بزک عاملان بن‌بست توسط رسانۀ آستان قدس

وقتی ظریف تبدیل به فرصت بین المللی می شود!

در روز گذشته، روزنامه آستان قدس در تیتر یک خود به بهانه حضور محمدجواد ظریف در مجمع G20 او را به‌طور جدی تمجید کرد. این روزنامه نوشت که در شرایط پرمنازعه منطقه‌ای و بین‌المللی، وجود سیاست‌مدارانی با مقبولیت جهانی که بتوانند در برابر جنگ روانی دشمنان بایستند و صدای جمهوری اسلامی را به جهان برسانند اهمیت زیادی دارد. به‌زعم نویسنده، ظریف یکی از این افراد است؛ هرچند نقدهای جدی درباره هزینه‌های تحمیلی برجام به او وارد است، اما همچنان در محافل نزدیک به غرب شنیده می‌شود و می‌تواند نقش‌آفرینی کند.
اما پرسش اصلی این است که دلیل این تمجیدهای ویژه چیست؟ چرا از یک جلسه و یک سخنرانی در یک کشور عربی — آن‌ هم برنامه‌ای که برگزارکننده‌اش فردی مانند تریتا پارسی با کارنامه‌ای روشن درباره ایران است — این‌چنین ذوق‌زدگی ایجاد شده و تیتر یک روزنامه‌ای که باید مدافع مواضع انقلاب و رهبر انقلاب باشد به بازسازی چهره ظریف اختصاص یافته است؟ این گزارش، به‌صورت یک‌طرفه و با بازی با چند کلمه تلاش دارد تصویری بین‌المللی از ظریف بازسازی کند و می‌نویسد که نقدهای جدی به او نباید مانع از نقش‌آفرینی او در محافل جهانی شود.
اگر این نقدها پذیرفته است، چرا همین روزنامه پیش‌تر منتقدان برجام را با تیترهایی مانند «علیه اتحاد» تخطئه می‌کرد؟ چه کسی گفته است حضور در چند کنفرانس غرب‌محور می‌تواند کارنامه یک سیاست‌مدار را احیا کند؟ بسیاری می‌توانند در چنین مجامعی سخنان حداقلی بیان کنند، اما آیا کار دیپلمات فقط به چند سخنرانی محدود می‌شود؟ آن هم وقتی عملکرد عملی ظریف در بزنگاه‌ها معمولاً به فرصت‌سوزی انجامیده است.
در این دفاعیه، به نقل از ظریف گفته شده که تنها کویت از گفت‌وگو درباره میدان گازی آرش امتناع کرده است. اما با سابقه مذاکراتی او، آیا اگر مذاکره‌ای صورت می‌گرفت جای خوشحالی داشت یا ممکن بود ایران با امتیازدهی جدید روبه‌رو شود؟ مدافعان ظریف همچون خودش با چند جمله در شبکه‌های اجتماعی برای او «ظرفیت بین‌المللی» می‌سازند، اما باید پرسید این ظرفیت‌ها تاکنون چه سودی برای ایران داشته‌اند؟ آیا از سال‌های دور، مانند سال ۸۳، فرصت تعامل با افرادی چون البرادعی برای دفاع از منافع ملی وجود نداشت؟ یا مقالات بین‌المللی ظریف — مانند طرح «مناره» در گاردین — در راستای نظم موجود غربی نوشته نشدند؟
طرح مناره در چارچوب نظم فعلی عدم اشاعه و با نظارت نهادهایی مانند شورای امنیت و آژانس تعریف شده است؛ در شرایطی که همین نهادها در برابر حمله به تأسیسات قانونی ایران سکوت کرده‌اند. این طرح عملاً حفظ‌کننده پارادایم موجود است. چرا ظریف و همفکرانش هیچ طرحی برای تغییر یا تضعیف این نظم ارائه نمی‌دهند و همواره در راستای تثبیت آن حرکت می‌کنند؟
واقعیت این است که مجامع غربی قرار نیست به بلندگوی ایران تبدیل شوند. ظریف نیز در چنین مجامعی نه‌تنها منافع ملی را تقویت نکرده بلکه گاهی علیه آن سخن گفته است. نمونه‌اش سخنانش در داووس درباره احتمال جنگ در صورت پیروزی سعید جلیلی، یا اظهاراتش پس از جنگ غزه که گفت «آمریکا نه خواستار فروپاشی ایران است و نه خواهان گسترش جنگ.» یا ادعای چند ماه پس از حمله مستقیم آمریکا که سیاست آمریکا و اسرائیل را منطبق ندانست. آیا اینها ظرفیت بین‌المللی است یا بازی در زمین دشمن؟
چیزی که نویسنده گزارش آن را «ظرفیت بین‌المللی» می‌نامد، در واقع تبلیغی برای چند جمله معمولی ظریف است. کنفرانس‌هایی مانند داووس، که امثال ظریف و سریع‌القلم در آن حضور دارند، برای ایران دستاوردی نداشته‌اند و هدفشان بیشتر تقویت جایگاه فردی این افراد در غرب بوده است؛ تا بعدها با همین وجهه در داخل کشور علیه منافع ملی نسخه بپیچند و از لزوم جلوگیری از منسب گرفتن مستضعفین یا ضخامت کورتکس غربی ها و وعده های کری و چشم بندی های فرانچسکو ها و یا حتی خوبی های آمریکا پس از حمله به سرزمین مان سخن بگویند
تلخی ماجرا آنجاست که این استاندارد دوگانه از سوی رسانه آستان قدس مطرح می‌شود. این در حالی است که رهبر انقلاب در ماه‌های گذشته بارها از ضرورت عبرت گرفتن از ده سال گذشته و پرهیز از تکرار مسیرهای اشتباه گفته‌اند. عجیب است که این رسانه به جای تقویت این رویکرد، از کسانی که این بن‌بست‌ها را ایجاد کرده‌اند حمایت می‌کند و تلاش می‌کند برای آنان دستاوردسازی کند.
در پایان، باید بار دیگر از حجت الاسلام مروی به عنوان تولیت آستان خواستکه روزنامه آستان قدس را در مسیر هم‌سویی با بیانات رهبر انقلاب بازگردانند. روشن است که تا زمانی که تمجید از جریان‌های بن‌بست‌ساز و بزک‌کردن عملکرد گذشته آنان در دستور کار باشد، چنین بازگشتی تحقق نخواهد یافت و تیم فعلی با چنین فاصله فکری و مبنایی و همراهی با این نظم که غربی ها از شکست آن می گویند نمی تواند راوی روایت مروج منافع ملی باشد و مجبور به بزک می شود

رضا صالحی روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری عصر ایرانیان می باشد.
مقالات مرتبط

چرا ماتی خان مهم است!؟

کاش در کنار همه فریادها برای نهی از منکر؛ برای امر به…

18 آذر 1404

ایران و آمریکا؛ مسیر قدرت و هویت ملی

در دهه‌های اخیر، صحنه سیاست جهانی شاهد رویارویی دو گفتمان متضاد بوده…

خیز آرام شرق: آیا محور نوظهور CRINK نقشه ژئوپلیتیک خاورمیانه را بازنویسی می‌کند؟

در سال‌های اخیر، تحولات پرشتاب نظام بین‌الملل موجب شده افکار عمومی جهان…

دیدگاهتان را بنویسید