در عصر حاضر که جنگ نرم و تهاجم فرهنگی به پیچیدهترین شکل خود درآمده است، بازخوانی سیره حضرت فاطمه زهرا (س) در حوزه جهاد تبیین، نه یک ضرورت صرفاً دینی، بلکه یک الزام راهبردی برای احیای هویت اسلامی-ایرانی زن مسلمان به شمار میآید. این بانوی بزرگوار نه تنها الگوی کامل زنی است که همزمان مادر، همسر و مدیر خانواده نمونه بود، بلکه در عرصه کنشگری اجتماعی و سیاسی نیز به مثابه «ام ابیها» و امتداد رسالت پیامبر، نقشی محوری و تعیینکننده ایفا کرد که تا امروز در تاریخ بشریت بینظیر مانده است.
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «الگوی زن مسلمان، نه الگوی غربی است که زن را به ابزار لذتجویی مردان تبدیل میکند، و نه الگوی سنتی است که زن را در حاشیه نگه میدارد؛ بلکه الگوی سومی است که در آن زن با حفظ هویت و کرامت انسانی خود، در عرصههای مختلف حضور فعال و تأثیرگذار دارد.» این الگوی سوم که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند، دقیقاً همان الگوی فاطمی است؛ الگویی که در آن زن با حفظ حجاب و عفاف، با تکیه بر فضایل انسانی و با درک صحیح از مسئولیت اجتماعی، میتواند کنشگری عمیق و تحولآفرینی داشته باشد که نه تقلیدی از مرد است و نه محدود به حوزه خصوصی.
کنشگری فاطمی: گفتمانی متفاوت از الگوهای دنیوی
یکی از چالشهای بنیادین جامعه معاصر، برداشتهای یکسویه و ناقص از کنشگری زنانه است. در دوره سنتی، زن گرانبها اما منفعل و محدود به حوزه خصوصی تلقی میشد، و در دوران مدرن نیز دو الگوی رقیب فمینیستی و سرمایهداری، زن را یا به تقلید سادهانگارانه از مردان واداشت یا او را به کالایی جنسی در خدمت بازار فروکاست. هر دو الگو هویت حقیقی و فطرت زنانه را نادیده گرفته و در نتیجه، زن را از مسیر اصیل کنشگری خود دور کردهاند.
اما حضرت زهرا (س) با سیره تاریخی و عملکرد راهبردی خود، مدل سومی را عرضه کرد؛ مدلی که در آن زن با حفظ کامل هویت زنانگی، در چارچوب حجاب و عفاف، و با تکیه بر فضایل پایه انسانی همچون حیا، عقل و رحمت، کنشگری عمیق، تأثیرگذار و تحولآفرین داشت. این کنشگری نه تقلیدی مردانه است و نه منحصر در حوزه خصوصی، بلکه کنشگریای است که از درون هویت زنانه و با استفاده از ظرفیتهای خاص زن، در عرصه عمومی تجلی مییابد.
تبیینگری در بحرانیترین دوران
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، امت اسلام در یکی از سرنوشتسازترین لحظات تاریخ خود قرار گرفت. در این مقطع حساس، حضرت فاطمه (س) که هم داغدار فقدان پدر بود و هم شاهد تضییع حقوق ولی خدا، امیرالمؤمنین علی (ع)، نقش محوری در جهاد تبیین ایفا کرد. این کنشگری از دو بعد قابل تحلیل است: نخست، ایشان به عنوان و پیر ولی خدا، وظیفه حمایت از حق و ایستادگی در برابر ظلم را بر عهده گرفت. این حمایت نه از منظر وابستگی صرف به همسر، بلکه از منظر مسئولیت الهی و دفاع از ولایت صورت گرفت. دوم، به عنوان معصومهای که واجد مقام عصمت و برخوردار از فراست و بصیرت الهی بود، تحلیل دقیق و راهبردی از شرایط داشت و میدانست که سرنوشت بشریت در حال تغییر است و انحرافاتی که در آن روزها رخ میدهد، پیامدهایی دیرپا در مسیر اسلام خواهد داشت. ایشان با وجود غربت و تنهایی شدید، شبانه به همراه امام علی (ع) به در خانه مهاجران و انصار رفت و توصیهها و وصیتهای فراموششده پیامبر را یادآوری کرد. این حضور فعال نه از سر دنیاخواهی یا طمع در قدرت بود، که برای آگاهسازی و تنظیم فرهنگ جامعه در راستای حق صورت میگرفت. خطبه فدکیه نیز نمونه بارز جهاد تبیین فاطمی است؛ جایی که ایشان با حفظ کامل حجاب و عفاف، در حالی که پشت پردهای از جمعیت جدا بود، وارد مسجد النبی شد و با سخنرانی مستدل، مستند و بلیغ خود، اذهان خفته را بیدار کرد و به حقطلبی و ظلمستیزی فراخواند.
خطبه فدکیه: نمونه بارز جهاد تبیین میدانمدار
خطبه فدکیه، از نظر محتوا شامل سه محور اساسی بود: نخست: تبیین فلسفه احکام که در آن حضرت زهرا (س) حکمتهای تشریع احکام الهی را برای مخاطبان روشن کرد تا بفهمند چرا خداوند این فرامین را نازل کرده است. دوم، نقد انحراف: ایشان با استدلالهای محکم و منطقی به رویدادهای پس از رحلت پیامبر پرداخت و انحراف از مسیر اصیل اسلام را آشکار ساخت. سوم: اثبات حقانیت ولایت که در آن ایشان با آیات قرآنی و احادیث نبوی، مشروعیت خلافت امیرالمؤمنین (ع) را به اثبات رساند.
این خطبه نشان میدهد که جهاد تبیین فاطمی، ترکیبی هماهنگ از عقل، منطق، دلیل شرعی و بیان بلیغ بود. ایشان نه تنها به احساسات متوسل نشد، بلکه با استدلال عقلانی و مستند، حقایق را برملا کرد. این روش، الگویی برای تبیینگران امروزی است که باید ترکیبی از علم، استدلال و بیان بلیغ را در خدمت انتقال پیام قرار دهند.
اصول جهاد تبیین فاطمی
سیره حضرت زهرا (س) اصول مهمی را برای جهاد تبیین زنانه ترسیم میکند که قابل تعمیم به دوران معاصر است. نخست، حفظ حجاب و عفاف به عنوان پیششرط حضور اجتماعی؛ روایات متعددی از دقت ایشان در رعایت حجاب نقل شده است، تا آنجا که هنگام حضور نابینایان نیز از مجلس خارج میشد تا مبادا آن مرد نامحرم، حضور بانویی را استشمام کند. این دقت در رعایت حجاب، نه تنها مانع از حضور فعال ایشان در عرصههای اجتماعی و سیاسی نشد، بلکه برعکس، حجاب را تبدیل به بستری برای حضور اصیل و مقتدرانه کرد.
دوم، اولویت دادن به افق الهی بر دنیوی؛ حضرت فاطمه (س) فرمود: «سه چیز از دنیای شما برای من محبوب است: تلاوت کتاب خدا، نگاه به چهره رسولالله، و انفاق در راه خدا». این نگاه متعالی باعث شد که ایشان در موقعیت امتحان الهی، وظیفه را بر منفعت ترجیح دهد. امیرالمؤمنین (ع) نیز پس از رسیدن به خلافت تأکید کرد که فدک برایش ارزشی ندارد، زیرا هدف اصلی رسواسازی دنیاطلبان و دفاع از حق بود، نه دستیابی به املاک دنیوی.
سوم، تبدیل ظلم واقعی به فرصتی برای فرهنگسازی؛ حضرت فاطمه (س) در مواجهه با ظلمهای فجیعی که بر ایشان وارد شد از غصب فدک گرفته تا هجوم به خانه، شکستن دنده های مبارک و سقط جنین شش ماهه شان نه تنها احقاق حق جزئی خود را پیگیری کرد، بلکه این ستمهای تاریخی را به فرصتی برای تثبیت فرهنگ مقاومت و ظلمناپذیری در جامعه تبدیل نمود. ایشان با گریههای مداوم در بیتالاحزان، با خطبه برای زنان مدینه، و با وصیت به دفن شبانه و مخفیماندن قبر، روایت ظلم را به سندی تاریخی و انکارناپذیر تبدیل کرد که هیچ تحریفگری نتوانست آن را از حافظه جمعی پاک کند.
این روش نشان میدهد که هدف از کنشگری، صرفاً احقاق حق جزئی نیست، بلکه تبدیل مقاومت به فرهنگی پویا و فراگیر است که نسلها را متأثر سازد. امروز در غزه نیز شاهدیم که فرهنگ از طرف مظلوم واقعی بیشتر منتقل میشود؛ یعنی کسی که حقیقتاً تحت ظلم قرار دارد، میتواند با روایت صادقانه از ستم وارده، افکار عمومی را متحول کند و جریان مقاومت را اقتدار بخشد.
چهارم، ترکیب علم با عمل و راهبری میدانمدار؛ حضرت زهرا (س) در شش مرحله مختلف، یک سیستم یکپارچه راهبری را نشان داد: تبیین برای خواص در غسل و دفن پیامبر، راهبری میدان در شبگردی و یادآوری غدیر، تبیین عمومی در خطبه فدکیه، مقاومت فیزیکی در واقعه هجوم به خانه، نفوذ شبکهای از طریق خطبه برای زنان، و کنش نمادین پایانی در شهادت و قبر مخفی. این انعطاف تاکتیکی و استفاده از ظرفیتهای متنوع، درس بزرگی برای کنشگران امروزی است.
ضرورت نهادینهسازی الگوی فاطمی
حضرت فاطمه (س) به ما آموخت که زن میتواند همزمان مادر نمونه، همسر مثالی، مدیر خانه توانا، خیر و نیکوکار اجتماعی، عالم فقیه، و مبارز سیاسی باشد. این جامعیت در سیره ایشان، پاسخی روشن به دوگانههای امروزی است که گویا زن یا باید خانهدار باشد یا اجتماعی، یا باید محجبه باشد یا کنشگر. سیره فاطمی ثابت میکند که این دوگانهها کاذباند و زن میتواند با حفظ هویت اصیل خود، در همه عرصهها حضوری مقتدرانه و تحولآفرین داشته باشد.
بازخوانی و نهادینهسازی این الگوی فراتاریخی میتواند زمینهساز تحولی عمیق در جامعه زنان مسلمان باشد و پاسخی قاطع به الگوهای غربی که زن را یا به حاشیه میرانند یا ارزش او را به بُعد جنسی فرو میکاهند. به برکت ولادت باسعادت این بانوی بزرگوار، باید همت گماریم تا سیره ایشان را معرفی، الگوسازی و نهادینه کنیم تا بتوانیم در جهاد تبیین امروز، گامهای استواری برداریم.

