جنگ با خدا و مردم در بانکداری محفلی
در خبرها آمده بود که کارمند بانکی در استان محروم ایلام، با حقوق و مزایای نود میلیونی، دوازده وام میلیاردی از بانک دریافت کرده است که فقط یک فقره آن، وام یک و نیم میلیاردی با اقساط ماهانه دو میلیونی بوده است. این یک نمونه کوچک ولی فراوان از جنایت های بانکی است. نمونه های بزرگ تر آن نیز که گاه به خیانت نیز آمیخته می شود، بانک های محفلی همچون آینده هستند که عدد و رقم فسادها و رانت های آن چندین هزار میلیارد است و از محاسبه ما خارج.
جنایت های بانکی از آن دست جنایت هایی است که هیچ مدعی العمومی ادعای آن را ندارد و هیچ دادستانی داد مردم محروم را از آن نمی ستاند. خیل کثیری از مردمان که گاه وامی صد میلیونی می تواند گره از کار فروبسته شان بگشاید، قربانی این جنایت های بانکی می شوند. قربانیانی که در رسانه هایی که با نام مردم کاسبی می کنند، ولی برای سرمایه سالاری دم تکان می دهند، هیچ صدایی ندارند.
بانک ها به جای آنکه مردم نیازمند را در اولویت پرداخت وام و تسهیلات قرض الحسنه قرار دهند، سرمایه داران کلان و کارمندان خود را با احترامات فائقه در اولویت قرار می دهند. و بخش کوچکی را هم به اجبار و اکراه، با منت تمام و کاغذبازی های سرسام آور به مردمان نیازمند و محروم جامعه، همان ها که زمانی ولی نعمت بودند، پرداخت می کنند.
جنایت های بانکی فقط در توزیع ناعادلاته وام و تسهیلات، و به تعبیر دقیق تر، توزیع رانت منحصر نیست. بانک ها با خلق پول از پوچ و خلق تورم، ضربه ای مهلک تر از قبلی بر پیکر محرومان جامعه وارد می سازند. این همان دست درازی ها و راهزنی های مدرن است که به سرمایه مردم صورت می گیرد.
بانک ها برای اینکه فهرست جنایات خود را کامل کنند، بخش بزرگی از منابع خود را به خرید و انباشت ملک و طلا و ارز اختصاص می دهند، گویی که دلالی و احتکار نیز جزئی از وظایف بانکی آنان است. و این سومین ضربه ای است که بر پیکر بی رمق قشر ضعیف وارد می سازند.
بانکی که خلق پول از پوچ می کند، بخش عمده منابع را به خودش وام می دهد و بخش عمده دیگری را به انباشت سکه و ارز و ملک اختصاص می دهد، نه تنها خالق تورم است که کاسب تورم نیز هست.
جنایت های بانکی زمانی رنگ خیانت می گیرند که سرمایه مردم را علیه مردم و به نفع محافل بکار می گیرند. ثروت را میان اغنیای جامعه به گردش در می آورند و مردم را از چرخه اقتصاد بیرون می اندازند.
در این نظام بانکی، پول نه تنها پول می آورد، که رانت و احترام نیز به همراه دارد، و این بدترین نوع ربا است. این همان جنگ با خدای بانکداری محفلی است که روی دیگر آن جنگ با مردم است.
این نظام بانکی دشمن نظم و انضباط اقتصادی است. به جای ایجاد امنیت اقتصادی و فضای مناسب کسب و کار و تولید، بی قانونی و هرج و مرج اقتصادی را گسترش می دهد. از تورم سود می برد، و به آن دامن می زند تا ارزش دارائی هایش بیشتر شود و ارزش وام های کلان محفلی، البته اگر پرداخت شود، کمتر.
این جنایت های بانکی محصول سازش با محافل قدرت و ثروت، و جنگ با خدا و مردم است و این جنگی است که اگر متوقف نشود، خسارت آن از هر جنگی بیشتر خواهد بود.