مدیریت فضای شهر امری است که مطابق نظریات متفکرین و اندیشمندان زیادی چون «زیمل» میتواند بر روحیه، احساسات و روابط انسانها و به فراخور آن بر فرهنگ و تربیت اجتماع حاضر در شهر تأثیر جدی و مستقیمی بگذارد. به همین دلیل به شدت حائز اهمیت است که مدیران شهری به هنگام سیاستگذاری در رابطه با شهرها توجه ویژهای بر این موضوع داشته باشند. اما متأسفانه طی سالیان گذشته با مدیریت تکنوکراتها در بعضی شهرهای کشور شاهد غفلت از این موضوع بودهایم.
گروههایی که در دستگاه فکری آنها، شهر صرفاً کالبدی است بیروح! کالبدی که ما این امکان را داریم هرطور که باید فقط آن را توسعه دهیم؛ بدون آنکه توجهی به تأثیری که این توسعهی ناقص میتواند بر روح اجتماع و ملت حاضر در اون منطقه بگذارد، داشته باشیم. موضوعی که موجب وارد شدن آسیبهای جدی و جبرانناپذیر به شهر و جامعهی حاضر در آن توسط این گروهها شده است.
گروههایی با تفکر حتی به ظاهر انقلابی که مدیریت موفق شهر را صرفاً ساخت اَبَر پروژهها و توسعهی صرف کالبد شهر حتی بیتوجه به هویت بومی و مذهبی میدانند و توجهی به روح شهر که میتواند اخلاق و روحیهی جامعه را تحت تاثیر خود قرار دهد، ندارد.
از همین روست که اگر امروز از مدیران سابق این تفکر راجعبه موفقیتهایی که در دوران مدیریتشان بر شهرهای کشور داشتند، سوال بپرسید انبوهی از پروژههای عمرانی اَعَم از پلها، بزرگراهها و مالهای گران قیمت ساخته شده در شهر را و یا فستیوالها و مراسمهای بزرگِ بینسبت با هویت جامعه که در شهر در زمان مدیریت این افراد برگزار شده است را برایتان برخواهند شمرد؛ بدون آنکه توجه داشته باشند در دوران مدیریتشان چه میزان شهر از عدالت دور شده و یا چه میزان بر فرهنگ و هویت ملی و مذهبی جامعه آسیبهای جدی وارد شده است.
همچنین این مدل از توسعه به دلیل بودجههای گزاف و نیاز به پروسهی تأمین مالیِ بعضاً پیچیدهای که دارد، همراه خود موجبات فساد زیادی را نیز به بار میآورد؛ به همین دلیل است که اگر دوران مدیریت این تفکر بر شهرهای کشور را بازخوانی کنیم با انبوهی از فسادها و درآمدهای ناسالم مواجه خواهیم بود. مواردی که علاوه بر دیگر آسیبها، موجب ناامیدی و بیاعتمادی مردم آن شهر نسبت به نظام نیز میشود.
البته که باید ذکر شود پیشرفت عمرانیِ متناسب، با برنامه و عادلانهی شهر به شدت حائز اهمیت است و کسی منکر این قضیه نیست؛ اما سیاستگذاری تک بعدی برای این موضوع و بررسی نکردن تاثیرات آن بر فرهنگ و اجتماع، میتواند ضربات جبران ناپذیری بر جامعهی حاضر وارد کند و هیچ نسبتی با پیشرفت عادلانهی شهر که همه باید به دنبال آن باشیم نیز ندارد.

