نگاهی به آنچه از دست می دهیم
در این روزها در صحنه بینالملل شاهد فعالیت بازیگران مختلف در سطح منطقه و جهان هستیم که به دنبال جایابی خود در نظم آتی هستند. وقتی کنشهای این بازیگران را ارزیابی کنیم میبینیم مساله تغییر نظم و ایجاد نظم جدید اصلیترین پدیده برای توضیح رفتارهای این بازیگران است. کشورهای مختلف که به دنبال تامین منافع ملی خود هستند، متوجه هستند که تغییراتی در سطح تغییر نظم در حال وقوع است و برای همین برنامههای خود را متناسب با آن تنظیم میکنند و نسبت به آن غفلت نمیکنند. چیزی که در درون کشور کمتر به چشم میخورد.
🔶 چند روز پیش بود خبر نهایی شدن قرارداد کریدور زنگزور (جاده ترامپ) منتشر شد. این کریدور به منظور اتصال آذربایجان به نخجوان از درون خاک ارمنستان طراحی شده و یکی از تهدیدهای اقتصادی است که منافع اقتصادی ایران را تهدید میکند. به این معنا که مزیت جغرافیایی ایران برای ترانزیت کالا از شرق به غرب را تضعیف میکند و بازیگران رقیب ایران را تقویت میکند. این موضوع در راستای جایابی در نظم آتی در منطقه و جهان معنا پیدا میکند. یا شاهد اظهارات نتانیاهو درباره «اسرائیل بزرگ» بودیم که خشم کشورهای منطقه را برانگیخت. این صحبت در راستای نظمسازی جدید در منطقه غرب آسیا معنا پیدا میکند.
🔷 دیدار ترامپ و پوتین را هم میشود در این چارچوب دید و تحلیل کرد. دیداری که نتیجهای نداشت اما نشانههای قوی از تغییر نظم فعلی مخابره کرد. ترامپ با به پرواز درآوردن هواپیمای بمب افکن ب۲ بر سر پوتین میخواست به پوتین نشان دهد که قدرت اول آمریکاست و هنوز نظم آمریکایی برقرار است تا بتواند آنچه را که میخواهد به پوتین تحمیل کند. اما پوتین بدون توجه به این قدرتنمایی مطالبات خود را که بر پایه تغییر نظم استوار بود، مطرح کرد و در نتیجه این رویارویی جلسه بدون نتیجه پایان یافت. اما وقتی در داخل کشور نگاه میکنیم و جریانهای سیاسی را ارزیابی میکنیم، آنچه که موجب تعجب میشود دور بودن فضای سیاسی داخلی از این واقعیت مهم در صحنه جهانی و منطقهای است. گویی که در دنیایی موازی قرار داریم.
🔶 مباحث و اولویت رسانهها مباحث سطحی و غیرمهم است. کشمکشهایی که نشانی از تغییر نظم در آن مشاهده نمیشود. دغدغهها در سطح اینکه چه کسی در کجاست و چه کسی بهتر حرف میزند و تصویرسازی و دستآوردسازی برای مسئولین و مدیران. ضریب پیدا کردن مسایل غیرواقعی و غیراصلی که البته منافع عدهای و نه منافع ملی را تامین میکند. تعریف پروژههای مختلف در شبکههای اجتماعی برای ایجاد مساله درباره چیزی که اساسا وجود خارجی ندارد. تخریب و تاییدهایی که هیچ مسالهای آنها را پشتیبانی نمیکند.
🔷 در نتیجه این وضعیت عقبماندگی از تحولات و افزایش تهدیدات قابل تصور است. نخبگان سیاسی باید بدانند که در لحظات تاریخساز قرار داریم و درگیر شدن در مسایل غیراصلی و غیرواقعی باعث عقبماندگی ما در تغییر نظم خواهد شد.