اسلامی و ۴۶ سال مقاومت در مقابل آمریکا و غرب و نفی سلطه آنها نقش داشته است. از یک طرف، بخواهیم یا نخواهیم، درگیر این موضوع هستیم. نکته بعدی، سمت و سوی این تغییرات است که منافع و مصالح امنیتی ملی ما را تعیین میکند. در واقع، شرایط بسیار فعال است؛ شرایطی که مدیریت آن دست یک کشور یا جریان خاص نیست. به اصطلاح، شرایط گذار یعنی نوعی از بههمریختگی و آنارشی بیرون از کنترل را شاهد هستیم. تعریف آنارشی که بخش عمده آن پس از جنگ جهانی دوم توسط غربیها دامن زده شد و بر اساس ملاحظات و منافع فردی کنترل میشد، اما الان این وضعیت از کنترل بازیگران کلیدی خارج شده است. لذا همه در پی صورتبندی معادلات آتی هستند: اول اینکه این صورتبندی چگونه خواهد بود و دوم اینکه در آن چه سهم و نقشی میتوانند داشته باشند، بر اساس منافع، تهدیدات فرضی و قابلیتهای فعلی. حفظ این قابلیتها مرهون توجه به تغییراتی است که آیندهساز هستند.
برخی مطرح میکنند که ریشه تغییرات، افول قدرت آمریکا است. این واقعیت غیرقابل انکار است که خود آمریکاییها پذیرفتهاند و بر اساس آن تدبیر میکنند. اما در داخل کشور، اجماع بر این قضیه وجود ندارد. هنوز آمریکا را قدرت برتر میدانند و مثلاً عکسی اخیر از جلسه ترامپ با سران اروپا را به عنوان عکس تحقیرکننده تفسیر میکنند. شما کدام روایت را واقعیتر میدانید و چرا در این قضیه اجماع نداریم؟
مسعود براتی: تحلیل شرایط محیط پیرامونی و صحنه بینالملل باید مستند به مولفهها و کدهایی باشد که فرضیه را تأیید کند. اما مسئله داخلی ما جدا است. در خلال ۴۶ سال، نقدی وارد است که همواره در فهم تهدیدات و فرصتها مشکل داشتیم. این برمیگردد به نگاه پارادایمی. اگر در پارادایم خاصی زیست کنید، تهدیدات و فرصتها برای کسانی که در آن زیست هستند، قابل فهم است. مثلاً در محیط طبیعی، علفخواران درک مشابهی از تهدید گوشتخواران دارند. سطح دریافت متفاوت است، اما اشتراک وجود دارد. همین وضعیت در روابط انسانی است، خصوصاً وقتی جامعه بر پایه قدرت و داروینیسم اجتماعی تعریف شود. غربیها تحت عنوان سکولاریسم پیش رفتند و از ما دور شدند. جریاناتی در حوزه پیرامون مانند افغانستان و پاکستان تحت عنوان اصلاحات، چالشهایی ایجاد کردند. برای اثبات خود به غربیها، جریاناتی که گفتمان انقلاب را میپذیرفتند، انکار کردند و کنار گذاشتند. امروز این مولفهها از دست رفتهاند.
ابوالفضل ظهرهوند: با این جمله موافقید که دستگاه دیپلماسی ما در چهار دهه گذشته، پس از جنگ، غربگرایی غالب شده است؟ یعنی توجه ویژه به غرب برای تأیید و روابط.
مسعود براتی: در تعریفی که داریم، اگر رویکرد جدید را با گفتمان جدید و دعوت جهانی مطرح کنیم، به معنای پذیرش جهانیان نیست. ظرافتهایی که غربیها از دوره پیش از رنسانس یافتهاند، ما اقتباس کردیم اما به شرایط پارادوکسیکال خوردیم. نتوانستیم فعال باشیم و مواجهه فعال با پیرامون داشته باشیم. دستگاه سیاست خارجی به عنوان پل مستحکم بین شرایط بیرونی و داخلی، تمکین کرد و چالش نداشت. لذا در فرمالیسم گیر افتاد. این فرمالیسم موجب شد وظیفه دیپلماسی به مذاکره برای مذاکره خلاصه شود. مثلاً تسلط به زبان خارجی مزیت است، اما در دوره روحانی، بلد بودن انگلیسی ظریف به عنوان گزاره پایه مطرح شد. این از فرمالیسم ناشی میشود که به ظاهر توجه زیاد میشود. مثلاً سفیر خوب کسی است که صدا درنیاورد و چالش ایجاد نکند. اما بحث توسعه ایران با ظرفیتهای داخلی و جایگاه آینده ایران در منطقه و جهان چیست؟ بدون دیپلماسی در دنیای امروز که مرزها برداشته میشود و وابستگیهای متقابل ایجاد میشود، نمیتوان عمل کرد. ما کجاییم؟ نه سر شیراز نه ته پیاز. الگوی پیشرفت ایران باید مردم را به رفاه، امید و امنیت برساند. سهم وزارت خارجه در تحقق این دورنما کجاست؟ سفارتخانهها چه ماموریتهایی باید داشته باشند؟ عرصه رقابت است و اگر سفیر از خط خارج شود، برخورد میشود.
ابوالفضل ظهرهوند: دنیا در حال تغییر است و تغییرات بنیادی رخ میدهد. دستگاه دیپلماسی ما متناسب با رویکرد انقلاب اسلامی نبوده است. آیا با این دستگاه میتوانیم مطمئن باشیم که فرصتها دیده میشود و تهدیدها شناسایی؟ چه چالشهایی داریم؟
مسعود براتی: دستگاه دیپلماسی کلیدیترین بخش اجرایی است. اگر مسئله آب، برق، بهداشت یا بیکاری دارید، وزارت خارجه میتواند حل کند. چرا ما با ۱۹۰ کشور مثل روسیه، نروژ یا هلند نمیتوانیم خوشبخت باشیم؟ آیا به خاطر باور اعتقادی؟ جفا در حق اسلام و قرآن است که ناکارآمدی را به آن نسبت دهیم. اندیشه ولایی پوزیتیویستیکترین اندیشه است. ما در حوزههای تئوریک کمکاری کردیم و کپیبرداری کردیم. شجاعت و ریسکپذیری در مدیران پیشران نداشتیم. غربیها با شخصیتهایی جمود را شکستند و به آفریقا رفتند. مثلاً بلژیکیها در کنگو چهار میلیون کشتند اما تلاش کردند. کمپانی هند شرقی منابع برد. اسپانیا نقره از آمریکای لاتین دزدید اما برای ملتشان. هلندیها به اندونزی رفتند. اینجا چنین اتفاقی نمیافتد. سیاست فقط کسانی را که سرشان به تنشان میارزد، به اروپا یا نیویورک میفرستد. منافع فردی غلبه دارد.
ابوالفضل ظهرهوند: ما چند پرونده مهم در سیاست خارجی داریم. از استفاده از فرصتها مثل چین و روسیه شروع کنیم. ارزیابی از سفر پزشکیان به اجلاس شانگهای و سالگرد پیروزی چین در جنگ جهانی دوم؟ این نمادی از تغییر بود.
مسعود براتی: پروندههای اصلی: روابط با غرب در حقوق بشر، هستهای، محیط زیستی. حوزه مقاومت مثل افغانستان و حزبالله. همه مولفههای قدرت هستند. سکولاریسم میگوید قدرت پایه صلح است. جامعه ما اتوپیا را به بیرون معطوف کرده. پارادایم سکولار مانع دیدن واقعیت میشود. انقلاب نقطه آغاز ورود به پارادایم متفاوت با مسلط بود. واقعیتها متفاوت دیده میشود. قدرت اقتصاد، نظامی، فناوری شاخص است. فاصله قدرتها کم شده و چین تهدید اصلی است. اما داخل برخی نمیپذیرند.
ابوالفضل ظهرهوند: افول آمریکا به ساخت داخلی، ناکارآمدی هنجارسازی و نسبیگرایی برمیگردد. بازیگران مثل روسیه، چین و ایران پارادایم متفاوت مطرح کردند. ایران ایستادگی کرد و سلطه را نپذیرفت. وجه الهامبخشی ایران تمدنی، اعتقادی و انقلابی است. مقاومت چالش برای غربیها بود و پایان تاریخ را متوقف کرد. تغییرات در اردوگاه مقابل فرصت داد. انقلاب اسلامی آسیب زد و ایران را تعارض غیرقابل پذیرش میدانند.
مسعود براتی: سیاست خارجی الزاماتی دارد. چرا جریانی در داخل و دستگاه سیاست خارجی پدیده را واقعی نمیبیند؟ وزارت خارجه کلیدیترین برای شکار فرصتها و برآورد تهدیدات است. پارادایم مغفول است. بچههای انقلابی فقط عرصه میدانی بودند و اندیشهورزی نکردند. تحصیلکردههای لیبرال آرمانها را با نگاه متناقض دنبال کردند. مولفهسازی نکردند و فرصتها از دست رفت.
ابوالفضل ظهرهوند: ارزیابی وضعیت سیاست خارجی. پروندهها مردم را درگیر کرده. استفاده از فرصتها مثل چین و روسیه. سفر پزشکیان.
مسعود براتی: پرونده روابط با غرب، مقاومت و هستهای مولفه قدرت هستند. جبر ژئوپلیتیکی نشان داد بدون آنها مرزها را نمیتوان تعریف کرد. ایران در ۴۶ سال نشان داد گفتمان قدرتساز است. ایران در نفت ابرقدرت است با قدرت سخت و نرم. مدیران کماعتنا به قدرت نرم بودند. تعارض دیپلماسی و میدان بود. مقاومت ۱۲ روزه جهانیان را سوق داد. ایران با سیلی به رژیم صهیونیستی توانایی نرم نشان داد. آمریکاییها نگران اتحاد ایران، روسیه و چین هستند. ترامپ معادلات را نابود کرد. ظرفیت داخلی با روسیه و چین امنیتساز است. جنگ اخیر قدرت نظامی نشان داد اما جریان غربگرا است.
ابوالفضل ظهرهوند: سیاست خارجی وزارت خارجه چشم ملت برای رصد بیرونی است. اشتباه کردند. من ۱۵ سال درگیر بودم. نگاه انقلابی و علمی داشتم. غزه مرزها را گسترش داد. روحانی شخصیت طلایی بود اما به انقلاب بیاعتنا. بدون مولفه قدرت، چیزی تحویل نمیگیرند.
مسعود براتی: جریان نخبگانی منافع ملی را پوشش نداد. راست و چپ شدند و حلقه بستند. پشتیبانی اصلاحطلب ۶ درصد است. مردم خستهاند. مذاکره تحریم را برنداشت و جنگ رخ داد. گلوبالیسم مرزها را قبول ندارد. نخبگان جذب میشوند. جریان غربگرا حتی در جنگ سیاست را از عینک غرب دید.
ابوالفضل ظهرهوند: در دولت پزشکیان، اثرگذاری نگاه غربگرا دیده میشود. دولت سوم روحانی است. حکمرانی ضعیف. جرم سنگینتر چون وحشیگری غرب دیده شد. اروپا در کشتار اوکراین سهیم شد. غزه مثل کامبوج است.
مسعود براتی: تغییر شرایط غرب چه اثری باید بگذارد؟ سیاستهای روحانی اشتباه بود. مسئولیت سنگینتر دارند.
ابوالفضل ظهرهوند: گفتمان ناظر بر امنیت ملی باشد. مردم در فشارند اما ایران ثروتمند است. مدل حکمرانی مشکل دارد. حضرت آقا بر اندیشهورزی تاکید کرد. بیانیه خاتمی، روحانی و ظریف کودتا بود. تعارض با غرب جوهری است. مذاکره حماقت است مگر در بازدارندگی. در مقاومت آزادانه همراه شدند. در برجام پالس ضعف دادیم. رژیم صهیونیستی و آمریکا به ضربه آخر رسیدند.
مسعود براتی: تصویر ضعیف از ایران مخابره شد. پارادایم ارتباط دارد. اعتمادسازی خود را کوچک نشان داد. اروپاییها اعلان به شورای امنیت دادند. سه شرط گذاشتند. عملکرد مطلوب ایران چیست؟ تمدید منفعت دارد؟ عملکرد دستگاه دیپلماسی چگونه؟
ابوالفضل ظهرهوند: پارادایم رقیب خورد زمین. تلاش برای شکلدهی غرب نزدیک و دور. اتحاد ایران تقویت شود. آماده جنگ باشیم. فرصت طلایی برای فاصله اروپا و آمریکا. مردم اروپا متفاوت از ساخت سیاسی. مکانیزم ماشه ندیدند. روسیه و چین تهدید معتبر. صالحی گفت روسها هشدار دادند. ایران محور ثبات. حجم روابط با اروپا کم شده. آژانس جاسوسی کرد. قانون مجلس محل اختلاف شد. منافع از اشتراک پارادایمی. بدترین وضعیت در تحریمها بود اما رشد کردیم. تمدید کمهزینه نیست. از تله مذاکراتی دور شویم. مذاکره وقتی منافع روشن.
مسعود براتی: ارزیابی سفر اخیر پزشکیان.
ابوالفضل ظهرهوند: انجامش بهتر از عدم بود اما گزینه نرفتن مطرح نبود. بعد جنگ ۱۲ روزه فرصت بود اما نکرد. شکل بروز نپسندیدم. ایران، روسیه، چین شراکت راهبردی نیاز دارد. با چین لفاظی است اما روسیه قرارداد امضا کرد. هند درس عبرت بود. آذربایجان هزینهساز. چینیها و روسها ما را فهمیدند. ایران تمدنساز است. انقلاب صیانت کرد. جامعه ایران ضدغربتر شد. تعارض با واقعیت هنوز وجود دارد.