در روزهای اخیر، دبیر گروه اقتصاد روزنامه شرق، که یک حلقه از زنجیره رسانههای حافظ منافع محافل قدرت و ثروت است، در نوشتهای اذعان کرد که در دولت روحانی، تعداد زیادی خبرنگار به عنوان عضو هیئتمدیره کارخانههای بزرگ منصوب شدند؛ رویهای که به گفته او حالا مجددا در زیر مجموعههای شرکت تامین اجتماعی در حال تکرار است؛ یک اعتراف تلخ که پرده از بازوی رسانهای سیاه محافل برمیدارد؛ بازویی که با آن بر سر مطالبات حقیقی مردم میکوبند تا سطح قدرت و ثروت خود را بالاتر ببرند.
این یعنی در دو دولت روحانی و دولت فعلی، که منتقدان آن را به جهت یکسان بودن ایدهها و افراد شاخص، دولت سوم روحانی مینامند، صدای مطالبهگری با تطمیع خفه شده و خبرنگاران در جنایتی علیه مردم، شریک ثروتاندوزی و قدرتافزایی محافل شدهاند. حالا بهتر میفهمیم که چه میشود کوچکترین افزایشی در قیمتها در دولتی که از اینها نباشد، تبدیل میشود به تیتر یک روزنامهها و فریاد در برنامههایشان. اما حالا نه نابودی اهداف برنامه هفتم ککشان را میگزد، نه حذف بند اعطای زمین به مردم و نه افسارگسیختگی تورم، نرخ ارز و طلا، اجاره و قیمت خودرو.
آنچه علی خضریان، نماینده تهران، اخیرا از احمدنیا (رئیس اموراطلاعرسانهای دولت) و حکم کارگزینیاش در شرکت پتروشیمی جم (زیرمجموعه وزارت کار) و حقوق 130 میلیون تومانی او افشا کرده، نمونهای از همین سفره بزرگ اما ناپاکی است که با جمع شدن سفرههای مردم در زیر پوست محافل پهن شده؛ رقمی که به گفته کارشناسان با اضافه شدن مواردی مثل اضافه کار و کارانه و حق ماموریت، به راحتی میتواند تا ۲۰۰ میلیون تومان افزایش پیدا کند.
از دل همین ناپاکیهاست که به جای خبرنگار، مجرم امنیتی، فاسد اخلاقی و حامی اغتشاش بیرون میآید؛ همانطور که محبوبه حسینزاده علیه یکی از مدیران همین رسانه افشاگری تجاوز کرد؛ الهه محمدی در گزارشی پر از استنادهای دروغین از مراسم تدفین مرحومه امینی، فضای جامعه را ملتهب کرد و به زندان افتاد و حالا نیز گزارشنویس تیتر یک روزنامه موهن هممیهن شده که با تصویرسازی زرد از حجاب، پروژه صهیونیستی 1401 را ادامه میدهد؛ و یا مسیح علینژاد که کارنامهاش روشن است و البته از این دست مثالها بسیار است.
حالا هم خضریان خبر میدهد که امثال احمدنیا و حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و مدیر مسئول روزنامه اعتماد، صاحب چندین رسانه خصوصی هستند و در گلوگاه توزیع آگهی، تبلیغات و رپرتاژ شرکتهای خصولتی و پتروشیمیها نشستهاند و از سفرهاش متنعماند. و همچنین در واکنش به دفاع حضرتی از احمدنیا که گفت: «[افشاگری خضریان] بداخلاقی بود و نباید ادبیات پرخاشگرانه ما باعث نگرانی بیش از پیش مردم ما بشود!»، میگوید: «رضا خانکی، داماد حضرتی، با کدام رانت توانسته با ۲ سال سابقه بیمه و مدرک کارشناسی غیرمرتبط، عضو هیأت مدیره شرکت بازرگانی بینالمللی تأمین اجتماعی شود؟»
به بیانی دیگر، قلمهایی که باید درد مردم را انعکاس دهند، اجاره کارچاقکنی محافل شدهاند؛ این قلمهای اجارهای، در برابر هر صدایی که بخواهد سهمی از قدرت و ثروت محافل را بکاهد، تمام قد میایستند و به پشتوانه همان قدرت و ثروت ناپاک، علیه او سیاهنمایی و پروپاگاندا میکنند. اینطور میشود که محافل هر چه میخواهند در مدیریت کشور گند بالا میآورند و در نهایت، کار درپوش گذاشتن را به زالوهای بیهنری میسپارند که طی کردن یک شبهی ره صدساله و نان چرب صندلیهای هیئتمدیره را مدیون آنها هستند.
فساد چند میلیارد دلاری کرسنت، جهش دهبرابری دلار، کاهش جدی تولید مسکن و خودرو، تعطیلی هزاران واحد تولیدی و واگذاری محفلی و نابودی بنگاههای خوشنام اقتصادی، به تقریبا صفر رساندن میانگین رشد اقتصادی در دهه نود، گافهای تاریخی و قاجاری در برجام و فریب خوردن از امثال فرانچسکو، پایهریز شدن انواع ناترازی، خلف وعده و کنار گذاشتن برنامه هفتم، تاراج 60 تن سکه و 30میلیارد دلار ارز و موارد بسیار دیگر از این دست، توسط همین عمال رسانهای با بایکوت، جازدن مسائل حاشیهای به عنوان اولویت و یا اقدامات زرد مثل پخش کلیپهایی از مجالس خصوصی برخی شخصیتها، از مرکز توجه افکار عمومی به حاشیه رانده میشود.

