تله اعداد، توهم تولید و احساس بی نیازی به انرژی هسته ای در اثر کشف میدان پازن
اعلام خبر کشف ذخایر عظیم گازی در میدان پازن که بنا بر اظهارات وزیر نفت حاوی هفت هزار میلیارد فوت مکعب گاز قابل برداشت است خبری خوشحالکننده برای اقتصاد ایران است. با این حال نوع بیان این خبر و مقایسه آن با تولید هفده تا هجده ساله یک فاز پارس جنوبی توسط وزیر نفت از منظر فنی یک خطای راهبردی و محاسباتی بزرگ به شمار میرود که نیازمند دقت و نقد جدی است.
پاکنژاد وزیر نفت در رابطه با اندازه این میدان گازی می گوید: بزرگی این میدان به اندازه هفت هزار روز برداشت از یک فاز پارس جنوبی یا بیش از ۱۷ سال تولید گاز از یک فاز پارس جنوبی است. این عدد حاصل ضرب کردن ضریب بازیافت 70 درصد در 7 هزار میلیارد فوت مکعب گاز اثبات شده میدان است در صورتی که این شیوه محاسبه یک خطای آشکار است.
اشتباه خطرناک و سابقه داری که اینجا صورت گرفته این است که تقسیم کل ذخیره قابل برداشت بر نرخ تولید روزانه یک میلیارد فوت مکعب تنها یک عدد روی کاغذ به دست میدهد و نسبتی با واقعیت ندارد. توضیح آنکه تولید از هر مخزن گازی فرایندی کاهشی است. با شروع بهرهبرداری فشار مخزن به طور طبیعی افت میکند و در نتیجه نرخ تولید روزانه از پیک تولید به سرعت کاهش خواهد یافت. بنابراین میدان پازن هرگز نمیتواند ۱۷ سال با نرخ ثابت و مستمر یک میلیارد فوت مکعب تولید کند. این نحوه بیان باعث میشود افق تولید در کشور به صورت کاذب پایدار و بلندمدت ترسیم شود و مسئولیت سنگین مالی و فنی برای حفظ فشار و استخراج باقیمانده ذخیره پنهان بماند. همچنین با اشتباه محاسباتی مسئولین کشور احساس نیاز ضروری به حرکت به سمت انرژی هسته ای از بین می رود.
یادمان باشد که در دو دهه اخیر مسئولین وزارت نفت از جمله آقای زنگنه با پنهان کردن میزان تولید پارس جنوبی بزرگترین بحران اقتصادی کشور را رقم زدند و در مقابل پیشبینیهای دقیق استادان بزرگی چون مرحوم دکتر سعیدی و پرفسور مسعود درخشان موضع گرفته و مسئولین تقنینی و اجرایی و امنیتی کشور را دچار خطای محاسباتی کردند. از جمله این فریبکاری¬ها می¬توان به نامه وزارت نفت خطاب به پرفسور درخشان اشاره کرد که در سال 98 نیز همچنان منکر وقوع بحران در پارس جنوبی شدهاند.
برای روشن شدن این مساله تصور کنید یک سماور دارید که پر از آب جوش است. با تقسیم حجم آن سماور بر حجم لیوان تعداد لیوان چای که میتوانید به میهمان ها بدهید مشخص می شود. اما مخزن گاز اینگونه نیست. ذخایر اثبات شده گاز را نمی توان بر تولید اولیه تقسیم کرد و تعداد روزهای تولید را محاسبه کرد. مثلا امروز نمی توانیم بگوییم میزان ذخیره گاز پارس جنوبی مثلا 8 هزار میلیارد مترمکعب است و آن را تقسیم بر 700 میلیون مترمکعب کنیم و نتیجه بگیریم تا 31 سال دیگر پارس جنوبی گاز دارد! در صورتی که می دانیم تولید پارس جنوبی تا 6 سال دیگر به علت افت فشار 50 درصد کاهش می یابد و این تا سال 1420 به 100 میلیون مترمکعب خواهد رسید. بنابراین وزیر نفت نیز نباید میزان ذخایر اثبات شده را بر میزان تولید یک فاز پارس جنوبی تقسیم کند و بگوید این مخزن تا 18 سال دیگر گاز خواهد داشت. نتیجه این اشتباه آن می شود که در رسانه ها به اشتباه می نویسند “18 سال تولید مستمر”!
این بزرگنمایی متأسفانه با انحرافات رسانهای نیز همراه شده است. در حالی که تولید این میدان معادل ۱۸ سال تولید یک فاز پارس جنوبی است برخی رسانهها (مشرق) این حجم را به اشتباه معادل ۱۸ سال تولید کل بخش جنوبی پارس جنوبی دانستهاند که این تحریف بزرگ باعث ارائه تصویری چند برابر بزرگتر از واقعیت به افکار عمومی و سیاستگذاران میشود. اساسا بیان اعداد بر حسب فوت مکعب به جای مترمکعب نیز یکی از اشتباهاتی است که باعث خطای محاسباتی مردم و مسئولین و کارشناسان غیرمطلع می¬شود و بهتر است حداقل در رسانه¬ها از مترمکعب استفاده شود.
علاوه بر این ابهاماتی جدی درباره مدیریت پروژه و شفافیت قراردادها وجود دارد. اول اینکه چرا عملیات اکتشاف در این میدان پس از هشت سال توقف اکنون به نتیجه رسیده است. این تأخیر طولانیمدت در شناسایی و توسعه منابع یک هدررفت فرصت ملی بزرگ در شرایط ناترازی گاز محسوب میشود و باید بابت آن پاسخگویی صورت گیرد. دوم اینکه وزیر نفت وعده بهرهبرداری از پازن را در چهل ماه آینده دادهاند. این زمان طولانی به روشنی نشان میدهد که کشف پازن هیچ تأثیری بر حل مشکل گاز در زمستانهای پیشرو نخواهد داشت و یک مسکن بلندمدت است. فلذا همانطور که در دولت شهیدرئیسی تمهیدات لازم برای تامین انرژی مورد نیاز مردم و صنعت دیده شده بود دولت چهاردهم نیز باید تمام تلاشش را برای حل مساله در کوتاه مدت نیز به کار ببندد. در نهایت در مورد قرارداد توسعه میدان و اینکه آیا پیمانکار از توان مالی و فنی لازم برای تحقق ضریب بازیافت خوشبینانه ۷۰ درصدی برخوردار است یا خیر شفافیت کافی وجود ندارد و جزئیات سرمایهگذاری داخلی یا خارجی آن نامشخص است. وزارت نفت باید ضمن اصلاح رویه محاسباتی خود برنامه مالی و فنی دقیق برای تأمین سرمایه و جلوگیری از تکرار سرنوشت افت تولید در میادین بزرگ دیگر را به جامعه ارائه دهد.
ذکر این نکته ضروری است پیش از این نیز در عصرایرانیان به ابهامات قرارداد ۱۷ میلیارد دلاری برای فشارافزایی در پارس جنوبی اشاره کرده و سوالاتی پرسیدیم که تا کنون بیپاسخ مانده است.