گفتگو اختصاصی عصرایرانیان با غلامرضا خانکشیپور استاد دانشگاه و کارشناس کشاورزی:
افزایش شدید قیمت برنج در ماههای اخیر، یکی از ملموسترین نشانههای ضعف دولت در تنظیم بازار کالاهای اساسی است. در حالی که نه هزینههای تولید جهش غیرمنتظرهای داشته و نه کمبودی در عرضه وجود دارد، بازار برنج به نقطهای رسیده که مصرفکننده آن را «کالای لوکس» میداند و تولیدکننده نیز از سود واقعی محروم مانده است. برای بررسی دلایل این نابسامانی، خبرنگار عصر ایرانیان با دکتر غلامرضا خانکشیپور، استاد دانشگاه و کارشناس کشاورزی، گفتوگو کرده است.
فشار انباشته هزینهها و غیبت دولت در تنظیم بازار
دکتر خانکشیپور در ابتدای گفتوگو با اشاره به روند تاریخی قیمت برنج گفت: «در دو سه سال گذشته، قیمت برنج متناسب با افزایش هزینههای تولید رشد نکرده بود. در نتیجه، امسال شاهد جهش قیمتی هستیم که حاصل چند سال فشار انباشته بر کشاورزان است. اما نکته مهمتر این است که دولت در این سالها هیچ سیاست فعالی برای مدیریت بازار نداشته است؛ نه در خرید تضمینی، نه در ذخایر، نه در کنترل زنجیره توزیع.»
او افزود: «قیمت برنج همیشه در دورههای چندساله بدون تناسب با هزینههای تولید میماند و ناگهان جهش میکند؛ این یعنی بازار بدون راهبری رها شده است. وقتی تنظیم بازار فقط در حدِ صدور بخشنامه باقی میماند، نتیجه همین آشفتگی است.»
سیاستگذار، بازار را نمیفهمد
این کارشناس کشاورزی ضعف اصلی را در «فقدان درک واقعی از سازوکار بازار» دانست و تصریح کرد: «نهاد تنظیم بازار باید بتواند رابطه بین تولید، هزینه، واردات و تقاضا را بشناسد. اما امروز سیاستگذار نه داده دقیق دارد، نه تحلیل درست، نه ابزار اجرا. تصمیمها یا دیر گرفته میشود یا غلط، و نتیجه آن ناترازی آشکار در بازار است.»
خانکشیپور با انتقاد از رویکرد انفعالی دولت گفت: «تنظیم بازار ما واکنشی است نه پیشدستانه. دولت منتظر میماند تا قیمتها بالا برود، بعد بهجای کنترل علت، با پیام و هشدار دنبال کنترل معلول است. همین ناتوانی باعث شده مصرفکننده تحت فشار قرار گیرد و تولیدکننده هم بیانگیزه شود.»
ذهنیت دلاری و بیتوجهی به اثرات روانی بازار
خانکشیپور یکی از ریشههای گرانی را «دلاری شدن ذهنی بازار» عنوان کرد و گفت: «امروز حتی محصولی که هیچ وابستگی به ارز ندارد، با نرخ دلار قیمتگذاری میشود. در حالی که تولید برنج کاملاً ریالی است، کشاورز یا دلال با نگاه به نرخ ارز انتظار افزایش قیمت دارد. این خطای ذهنی را هیچ نهادی جدی نگرفته و تنظیم بازار در برابر آن کاملاً منفعل بوده است.»
او افزود: «وقتی دولت در تبیین واقعیتهای اقتصادی و شفافسازی ساختار قیمت کوتاهی میکند، فضا برای شایعه و سوداگری باز میشود. این همان خلأ سیاستی است که امروز نتیجهاش را در بازار برنج میبینیم.»
دلالان بازار را میچرخانند، نه دولت
این استاد دانشگاه با صراحت گفت: «واقعیت این است که امروز نه وزارت جهاد کشاورزی، نه سازمان حمایت، و نه ستاد تنظیم بازار، هیچکدام کنترلی بر قیمت برنج ندارند؛ این واسطهها هستند که بازار را میچرخانند.»
او ادامه داد: «قیمت برنج در روستاهای گیلان حدود ۲۲۰ هزار تومان است، اما در تهران تا ۵۰۰ هزار تومان فروخته میشود. این فاصله قیمتی نه ناشی از هزینه حمل است، نه ارزش افزوده؛ بلکه حاصل فعالیت شبکهای از واسطههاست که دولت توان یا ارادهی مهارشان را ندارد. نتیجه این است که کشاورز از قیمت بالا سودی نمیبرد و مصرفکننده قربانی بیعملی دولت میشود.»
سیاستهای غلط و تکراری؛ از ممنوعیت فصلی تا بیبرنامگی واردات
خانکشیپور با اشاره به سیاستهای اشتباه در حوزه واردات گفت: «یکی از عجیبترین تصمیمات دولت و مجلس، تکرار سیاست بیفایدهی ممنوعیت فصلی واردات برنج است. این تصمیم هیچ منطق اقتصادی ندارد. برنج کالایی ماندگار است؛ برنجهای هندی و پاکستانی تا پنج سال هم فاسد نمیشوند. اما دولت هر سال دقیقاً در زمان برداشت برنج داخلی، واردات را میبندد و بازار را به التهاب میکشاند.»
او افزود: «در حالیکه باید با شناخت دقیق از تولید داخلی، واردات هدفمند و زمانبندیشده انجام شود تا عرضه و تقاضا متعادل شود، اما دولت نه محاسبه دارد، نه برنامه. نتیجه، آشفتگی مزمن بازار و بیاعتمادی عمومی است.»
دولت باید از پستو بیرون بیاید
خانکشیپور در پاسخ به این سؤال که دولت در کوتاهمدت چه باید بکند، گفت: «دولت باید از پستوهای تصمیمگیری بیرون بیاید و با مردم و بازار شفاف صحبت کند. اگر ارز واردات گران شده، اعلام کند؛ اگر ذخایر کافی ندارد، صادقانه بگوید. پنهانکاری فقط به التهاب بازار دامن میزند.»
او تأکید کرد: «دولت نمیتواند از یکسو برنج را از کشاورز گران بخرد و از سوی دیگر ارزان به مردم بفروشد؛ اما میتواند با تنوعبخشی به واردات و عرضه برنجهای مختلف با قیمتهای متفاوت، بخشی از فشار را کم کند. متأسفانه در این زمینه نیز دولت عملاً هیچ اقدام مؤثری انجام نداده است.»
جمعبندی؛ دولت تماشاگر بازار است
به باور دکتر خانکشیپور، سه ضلع اصلی بحران برنج در ایران عبارتند از:
افزایش هزینههای تولید بدون سیاست حمایتی،
ذهنیت دلاری و نبود اطلاعرسانی شفاف،
سلطه واسطهها و ناتوانی دولت در تنظیم بازار.
او در پایان گفت: «بازار برنج امروز آینهای از ناکارآمدی سیاستگذاری اقتصادی در کشور است. تا زمانی که دولت از حالت ناظر منفعل به بازیگر فعال تبدیل نشود، همین چرخهی گرانی، نارضایتی و بیاعتمادی ادامه خواهد داشت.»

