تولید قدرت و رشد 8 درصد با اقتصاد دانش‌بنیان؛ حکمرانی دانشی نسخه حقیقی پیشرفت ایران

اقتصاد دانش‌بنیان از کلیدواژه‌های مهم و راهبردی در ادبیات اقتصادی ایران طی یک دهه اخیر بوده است. کلیدواژه‌ای که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کرده‌اند و توسعه آن را یکی از ستون‌های اصلی پیشرفت کشور دانسته‌اند. با وجود این اهمیت، هنوز برداشت‌ها، سیاست‌ها، عملکردها و مسیر حرکت کشور در این حوزه، محل بحث و تحلیل است.
در گفت‌وگویی تفصیلی با آقای مهندس نوید نجات‌بخش، رئیس هیئت‌مدیره شرکت «بهیار صنعت سپاهان»، به بررسی چیستی اقتصاد دانش‌بنیان، تفاوت آن با اقتصاد سنتی، الزامات و شاخص‌های واقعی دانش‌بنیان، نقش نیروی انسانی، ارتباط این مدل اقتصادی با رشد ۸ درصدی برنامه هفتم پیشرفت و همچنین موانع پیش‌روی بخش خصوصی پرداختیم.
آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگوست.
 سوال: اقتصاد دانش‌بنیان دقیقاً چیست و چه تفاوتی با اقتصاد منبع‌محور یا فناوری‌محور دارد؟
مهندس نوید نجات‌بخش: اقتصاد دانش‌بنیان اقتصادی است که محور اصلی آن «دانش» و «انسانِ اندیشمند» است، نه قدرت بدنی او و نه منابع طبیعی. در این نوع اقتصاد، انسان نه به‌عنوان نیروی کار ساده، بلکه به‌عنوان خالق و صاحب دانش، مرکز ثقل قرار می‌گیرد. در مقابل، اقتصاد منبع‌محور (مانند اقتصاد نفتی ما) وابسته به سرمایه، مواد اولیه و منابع زیرزمینی است. اقتصاد فناوری‌محور هم می‌تواند صرفاً «مصرف‌کننده» فناوری باشد؛ یعنی فناوری را از بیرون وارد کند و استفاده کند، اما اقتصاد دانش‌بنیان یعنی خودمان در لبه علم حرکت کنیم، فناوری را خلق کنیم و مدام نوآوری داشته باشیم. این اقتصاد هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود، چون دانش پایان‌ناپذیر است. فناوری ممکن است منسوخ شود، اما اندیشه خلاق همواره مسیر جدیدی می‌سازد. این ماهیت پویا و آینده‌ساز علم است که اقتصاد دانش‌بنیان را از سایر مدل‌های اقتصادی متمایز می‌کند.
 سوال: شاخص‌های واقعی دانش‌بنیان بودن یک شرکت یا محصول چیست؟ امروز خیلی‌ها خود را دانش‌بنیان می‌نامند، اما عملاً نیستند.
مهندس نجات‌بخش: دانش‌بنیان واقعی یعنی رسیدن به قله‌های علم و فناوری جهانی و مهم‌تر از آن، «مالک شدن» آن دانش. مثال ساده‌ای می‌زنم: استاد دانشگاه درس می‌دهد، سی دانشجو سی برداشت متفاوت دارند. آنچه استاد می‌گوید «علم» است، اما آنچه هر دانشجو عمیقاً درک و در وجودش نهادینه کرده، «دانش او» است. ما زمانی واقعاً دانش‌بنیان هستیم که آن علم با روح و جانمان عجین شده باشد؛ نه فقط کپی کنیم، نه فقط مونتاژ کنیم. اگر این مالکیت اتفاق نیفتد، در آینده متوقف می‌شویم. شرکتی دانش‌بنیان است زمانی که فناوری با روح و ساختار آن عجین شود به‌گونه‌ای که اگر دسترسی خارجی قطع شد، چرخه نوآوری آن از کار نیفتد. شاخص‌های جهانی هم همین است: پیچیدگی فناوری به همراه تسلط و مالکیت واقعی بر آن.
 سوال: آیا اقتصاد دانش‌بنیان الزاماً باید در کوتاه‌مدت یا حتی بلندمدت سودآور باشد؟
مهندس نجات‌بخش: سودآوری در اقتصاد دانش‌بنیان به معنای مصطلح، ثروت انباشته شخصی نیست. قتصاد دانش‌بنیان الزاماً به‌معنای سود مالی مستقیم نیست. اصل این اقتصاد «رشد» است، نه انباشت پول. شرکت‌های بزرگ دانش‌بنیان دنیا مثل بوئینگ، ایرباس، اینتل و… معمولاً بدهکارند! چون تمام درآمد و حتی وام‌های کلان را دوباره سرمایه‌گذاری می‌کنند تا کار بزرگ‌تر انجام دهند. این پارادوکس ظریف اقتصاد دانش‌بنیان است: رشد مداوم، نه انباشت پول در جیب افراد. کسی که واقعاً با دانش عجین شده، دیگر به ویلا و ماشین لوکس فکر نمی‌کند؛ ۱۵-۱۶ ساعت کار می‌کند و باز هم خسته نمی‌شود، چون خداوند جذابیت بی‌پایان علم را در وجود او قرار داده است. اقتصاد دانش‌بنیان به‌جای تمرکز بر مصرف، بر توسعه پایدار علم و خلق ارزش افزوده طولانی‌مدت تأکید می‌کند.
 سوال: بزرگ‌ترین مزیت ایران برای حرکت به سمت اقتصاد دانش‌بنیان چیست؟
مهندس نجات‌بخش: بزرگ‌ترین مزیت ما نیروی انسانی عظیم، جوان و با استعداد است؛ از دانش‌آموز دبستانی تا فارغ‌التحصیلان دکترا. بعد از انقلاب اسلامی، امام (ره) و رهبری «امکان حرکت» را به ما دادند؛ شاید امکانات کامل نداشته باشیم، اما امکان حرکت داریم. تحریم‌ها و نوعی ایزوله بودن اقتصادمان هم فرصتی ایجاد کرده که بتوانیم مستقل فکر کنیم و نفس بکشیم. جنگ اخیر اوکراین نشان داد دهکده جهانی شعار است؛ هر کشوری که پای خود نایستد، کسی به دادش نمی‌رسد.
 سوال: چرا با وجود این همه نیروی انسانی و تأکید رهبری، هنوز آن‌چنان که باید موفق نبوده‌ایم؟
مهندس نجات‌بخش: چون «فرهنگ تفکر عمیق» و «تحلیل ریشه‌ای» هنوز در کشور نهادینه نشده است. تحقیق و توسعه را به کارهای روتین و سرچ ساده تقلیل داده‌ایم. امروز با هوش مصنوعی هر کسی می‌تواند پروپوزال بنویسد، اما تفکر واقعی و خلاقانه خیلی کم است. علوم انسانی هم که باید جهت‌دهنده باشد، گاهی سطحی مانده است. برنامه‌ریزی‌های کلان (مثل برنامه هفتم) هم هنوز به‌جای حل مسئله، به‌صورت تکلیفی و بدون روح دیده می‌شود.
 سوال: اقتصاد دانش‌بنیان چه سهمی در رشد ۸ درصدی برنامه هفتم می‌تواند داشته باشد؟ آیا واقعاً می‌توان به آن امید جدی داشت؟
مهندس نجات‌بخش: تمام کشورهایی که رشد اقتصادی بالا و پایدار داشته‌اند (کره جنوبی، چین، سنگاپور و…) دقیقاً روی قله‌های فناوری سرمایه‌گذاری سنگین کرده‌اند. برای رشد ۸ درصدی با روش‌های منبع‌محور، سالانه حدود ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری فیزیکی لازم است که عملاً ممکن نیست. اما در اقتصاد دانش‌بنیان، ارزش افزوده از «دانش انسان‌ها» خلق می‌شود، نه از منابع طبیعی. کاهش واردات فناوری و خلق فناوری داخلی به همراه خدمات پس از آن، می‌تواند جهش واقعی ایجاد کند. اگر سیاست علم و فناوری به یک «سیاست قطعی حاکمیتی» تبدیل شود (نه فقط حمایت موردی)، این رشد کاملاً قابل دستیابی است.
 سوال: می‌گویند حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان زیاد بوده است، قانون جهش تولید دانش بنیان یا حمایت از شرکت‌های دانش بنیان هم داریم، اما خروجی شرکت‌ها دندان‌گیر نبوده است. پاسخ شما چیست؟
مهندس نجات‌بخش: حمایت‌ها بوده، اما پراکنده، غیرهدفمند و بدون انتخاب دقیق بوده است. اولاً حمایت واقعی با «گرانت‌های هدفمند و نظارت‌شده» متفاوت است. در آمریکا هنوز به اینتل و بوئینگ سالانه میلیاردها دلار کمک بلاعوض می‌دهند، چون قدرت کشور را افزایش می‌دهند. ثانیاً ما حمایت‌ها را پخش کردیم؛ به جای تمرکز روی ۱۰-۲۰ شرکت پیشرو که واقعاً قله را فتح می‌کنند، هزاران شرکت گرفتیم. در دنیا هم همین است؛ از هر ۱۰۰ ایده نهایتاً ۲۰ تایش موفق می‌شود و این ضایعات نیست، قانون نوآوری است.
مثالی عینی در این رابطه می زنم: سال ۹۶ برای جایگزینی دستگاه‌های ایکس-ری ۵/۵ میلیون یورویی که برای جلوگیری از قاچاق وارد می‌شد، درخواست داخلی سازی به شرکتها داده شد. ما در بهیار صنعت در ۸ ماه با بومی‌سازی بالای ۹۰٪ آن را ساختیم. گمرک نخرید، و رفتند خارجی گرفتند! فقط همین یک قلم می‌توانست ده‌ها برابر سرمایه‌گذاری اولیه را برگرداند، اما نشد. خلق پول باید در نوآوری باشد، نه در ساختمان و زمین که تورم‌زاست.
 سوال: آیا باید نقشه راه ملی در حوزه حمایت از شرکت‌های دانش بنیان داشته باشیم و حمایت‌ها را متمرکز کنیم یا هر ایده‌ای در هر حوزه‌ای باید حمایت شود؟
مهندس نجات‌بخش: قطعاً نقشه راه لازم است، اما نباید درها را بست. ما در بهیار صنعت جوانی با دکترای زیست‌فناوری مولکولی داشتیم که هیچ ربطی به حوزه اصلی ما (تجهیزات پزشکی) نداشت. گفتیم برو فکر کن. امروز بخش زیست‌فناوری ما را او راه انداخته است. پس دو سطح داریم:
۱. سطح کلان کشور: باید حوزه‌های اولویت‌دار (پزشکی پیشرفته، هوافضا، انرژی‌های نو، دفاع و…) را مشخص کنیم و حمایت سنگین و متمرکز کنیم.
۲. سطح خرد: ایده‌های ناب و انسان‌های با استعداد را نباید خفه کنیم؛ حتی اگر خارج از اولویت‌های اعلامی باشد.
 مشکل اصلی شرکت‌های کوچک دانش‌بنیان برای بزرگ شدن چیست؟
مهندس نجات‌بخش: مشکل اصلی «اسکیل‌آپ» (بزرگ شدن) است، نه شروع کردن. برای حمایت از شرکت‌های کوچک، صندوق‌ها، شتاب‌دهنده‌ها و … زیاد است، اما وقتی شرکتی به مرحله اثرگذاری ملی می‌رسد، دیگر حمایت متناسب نیست. ایده فقط ۱۰٪ ماجراست؛ ۹۰٪ آن انسان عجین‌شده با ایده است. ما (شرکت ما) از دو نفر در بیابان شروع کردیم، امروز چند صد نفر هستیم. کسی که واقعاً عاشق قله است، ۲۵ سال بعد هم (شرکتش را) نمی‌فروشد و نمی‌رود سفر؛ خواب و خوراکش می‌شود همان قله.
 چرا بیشتر ایده‌های دانش‌بنیان به مرحله تجاری‌سازی و محصول نمی‌رسند؟
مهندس نوید نجات‌بخش: علت اصلی این است که ایده‌ها معمولاً از «درگیری واقعی با مسئله» به وجود نمی‌آیند. وقتی شما فقط می‌نشینید و «فکر می‌کنید» یا در گوگل جست‌وجو می‌کنید، ایده‌ای می‌آید که از مغز می‌آید، نه از قلب. اما وقتی عزیزترین کس شما به بیماری نادر مبتلا شود و دارویی در دنیا وجود نداشته باشد، هشت ماه شبانه‌روز می‌دوید تا آن را بسازید. این همان «درگیری قلبی» است. قرآن می‌فرماید قلب‌هاست که کور می‌شود، نه چشم. عقل واقعی در قلب است، نه فقط در مغز. متأسفانه نظام آموزشی ما دانشجو را تربیت می‌کند که اول تمام ریسک‌ها و مشکلات را ردیف کند؛ هرچه مدرک بالاتر، این عادت بدتر. باید به او بگوییم «برو، خدا کمک می‌کند». وقتی انسان با تمام وجود درگیر مسئله واقعی شود، عنایت الهی هم می‌رسد و راه باز می‌شود.
 اقتصاد دانش‌بنیان چقدر می‌تواند به حل ناترازی ارزی کشور کمک کند؟
مهندس نجات‌بخش: ظرفیتش بی‌نهایت است، اما مشکل اصلی ما «مصرف بی‌رویه ارز» است، نه کمبود ارز. ریشه مصرف بی‌رویه هم رانت ارزی و چندنرخی بودن ارز است. تا وقتی ۳۰-۴۰ درصد تفاوت نرخ وجود دارد، تقاضای ارز هیچ‌گاه تمام نمی‌شود؛ ۸۰ میلیارد دلار هم بشود ۳۰۰ میلیارد، باز کم است. ما به جای واردات مواد خام و نیمه‌خام (که اشتغال کشورهای دیگر را زیاد می‌کند)، کالای نهایی و نیمه‌نهایی وارد می‌کنیم. بزرگ‌ترین مصرف‌کننده ارز هم صنعت خودرو است. یک کارخانه فولاد با هزاران میلیارد یارانه برق و آب، آهن کیلویی ۱۰۰-۲۰۰ هزار تومان تولید می‌کند، اما همین آهن وقتی به دستگاه پزشکی پیشرفته تبدیل می‌شود، کیلویی صدها میلیون تومان ارزش پیدا می‌کند. ما خاک سیلیسیم داریم، اما تراشه وارد می‌کنیم. اگر همین ارز را صرف سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر کنیم (مثل چین)، قدرت ملی‌مان زیاد می‌شود؛ اما ما آن را صرف واردات کالای مصرفی می‌کنیم.
 چرا در صنعت خودرو که بیشترین ارز را می‌برد، شرکت‌های دانش‌بنیان نتوانسته‌اند جایگزین جدی واردات شوند؟
مهندس نجات‌بخش: مهم‌ترین دلیل همان رانت ارزی و سوبسید پنهان به واردات است. خودروساز داخلی وقتی قطعه وارد می‌کند، دلار ۷۰ هزار تومانی می‌گیرد، اما وقتی می‌خواهد داخل بسازد، ورق فولادی را کیلویی ۱۱۰ هزار تومان از بازار آزاد می‌خرد. تنها کشوری هستیم که به واردات سوبسید می‌دهیم! ما دستگاه شتاب‌دهنده خطی پزشکی با ۹۷٪ بومی‌سازی ساختیم، اما چون تعرفه واردات پایین است و گاهی قیمت خارجی ارزان‌تر درمی‌آید، خریداری نمی‌شود. تعرفه و حمایت از پول ملی، ناموس اقتصادی کشورهاست؛ ترامپ هم همین کار را می‌کند.
 عملکرد دولت‌های مختلف در حوزه دانش‌بنیان چگونه بوده است؟
مهندس نجات‌بخش: در دولت آقای احمدی‌نژاد هنوز این فضا و بحث دانش بنیان خیلی شکل نگرفته بود. در دولت آقای روحانی با حضور آقای دکتر ستاری (که خودشان از دل اکوسیستم اصفهان و تحت تأثیر دکتر شیخ‌الرئیس و دکتر زین‌الدین بودند)، جهش واقعی رخ داد. اصفهان اولین شهرک علمی-تحقیقاتی کشور را دارد و آن دوره رشد چشمگیری داشتیم. در دولت‌های بعدی متأسفانه نگاه کمی ضعیف‌تر شد؛ انتظارات بیش از حد بالا رفت و حمایت‌ها با یارانه‌های کلان صنایع سنتی (مثل فولاد و پتروشیمی) مقایسه شد. کل حمایت از همه شرکت‌های دانش‌بنیان در طول سال‌ها، به اندازه یارانه یک کارخانه بزرگ هم نیست. کلید اصلی این است که هیچ‌گاه «علم و فناوری» به یک سیاست جدی و اصلی کشور تبدیل نشد؛ همیشه یکی از صد موضوع بوده است. در حالی که رهبری بارها فرموده‌اند راهی جز حرکت به سمت دانش‌بنیان نداریم.
 اگر شما در جایگاه سیاست‌گذاری کلان بودید، سه اقدام کلیدی و فوری برای جهش اقتصاد دانش‌بنیان چه می‌کردید؟
مهندس نجات‌بخش:
۱. تبدیل علم و فناوری به سیاست اول و اصلی کشور: در بالاترین سطوح حاکمیت (رئیس‌جمهور، مجلس) هفته‌ای حداقل ۲۰ ساعت اتاق فکر و تصمیم‌گیری فقط برای این حوزه باشد. شرکت‌های دانش‌بنیان پیشرو باید هر ماه در هیئت دولت گزارش بدهند، نه اینکه بخش خصوصی را جدی نگیریم.
۲. ایجاد امکان حرکت واقعی و حذف موانع: بزرگ‌ترین وظیفه حاکمیت «مانع نشدن» است. مثال: در ۴۵ سال فقط ۱۷ دستگاه خارجی ۵/۵ میلیون یورویی برای گمرکات خریده شد. ما در بهیار صنعت با سرمایه خودمان بیش از ۱۰ دستگاه کاملاً بومی ساختیم و نصب کردیم؛ یک ریال پول دولتی نگرفتیم. اما چند هفته پیش دوباره در ستاد اقتصادی دولت تصمیم گرفتند ۱۰ دستگاه خارجی بخرند! بخش خصوصی مسئله را حل کرده، اما راهش را می‌بندند.
۳. خلق پول هدفمند برای نوآوری واقعی به همراه نظارت دقیق: صندوق نوآوری باید بزرگ شود، ریسک‌پذیری‌اش بالا برود و پول فقط به شرکت‌هایی برود که واقعاً قله را فتح می‌کنند؛ نه پخش شدن در هزاران شرکت کوچک. همزمان تعرفه‌های هوشمند و حمایت قاطع از پول ملی (ریال) اجرا شود.
 صحبت شما با سیاست‌گذاران و جوانان چیست؟
مهندس نجات‌بخش: به سیاست‌گذاران می‌گویم خلق پول برای نوآوری واقعی باعث ایجاد تورم نیست، بلکه باعث ایجاد قدرت است. دریچه‌ای در بالاترین سطح کشور باز کنید، پول هدفمند تزریق کنید، نظارت دقیق کنید. به جوانان می‌گویم اگر با دانش عجین شوید، دیگر هیچ‌چیز جز قله برایتان جذاب نیست. خداوند علم را بی‌پایان آفریده است؛ خسته نمی‌شوید، فقط باید شروع کنید و ادامه دهید. ایران تمام امکان حرکت را دارد؛ فقط باید تفکر عمیق و اراده آهنین داشته باشیم. به مسئولین می‌گویم: انقلاب اسلامی به ما «امکان حرکت» داده؛ وظیفه شما این است که جلوی حرکت مردم و جوانان را نگیرید. بزرگ‌ترین قدرت یک حاکمیت، خلق پول برای آینده است، نه تورم‌زایی در ساختمان و زمین. به جوانان می‌گویم: این نسل طلایی کشور ماست. از بچه دبستانی تا دانشجو، استعداد بی‌نظیری داریم. وقتی با یک مسئله واقعی درگیر شوید و با روح و جانتان به علم بچسبید، خواب و خوراک برایتان بی‌معنی می‌شود؛ نان و پنیر هم بخورید لذت می‌برید، چون در حال ساخت آینده هستید. اقتصاد دانش‌بنیان فقط پول نیست؛ شادابی، امید و اقتدار ملی است. اگر این مسیر را با جدیت ادامه دهیم، جمهوری اسلامی به قله‌های واقعی علم و قدرت خواهد رسید.
جمع بندی
اقتصاد دانش‌بنیان فرصتی استثنایی برای تحول در اقتصاد ایران است؛ نه یک شعار تزئینی و نه سیاستی در حاشیه. اگر اقتصادهای بزرگ جهان توانسته‌اند از دل تهدیدها قدرت بسازند، به‌خاطر آن بوده که علم و فناوری را در متن سیاست‌گذاری قرار داده‌اند، نه در پیوست آن. ما امروز امکان حرکت داریم؛ ظرفیت عظیم انسانی، زیرساخت‌های علمیِ شکل‌گرفته پس از انقلاب، و حتی شرایط تحریمی، همگی این امکان را فراهم کرده‌اند که ایران به‌جای وابستگی، آفرینندگی را مبنا قرار دهد. مشکل اصلی نبود استعداد یا دانش نیست؛ مسئله آنجاست که تصمیم‌گیری‌ها هنوز به‌جای آنکه مسئله‌محور و نتیجه‌گرا باشد، اغلب بروکراتیک، جزیره‌ای و غیرمتمرکز پیش می‌رود.
اگر علم و فناوری به محور اصلی حکمرانی تبدیل شود — نه یک بند فرعی در برنامه‌ها — رشد اقتصادی دور از دسترس نیست. حمایت‌های پراکنده باید جای خود را به تقویت چند محور اولویت‌دار بدهد؛ جایی که مالکیت فناوری، خلق ارزش افزوده و کاهش وابستگی واقعی رخ می‌دهد. نه با تزریق منابع بدون ارزیابی، بلکه با هدایت هدفمند، همراه با نظارت دقیق و میدان‌دادن به انسان‌های صاحب ایده.
اقتصاد دانش‌بنیان یعنی جایی که ثروت از «دانش متراکم در انسان» تولید می‌شود؛ یعنی جایی که سرمایه اصلی، نیروی انسانی است نه نقدینگی. آینده اقتصاد ایران می‌تواند بر پایه همین حقیقت ساخته شود؛ به شرط تصمیم، جدیت و استمرار. این مسیر با برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت به نتیجه نمی‌رسد؛ اما در صورت انتخاب درست و عمل پیگیرانه، تبدیل‌شدن ایران به بازیگر اثرگذار در علم و فناوری نه رویا، بلکه یک امکان واقعی و دست‌یافتنی است.

طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد. در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها و شرایط سخت تایپ به پایان رسد.
مقالات مرتبط

جناب وزیر، لااقل به ریاضی و محاسبات، پایبند باشید…

وزیر اقتصاد دیروز پس از اینکه در همایش روز حسابدار، گفته بود:…

سیاه‌بازی 180نفره به نفع محافل

بانیان وضع موجود، نه برای بانک‌های خصوصی و شرکت‌های دولتی بلکه برای…

افخمی با « دکتر فون گویر» در راه فجر

بهروز افخمی، کارگردان مطرح سینمای ایران، درباره پروژه تازه خود توضیح داد…

17 آذر 1404

دیدگاهتان را بنویسید