جهانی‌شدن مقاومت بسیجی: از غزه تا آمریکای لاتین

مقام معظم رهبری در بیانات راهبردی اخیر خود، نقشه‌ای جامع برای ترسیم افق‌های جدید انقلاب اسلامی ارائه نمودند. این بیانات که در ادامه گفتمان اصیل امام خمینی(ره) راه یافته، حاوی دلالت‌های عمیق راهبردی برای حال و آینده نظام است.
در محور نخست، ایشان با ارائه خوانشی نوین از مفهوم بسیج، به بازتعریف این سوژه انقلابی پرداختند. بسیج در این گفتمان، از دایره محدود یک نهاد سازمانی فراتر رفته و به روح جمعی ملت ها می‌یابد. این تحول گفتمانی، پیامدهای راهبردی متعددی دارد: نخست آنکه امنیت ملی را از انحصار نهادهای رسمی خارج کرده و آن را به امنیت مردمی تبدیل می‌کند. دوم آنکه دشمن را با معمای پیچیده‌ای مواجه می‌سازد؛ چرا که دیگر با یک نهاد مشخص، بلکه با ملتی یکپارچه و سازمان‌یافته روبروست. این همان اتحاد مقدسی است که دشمن از آن هراس دارد.
در محور دوم، رهبر انقلاب با پیوند دادن فرهنگ بسیج به گفتمان مقاومت، به ترسیم جغرافیای جدید قدرت در نظام بین‌الملل پرداختند. اشاره ایشان به نمونه‌های متعدد از غزه تا آمریکای لاتین، حاکی از جهانی‌شدن الگوی مقاومت مردمی است. اینک شاهدیم که مدل بسیجی قدرت نرم مردمی در مقابل پارادایم غربی قدرت سخت دولتی قد علم کرده است. این تحول، نشان از بلوغ تمدنی انقلاب اسلامی دارد که توانسته الگویی بومی و کارآمد ارائه دهد.
محور سوم بیانات، موضع قاطع و شفاف در برابر آمریکا بود. این موضع‌گیری را باید فراتر از یک تصمیم سیاسی، یک موضع تمدنی دانست. هنگامی که رهبری می‌فرمایند دولت آمریکا شایسته ارتباط با جمهوری اسلامی نیست، در حقیقت مرزهای هویتی نظام را ترسیم می‌کنند. این سخن بیانگر آن است که جمهوری اسلامی خود را در تمدنی مستقل و متعارض با تمدن غربی می‌داند. این نگاه، مبانی نظری هرگونه تعامل آتی با غرب را تعیین خواهد کرد.
در محور چهارم، شفافیت‌سازی در مورد شایعات، نشان از تدبیر عمیق رهبری در مدیریت فضای رسانه‌ای دارد. این اقدام هوشمندانه همزمان چندین هدف را دنبال می‌کند: تعیین خط قرمز برای جریان‌های داخلی، ایجاد وحدت رویه در دستگاه دیپلماسی، پیشگیری از ایجاد فضای دوگانه در عرصه سیاست خارجی و تقویت اعتماد عمومی. این شفافیت‌سازی، به ویژه در شرایط کنونی که دشمن به جنگ روانی و ایجاد شکاف میان مردم و نظام روی آورده، از اهمیت راهبردی برخوردار است.
رهبری در ادامه با ارائه چهار نصیحت اساسی، نقشه راه کاملتری را ترسیم نمودند:
نخست بر مسئله اتحاد تأکید کردند که سنگ بنای تمام پیشرفت‌های نظام است. ایشان فرمودند که تفرقه بزرگترین تیرگی است که دشمنان برای ملت ایران آرزو می‌کنند.
دومین توصیه ایشان پرهیز از اسراف بود که هم جنبه اقتصادی و هم جنبه فرهنگی و اخلاقی دارد. اسراف به عنوان یک بیماری اجتماعی، مانع بزرگی در راه پیشرفت کشور است.
سومین نکته، تأکید بر تضرع در درگاه خداوند بود. ایشان خاطرنشان کردند که در کنار همه تلاش‌های مادی، باید ارتباط معنوی با خدا را حفظ کرد و از درگاه الهی طلب کمک نمود.
چهارمین توصیه، حمایت از دولت بود. رهبری تصریح کردند که در شرایط کنونی، همه باید از دولت حمایت کنند تا بتواند بر مشکلات فائق آید.
این بیانات در مجموع نشان می‌دهد که انقلاب اسلامی با عبور از مرحله تدافعی، اکنون به مرحله تهاجمی در عرصه گفتمان‌سازی و الگوسازی رسیده است. تأکید بر بسیج مردمی به جای بسیج نهادی، مقاومت فعال به جای مقاومت منفعل، مواضع تمدنی به جای سیاست‌های مقطعی و شفافیت کامل به جای ابهام‌های راهبردی، همگی گواه این تحول بزرگ در گفتمان انقلاب اسلامی است.

مقالات مرتبط

چگونه انقلاب اسلامی تاریخ را از اسارتِ «تضاد» رهانید؟

«ولایتِ عشق» و «تیغِ تبرّی» بر رگِ دوگانه‌های کاذب تاریخ معاصر محکوم…

7 آذر 1404

دولت آمریکا شایسته ارتباط با جمهوری اسلامی نیست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی 6 آذرماه در سخنانی تلویزیونی…

از خسارت محض تا دروغ محض

پنجشنبه، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود، شایعه سراسری و هماهنگ مبنی…

دیدگاهتان را بنویسید