ضلع جنوبی میدان شهید باهنر، پژوهشگاه دانشهای بنیادی، پنجشنبه ۱۷ مهر ساعت ۹ صبح. کمی زودتر رفتم تا به ترافیک احتمالی نخورم. انتهای محوطه دست راست ساختمان بتنی با قدمت بسیار زیاد که به قبل از انقلاب اسلامی بازمیگردد و مکرر دیدم که افراد درباره آن صحبت میکردند. اتاقی با دربهای شیشهای که مزین شده بود به کتیبههایی از تصاویر زیبای دانشمندانی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده بودند. شهید طهرانچی، شهید عباسی، شهید مینوچهر و … در کنار هم با صورتی خندان گویی به مهمانان خوشآمد میگفتند. در اتاق همایشی بینالمللی در حال آغاز بود. همایشی با حضور چهرههای علمی داخلی و خارجی برای گفتگو پیرامون پدیده «خِردکُشی». جالب آنکه همزمان شده بود با اعلام توافق آتشبس و شاید پایان جنگ دو ساله غرب و رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه. جنگی که ذات تمدن غربی را برای همه آشکار کرد. صبح در خبرها میخواندم که ترامپ گفته بود همه جهان معترض این جنگ بودند و اسرائیل نمیتواند با همه جهان بجنگد!
دکتر محمد جواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه، رئیس همایش «خیزش فرزانگان در برابر خردکشی» بود. بعد از دکتر سالاری دبیر اجرایی همایش به تبیین دلایل برگزاری آن پرداخت. حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ و جنایت بینظیر رخ داده علیه دانشمندان ایرانی در آن دلیل این همایش بود. در آغاز این حمله تعداد زیادی از دانشمندان هستهای ایران در کنار خانواده هدف موشکهای آمریکایی رژیم صهیونیستی قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. همایش برای تبیین ابعاد این پدیده برگزار میشد. ایده اولیه این همایش در هفتههای پس از جنگ شکل گرفت. زمانی که جنگ در بعد نظامی متوقف شده بود و لازم بود عملیات نقطه زن و آفندی در سطح سیاسی علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا صورت گیرد.
در ذهنم مسیر طی شده را مرور کردم. بعد از طرح ایده چندین جلسه با افراد مختلف برگزار شد تا ایده دقیقتر شود. ایده اصلی این بود که این جنایت آنقدر خاص است که ظرفیت درگیر کردن دانشمندان سراسر دنیا را دارد. اساتید جوانی که علاوه بر فهم خوب از این پدیده، دارای ارتباطات خوبی با اساتید داخل و اساتید خارجی بودند، فعال شدند. همین ویژگی جوانی و پرانرژی بودن مورد توجه دکتر لاریجانی قرار گرفت. او به درستی اشاره کرد که فرایند اجرایی همایش حدود یک ماه و نیم زمان برد که اگر این جوانان نبودند به اذعان ایشان یک سال و نیم نیاز بود تا چنین همایشی برگزار شود. ایشان به درستی نتیجه گرفت که باید کار را به جوانان سپرد.
همینطور که مشغول مرور روند در ذهنم بودم، بغض دکتر لاریجانی در میانه صحبت من را متوجه خودش کرد. او به آشنایی نزدیک با خیلی از این دانشمندان شهید اشاره کرد و با بغضی در کلام گفت که برخی شبها برای آنها گریه میکند. مشخص بود که روابط نزدیکی میان او و دانشمندان شهید وجود داشته است.
سخنرانی مهمانان داخلی و خارجی و نکاتی که بیان کردند نشان داد ایده به درستی شناسایی شده و ظرفیت جدی در میان دانشمندان و جامعه علمی وجود دارد. صحبتها را که کنار هم قرار میدادی، این احساس به خوبی شکل میگرفت که درکی مشترک و دارای سابقه از این پدیده در میان مهمانان وجود دارد.
دکتر لاریجانی مفهوم «تروریسم علمی» را مطرح کرد. او به محدودیتهای متعددی که علیه فعالیت علمی دانشمندان ایرانی وجود دارد اشاره کرد و سه ابزار تهدید، تحریم و ترور. او هدف غرب در استفاده از این ابزارها علیه دانشمندان ایرانی را «انحصار علمی» میدانست. مصداق مهم این انحصار علمی در دانش هستهای است. غرب با رژیم منع اشاعه یا همان NPT انحصار خود در دانش هستهای را حفاظت میکند. به تعبیر قشنگ و دقیق دکتر لاریجانی «انپیتی در پیتی». یک لحظه فکر کردم مترجم همزمان چطور این جمله را ترجمه میکند؟ فرصت نشد پیگیری کنم.
سعی کردم نکات مهم هر مهمان را برای خودم بنویسم. اما توصیه میکنم حتما متن سخنرانیها را در سایت همایش بخوانید. نکات مهمی از سوی سخنرانان بیان شد که نیازمند تامل و توجه است.
دکتر همایون معاون دانشگاه آزاد و همکار دکتر طهرانچی به مصداقی از خردکشی در جنگ آمریکا علیه عراق اشاره کرد، آنجا که تانک آمریکایی هتل خبرنگاران در بغداد را هدف شلیک خود قرار داد تا به همه این پیام را بدهد که مخالف انتقال پیام و آگاهی یافتن مردم جهان است. آن چیزی که در جنگ دو ساله غزه به صورت نظاممند توسط رژیم صهیونیستی مشاهده شد.
یعقوب ریاض الصراف سیاستمدار لبنانی و وزیر سابق محیط زیست خردکشی را وسعت داد و شامل ترور سیاستمداران و روحانیون و رهبران دینی نیز دانست. او ترور شهید سلیمانی را نیز مصداقی از خردکشی میدانست چرا که او را فقط یک نظامی نمیدانست بلکه فردی میدانست که مفهوم حقیقی زندگی را در منطقه غرب آسیا پیش برد.
الکساندر دوگین اندیشمند روسی تاکید داشت که غرب از توان نظامی ما نمیترسد، بلکه از حکمت ما میترسد و خردکشی پاسخی به این ترس است. او خردکشی را یک سنت دیرینه میدانست که هم در تاریخ مسیحیت و هم در تاریخ تشیع سابقه داشته است. امامان شیعه حاملان خرد بودند که هدف ترور قرار گرفتند. حضرت مسیح هم قربانی همین پدیده بود. هدف غرب را ساکت کردن ما میدانست چرا که غرب توان گفتگو با ما را ندارد. این ساکت کردن با ترور دانشمندان آغاز میشود.
تیم اندرسون اقتصاددان استرالیایی به نقش اندیشکدههای غربی که در زمینه امنیت فعالیت میکنند در حمایت از خردکشی تاکید داشت. او با اشاره به یکی از گزارشهای منتشر شده که در آن ترور دانشمندان ایرانی را گامی در جهت افزایش صلح و امنیت بیان کرده بود، تاکید داشت که باید علاوه بر مقابله با خردکشی با این پروپاگاندای تطهیر کننده خردکشی نیز مقابله کرد.
آیت الله کعبی عضو خبرگان در کاری مستند و حقوقی اثبات کرد که ترور دانشمندان مصداقی از جنایت جنگی بوده و قابل پیگیری در مراجع بینالمللی است. دکتر میرزایی رئیس سابق دانشگاه فردوسی مشهد ایده دیپلماسی علم برای مقابله با خردکشی را مطرح کرد. او معتقد بود که با دیپلماسی علم میتوان در برابر انحصارگرایی علمی ایستاد و با آن مقابله کرد.
جین لیان ژیانگ از موسسه تحقیقات راهبردی چین رمز پیشرفت را «مقاومت سیاسی» میدانست. او معتقد بود تنها راه در برابر هژمونی غرب همین است و پیشرفتهای چین و ایران را مصداق درست بودن این ایده میدانست. او جنوب جهانی را به تلاش برای دستیابی به علم و فناوری فراخواند.
پرفسور دیوید میلر استاد اخراجی دانشگاه آکسفورد ایران را تنها مدافع تمدن در منطقه غرب آسیا دانست. او خطر اصلی تمدنی این منطقه را رژیم صهیونیستی دانست که به دنبال «اسرائیل بزرگ» است و تنها ایران میتواند در برابر این خطر ایستادگی کند.
همایش گام اول یک حرکت برای مقابله با خردکشی بود. گامی که به نظرم محکم برداشته شد. انشالله ادامه مسیر با گامهای محکمتر برداشته شود.