واقعیت دیپلماسی

از شکست ظریف تا موفقیت پوتین: میدان، موتور دیپلماسی

موضوع رابطه بین «میدان» و «دیپلماسی» با انتشار یک فایل صوتی از محمدجواد ظریف در سال ۱۴۰۰، به یکی از جنجالی‌ترین بحث‌ها در سیاست خارجی ایران تبدیل شد. ظریف در آن مصاحبه گفته بود که در سیاست خارجی ایران اغلب «دیپلماسی فدای میدان شده است» و اقدامات نظامی و امنیتی منطقه‌ای، به ویژه فعالیت‌های شهید حاج قاسم سلیمانی و نیروی قدس، دست دیپلماسی را بسته و فضای مانور مذاکرات را محدود کرده است.
چهار سال از آن مصاحبه گذشته و امروز بیش از پیش روشن شده که این نگاه جواد ظریف نه تنها درست نبود که خسارت‌بار هم بود. نگاهی که بیشتر ناشی از ناکامی‌های او در برجام و فرار از فشار پاسخگویی نسبت به خسارت‌های آن بود. اساسا مشکل غربگرایان این است که فهم درستی از مفهوم دیپلماسی ندارند و آن را مانند کوره‌ای می‌بینند که سوخت آن ابزار تولید قدرت کشور است و بدون معامله بر سر آنها نمی‌توان با دنیا ارتباط گرفت. اینها نمی‌فهمند که دیپلماسی واقعی عرصه تولید قدرت است، همان قدرتی که شهید حاج قاسم سلیمانی در میدان خلق می‌کرد. دستاوردهای میدانی او، دشمنان را شکست داده و هنوز نام او رهبران غربی، از جمله رئیس جمهور آمریکا را عصبانی می‌کند.
درس عملی این موضوع را می‌توان در رفتار روسیه در جنگ اوکراین دید. روسیه نه تنها در میز مذاکره، بلکه در میدان نیز قدرت خود را نشان می‌دهد. برای مثال، زمانی که ترامپ با بسته پیشنهادی ۲۸ ماده‌ای به روسیه پیشنهاد مذاکره برای صلح داد، اغلب این اقدام آمریکا را عقب‌نشینی در برابر خواسته های روسیه ‌دانستند اما مسکو بدون پذیرش هیچ پیش شرط و محدودیتی، تنها بررسی این بسته را پذیرفت و قبول مفاد آن را به توقف کامل کمک‌های نظامی غرب به اوکراین مشروط کرد. دیشب، درست یک روز پیش از دیدار ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، با پوتین برای مذاکره درباره آینده جنگ در اوکراین، پوتین با حضور در یکی از مقرهای فرماندهی جنگ اعلام کرد که نیروهای روسیه تقریباً در همه جبهه‌ها در حال پیشروی هستند و وظایف پشتیبانی رزمی زمستانی باید طبق پروتکل‌ها ادامه یابد. این نشان می‌دهد که روسیه هم در میدان و هم در دیپلماسی، اهداف خود را با هماهنگی کامل دنبال می‌کند و از این طریق، اهرم‌های فشار واقعی ایجاد می‌کند. نتیجه این هماهنگی، عقب‌نشینی فاحش غرب در مقابل خواسته‌های مسکو و کنترل روند مذاکرات و پیروزی‌ها در میدان جنگ بود.
تجربه امروز در بحران جنگ روسیه و اوکراین به خوبی نشان می‌دهد که ترکیب «میدان و دیپلماسی»؛ نه صرفاً مذاکره یا صرفاً فعالیت امنیتی و نظامی، می‌تواند اهرم واقعی قدرت باشد. وقتی ولادیمیر پوتین و سیاست خارجی روسیه هم‌زمان در میدان و هم پشت میز دیپلماسی پیشروی دارند، این وضعیت به آن‌ها اهرم فشار مؤثر می‌دهد تا در مذاکراتی مانند ملاقات پیش روی با ویتکاف، با قدرت بیشتری خواسته‌های خود را مطرح کنند. به عبارت دیگر، روسیه نشان داده است که «دیپلماسی­-میدان» نه دوگانه‌ای بین دیپلمات‌ها و نظامیان بلکه ترکیب برنده‌ای است که در آن دیپلماسی واقعی می‌تواند بر پایه قدرت میدانی شکل گیرد و نتایج ملموس به بار آورد.

مقالات مرتبط

امارات و جنگ سودان: از طلا شویی تا دامن ‌زدن به نسل‌ کشی

در سال‌های اخیر، سودان به یکی از خونین ‌ترین صحنه‌ های درگیری…

سایه سنگین چین بر روی نپال و تلاش هند برای حفظ منافع ملی

رقابت راهبردی هند و چین در منطقه جنوب آسیا به ویژه در…

آخرین فرصت غرب یا اولین فرصت ایران؟

نظم کنونی جهان که بر پایه ارزش‌های ادعایی غرب، منافع ایالات متحده،…

دیدگاهتان را بنویسید