«رامبد جوان» را با خندوانه میشناسیم. هرچند که فیلم و سریالهای پر مخاطب دیگری نیز دارد. مانند «مسافران» که همچنان در بازپخشها نیز برای مخاطب خاطرهانگیز است. اما قصه خندوانه متفاوت است. برنامهای که فصل به فصل بهتر شد و نوآوریها زیادی را نه تنها به تلویزیون که به فضای برنامهسازی و ادبیات کمدی ایران اضافه کرد.
رامبد جوان حالا در پلتفرم فیلمنت برنامه «کارناوال» را میسازد. برنامهای که به گفته خودش، از جایی کپی نشده و ایده او و اتاق فکرش است. کارناوال برنامه متنوعی است؛ از اجراهای خلاقانه و بزرگ گرفته تا حضور سلبریتیهای مختلف و پخش برنامه «کارناوالتر» به عنوان روایت غیر رسمی از برنامه. به همه اینها عروسک «افتو» را نیز اضافه کنید که توانسته تا حدودی تا با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
همه اینها یعنی رامبد جوان و تیم سازنده «کارناوال» از تمام ظرفیتهای ممکن برای افزایش مخاطب برنامه کمک گرفتهاند. اما با این حال به گفته شخص رامبد جوان، این برنامه نهایتا یک میلیون مخاطب دارد. آماری که حتی در مقایسه با سایر برنامههای شبکه نمایش خانگی مانند «جوکر» نیز ناامیدکننده به حساب میآید.
جوان، بارها پس از قطع همکاری با تلویزیون، توپ این جدایی و عدم همکاری را در زمین مدیران فعلی انداخته است. به عنوان مثال او در گفتوگویی با روزنامه شرق گفته بود: «باید در همه برنامهها، موضوعات انقلابی مطرح شود، آنهم از جنسی که آنها دوست دارند. درصورتیکه من به عنوان برنامهساز، به کل جامعه توجه و سعی میکنم نگاهی به همه جامعه داشته باشم.» این در حالی است که او در مصاحبه اخیرش با فرهیختگان، به صراحت اعلام میکند: «پیشنهاد ساخت کارناوال در تلویزیون مطرح شد اما من قبول نکردم.»
طبعا هر پلتفرمی سیاستهای خودش را برای مجموعههای نمایشی و برنامههایش دارد. این موضوع چه برای صداوسیما و چه برای شبکه نمایش خانگی نیز صادق است. به عنوان مثال رامبد جوان، اشاره میکند که ایده اولیه برای برنامه کارناوال، حضور کارگردانان بوده اما براساس همین سیاستها به سمت سلبریتیها و بازیگران رفتهاند. «از نظر من، منطقی بود که کارگردانها باید وارد میشدند، چون در نهایت این کار آنهاست که میتواند یک اثر را بسازد. اما ازآنجاکه ما در پلتفرم برنامه میسازیم و خیلی از کارگردانها هنوز شناختهشده نبودند، به این نتیجه رسیدیم که باید در کنارشان بازیگران سلبریتی یا چهرههای شناختهشده حضور داشته باشند.»
ایرج طهماسب نیز چنین انتقاداتی نسبت به شبکه نمایش خانگی داشت. او پس از آنکه «مهمونی» را برای نمایش خانگی ساخته بود اما در ادامه آن را به تلویزیون آورد در گفتوگویی با اکبر نبوی گفته بود: «برای کار کردن ای بسا در تلویزیون نسبت به سایر پلتفرمها آزادتر هستید. در پلتفرمها کسی که ممیز است کمی میترسد. به آنها میگفتیم تلویزیون اینها را پخش کرده ولی قدری با تردید کار میشد. اما تلویزیون الان بهتر است. نمیدانم چرا اینقدر خوب شدند. غیر از مساله مالی که پدیده عجیبی در جهان هستیم، تلویزیون الان خوب شده است. بقیه چیزها خیلی خوب است و کافی است ذوق و سلیقه داشته باشید و راههای خوبی از نظر اجرایی در کار شما وجود داشته باشد. آنها هم میپسندند. بعید میدانم مدیران تلویزیون بخواهند سریال بد بسازند.»
اگرچه هنوز پلتفرمهای نمایش خانگی، ساز و کاری برای میزان تماشای محصولاتشان ارائه نکردهاند. اما رامبد جوان درباره میزان مخاطبان برنامه گفته است: «در تلویزیون، در معمولیترین شبها ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر مخاطب داشتیم. اینجا اما مثلاً صحبت از یک میلیون بیننده است. تازه با زحمت خیلی بیشتر؛ هر اپیزود کارناوال چهار روز زمان میبرد، از ضبط در استودیو گرفته تا آمادهسازی تبلیغات و تدوین.» این در حالی است که جوان و تیمش از تمام ایدههای ممکن برای افزایش مخاطب استفاده کردهاند. از اجرای زنده رپ گرفته، تا کمپینها تبلیغاتی مانند خبرسازی برای کنار رفتن مهسا طهماسبی از اجرای برنامه کارناوالتر که حسابی هم در فضای مجازی وایرال شد
بارهای از سوی مدیران فعلی سازمان صداوسیما اعلام شده است که رامبد جوان منعی برای ساخت برنامه برای صداوسیما ندارد. به نظر میرسد این کوچ برنامهسازان از تلویزیون به پلتفرمها دو علت اساسی داشته باشد. اول، فرار از فشار جریان روشفکری به علت همکاری با تلویزیون و دوم، درآمد بیشتر. اینکه با جدایی از تلویزیون نوعی ژست «مخالفت» گرفته تا از زیر فشار جریان روشنفکری و ضد انقلاب خارج شوند. فشاری که در فصلهای آخر خندوانه نیز مشهود بود و تا حدودی فضاسازیها علیه خندوانه باعث کاهش مخاطبان ان نیز شد. یزدان فتوحی، از نویسندگان برنامه خندوانه در مصاحبهای که سال 1400 با خبرگزاری تسنیم داشته این فشارها را اینگونه توصیف میکند: «به نظرم یک موج هدفدار از جایی دنبال حمله مستقیم به رامبد جوان است. من آدم بدبینی نیستم اما به راحتی میتوان به عمقِ این غرضورزیها رسید.» از طرفی سرمایه هنگفت پلتفرمها و اسپانسرهای مختلف نیز در کوچ این برنامهسازان بیتأثیر نیست. پولهای بیحساب و کتابی که ابولحسن داوودی نیز به آن انتقاداتی را وارد کرده است: «من خیلی اصرار میکردم که در خانه سینما هم پلتفرمها را بپذیرید. اما در عمل اتفاق دیگری افتاد. پلفترمهای به جای آنکه ارتباط مستقیمتری با مردم برقرار کنند، بیشتر سرمایههای مشکوک و مبهم به آنها وارد شد. الان با مجموعهای روبرو هستیم که نه تنها به سینما کمک نمیکنند، بلکه سینما را غارت میکنند.» با این حال باید دید رامبد جوان چه خواهد کرد. این وضعیت افت مخاطب در پلتفرمها فعلا با هیچ کدام از ایدههای رامبد جوان و تیمش حل نشده و میتوان گفت در «برزخ بیمخاطبی» نسبت به بزرگی و هزینههای این پروژه قرار داده است.