انسان در عالم هستی برای آزمون آفریده شده است. یکی از پرسشهای مهم در انسانشناسی و اندیشه سیاسی، سن استقلال عمل و آغاز تکالیف اجتماعی و سیاسی انسان است. از دیرباز، از ارسطو تاکنون، این پرسش مطرح بوده که انسان از چه زمانی از قید مدیریت پدر و مادر خارج شده و مستقل میشود.
با رسیدن به استقلال، تکالیف فردی و اجتماعی برای انسان مقرر میگردد. تکالیف اجتماعی و سیاسی، وظایفی هستند که فرد در قبال جامعه، کشور و نظام سیاسی خود بر عهده دارد. یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی، همتراز کردن «سن تکلیف» با «بلوغ سیاسی» بود. بر این اساس، هنگامی که نوجوان به سن تکلیف شرعی میرسد، از بلوغ سیاسی لازم نیز برای نقشآفرینی برخوردار است و میتواند تکالیف سیاسی و اجتماعی خویش را به انجام رساند.
نمونه بینظیر این بلوغ را در دوران دفاع مقدس شاهد بودیم، جایی که ۳۶ هزار دانشآموز نوجوان با ایثار جان خود، عالیترین سطح کنشگری سیاسی و اجتماعی را به نمایش گذاشتند.
در آموزههای دینی، میان «بلوغ» و «رشد» تفاوت وجود دارد. بلوغ، آغاز تکلیف و قرار گرفتن در معرض آزمایش است، اما «رشد» به معنای رسیدن به پختگی و کمال در انجام این تکالیف است که به تدریج و با گذر زمان و آزمونها حاصل میشود. قرآن کریم نشانههای این رشد را به وضوح در سنین بالاتر، مانند چهل سالگی، نمایانتر میداند.
عمر؛ فرصتی که مانند یخ آب میشود:
عمر انسان گرانبهاترین فرصت است.اگر از این فرصت بهرهگیری نشود، خسارتی بزرگ رخ داده است. این فرصت را میتوان به یخ تشبیه کرد که اگر استفاده نشود، نه تنها سودی ندارد، بلکه خود سرمایه نیز ،(عمر) آب میشود و از بین میرود.
روز دانشآموز؛ بسترسازی برای نقشآفرینی:
روز دانشآموز نباید صرفاًیک حرکت نمایشی باشد، بلکه باید بستری برای آمادهسازی و میداندادن به نوجوانان برای نقشآفرینی باشد. برخی گمان میکنند نوجوانان نمیتوانند در عرصههای اجتماعی و سیاسی وارد شوند، در حالی که تجربه دفاع مقدس و دیگر عرصهها خلاف این را ثابت کرده است. کنار زدن نوجوانان، تنها به معنای از دست دادن یک ظرفیت عظیم و نیروی پیشبرنده کشور است. وقتی خداوند این تکلیف را مقرر کرده است، چه کسی میتواند مانع ورود آنان به عرصههای اجتماعی و سیاسی شود؟
انجام تکالیف میدان عمل را گسترده میکند :
اگر نوجوانی به تکلیف الهی خود عمل کند و قدم در میدان بگذارد، خداوند راه را بر او میگشاید و میدان عملش را وسعت میبخشد، همانگونه که در دوران تبعید رهبر معظم انقلاب در ایرانشهر شاهد بودیم. ایشان در آن شرایط محدود نیز به وظیفه خود عمل کردند و امروز خداوند میدان تأثیرگذاری ایشان را به گستره جهان اسلام توسعه داده است.
سخن پایانی
استفاده نکردن از ظرفیت جوانان و نوجوانان،تنها «فرصتسوزی» نیست، بلکه «سرمایهسوزی» نیز هست. زیرا اگر استعدادها و تواناییهای این نسل در مسیر صحیح هدایت و به کار گرفته نشود، ممکن است در مسیرهای انحرافی به هدر رود که این خود زیانی دوچندان است.

