برنامه رفع ناترازی آب شهر تهران:
کشور ما دارای اقلیم خشک و نیمهخشک بوده و میزان نزولات جوی آن کمتر از 30 درصد متوسط جهانی است. چالش کمآبی و بحران آب موضوع جدیدی نیست چون این سرزمین نه تنها هیچگاه اقلیم مرطوب و حارهای به خود ندیده، بلکه دورههای خشکسالی بهمراتب شدیدتر از سالهای اخیر داشته که آنرا مدیریت نموده است. نکته قابل توجه در موضوع خشکسالی و کم آبی، مدیریت آن است و باید بدانیم که در مقابل طبیعت و رخدادهای آن، حتی اگر خودمان در شکل گیری یا تشدید آن سهم داشته باشیم، نمیتوانیم مقابله نماییم. البته این رویکرد به معنای تسلیم شدن و پذیرفتن شرایط نامطلوب نیست بلکه انتخاب یک نگاه واقع بینانه و مبنایی برای برنامهریزیِ منطقی و راهبردی است. از این رو برنامههای رفع ناترازی آب شهر تهران را میتوانیم از نظر موضوعی در پنج راهبرد شامل ایجاد قوانین و مقررات، افزایش راندمان منابع موجود، مدیریت مصرف، بهرهبرداری حداکثری از بارش باران و منابع جدید آب ارایه و پیگیری نماییم.
راهبرد اول: ایجاد قوانین و مقررات
الف) وجود تعارض منافع در موضوع آب تهران باعث شده است تا در اکثر موارد یا تصمیمات درست اتخاذ نشود و یا تصمیمات درست بخوبی اجرا نشوند. این تعارض منافع عموماً بین دستگاههای اجرایی نظیر وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست ایجاد میشود و از این رو در شهر تهران و برای موضوع آب لازم است با ایجاد یک تشکل مرکزی و عضویت نمایندگان تمام دستگاههای اجرایی این تعارض منافع را بر طرف نمود. حضور حداقل دو نفر از چهرههای مردمی و معتمد در این تشکل و ایجاد آن زیر نظر شخص رئیس جمهور یا معاون اول، ویژگی بارز آن است.
ب) تهدیدات در صنعت آب علاوه بر بلایای طبیعی، به ترتیب سایبری، خرابکاری و اقتصادی هستند که باید در مورد تک تک آنها برنامه داشته باشیم. در موضوع پدافند غیرعامل در حوزه آب، ما کمتر بر طراحی منسجم و یکپارچه برای شناسایی راههای نفوذ، ایمن سازی اضطراری، مصون سازی و رزمایش تمرکز داشتهایم. لازم است برای مراحل مختلف حمله یا بلایا، از آمادگی تا آماده باش و مقابله و بازیابی برنامهریزی دقیقی داشته باشیم.
ج) توجه به آمایش سرزمین و برنامهریزی توسعه بر مبنای منابع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از مسائل اصلی در کلانشهر تهران توجه ویژه به مقوله آب در فرآیند صدور پروانه ساختمان است که ضرورت دارد به این سئوال مهم پاسخ داده شود که آیا ظرفیت آبی لازم برای ایجاد یک ساختمان جدید را در اختیار داریم و اگر پاسخ مثبت بود نسبت به صدور پروانه اقدام شود. با این رویه، ظرفیت آبی در تهران پاسخگوی تعداد مشخصی از جمعیت است که باید محاسبات لازم انجام و سقف جمعیتی مجاز برای کلانشهر تهران تعیین گردد.
د) هزینه تمامشده آب، تعیینکننده توان طرف عرضه برای تداوم ارائه خدمات آب است و ارزش اقتصادی آب نیز تعیینکننده توان پرداخت طرف تقاضا برای جبران خدمات آب در یک منطقه جغرافیایی یا برای یک منبع آب است. آب یک کالای اجتماعی- اقتصادی است که بدون استفاده از آن نه حیاتی قابل تصور و نه فعالیت اقتصادی قابل انجام است. «قیمتگذاری آب» بهعنوان یکی از موضوعات اصلی اقتصاد، باید در مدیریت و تخصیص آب مورد توجه ویژه قرار گیرد و این اقدام در اصلاح الگوی مصرف نقش مهمی خواهد داشت.
راهبرد دوم؛ افزایش راندمان منابع موجود
الف) مشکل اصلی سد لار بعنوان یکی از منابع تأمین کننده آب شرب تهران، نشتی آب از بدنه و پیاش است که از همان ابتدای بهرهبرداری مشاهده شد و دلیل آن شرایط زمینشناسی و فعالیتهای زمینگرمای منطقه است. این نشتی با احداث تونلهای مهار و انتقال آب قابل کنترل است و میتواند سالانه حدود 170 میلیون مترمکعب به ظرفیت آبی تهران اضافه نماید. احداث تونلها برای مهار و انتقال آب نشتی سد لار، یکی از مهمترین راهکارهای مهندسی برای مقابله با این مشکل و جلوگیری از هدررفت آب است که در شرایط فعلی که با کمبود آب در کلانشهر تهران مواجه هستیم، یکی از منابع آبی در دسترس محسوب میشود. احداث این تونلها در عمق پایینتر از پی سد و در دیوارههای دره، مانند یک سیستم جمعآوری زیرزمینی آب عمل میکنند. آبهایی که از بدنه و پی سد نشت میکنند، به جای آن که به طور پراکنده در دره پخش شده و هدر روند، توسط نیروی جاذبه به سمت این تونلها هدایت میشوند و در نتیجه از هدررفت آب جلوگیری میشود و آبی که در این تونلها جمعآوری میشود، به سمت تصفیهخانههای تهران یا سد لتیان هدایت میشود تا در نهایت به شبکه آب شرب پایتخت اضافه شود. همچنین این تونلها با تخلیه بخشی از آب زیرزمینی، به کاهش فشار روی بدنه سد کمک میکنند که این خود یک مزیت ایمنی نیز محسوب میشود.
ب) آب تصفیهشده با کیفیت آشامیدنی، یک کالای باارزش و پرهزینه است که با صرف انرژی و هزینه زیاد تولید میشود اما در نظام فعلی توزیع، بخش قابل توجهی از این آب باکیفیت صرف مصارفی میشود که نیازی به این سطح از کیفیت ندارند نظیر آبیاری فضای سبز شهری و شستشوی معابر. این اقدام به معنای هدررفت سرمایهگذاری در تصفیهخانهها و مصرف بیرویه انرژی است. با ارتقای سطح تصفیه پسابهای تصفیهخانههای فاضلاب تهران تا استانداردهای لازم برای مصارف غیرآشامیدنی، میتوان آن را جایگزین آب آشامیدنی در بخشهای دیگر نمود و حجم زیادی از آب شیرین برای مصارف ضروری را آزاد نمود.
ج) تهران هفده روددره دارد که موارد اصلی آن شامل روددرههای دربند، درکه، فرحزاد، دارآباد، گلابدره، حصارک و وردیج هستند، که حجمی قابل توجهی آب در حال حاضر عمدتاً بدون استفاده به صورت سیلاب هدر میرود. با مهار آنها میتوان بین 200 تا 250 میلیون مترمکعب در سال به ظرفیت آبی تهران اضافه کرد و علاوه بر آن، مهار سیلاب و گردشگری آب را نیز در این مناطق توسعه داد.
د) هدف استحصال سالانه حدود 100 میلیون متر مکعب از آب رودخانه رود شور است. رودشور در ابتدا از کوههای قرهداغ در استان زنجان سرچشمه میگیرد و در مسیر خود از دشتهای ابهر و قزوین عبور میکند. در این بخشها، آب رودخانه نسبتاً شیرین یا با شوری بسیار کم است اما با ورود به شمال شهرستان اشتهارد، رود از مناطقی عبور میکند که دارای نهشتههای تبخیری، نمکزارها و خاکهای شور هستند که قبل از این نقاط میتوان نسبت به طرح انتقال آن اقدام نمود.
هـ ) فرسودگی شبکه توزیع آب در تهران باعث از دست رفتن سالانه حدود 200 میلیون متر مکعب از آب تولیدشده به صورت نشتهای پنهان و آشکار میشود. طرح جدا نمودن شبکه آب شرب و آب بهداشتی نیز سالها مطرح بود. اینک میتوان جهت بازسازی شبکه فرسوده، جداسازی شبکه توزیع آب شرب و بهداشتی را آغاز نمود. در این راهکار، در حین حفاریها و تعویض لولههای فرسوده، یک شبکه کاملاً مجزا با لولههایی با قطر کوچکتر و استانداردهای بالاتر، بهطور اختصاصی برای آب شرب در کنار شبکه بازتأسیسشده برای آب بهداشتی (که میتواند از منابع باکیفیت پایینتر مانند آبهای بازیافتی نیز تغذیه شود) کارگذاری میگردد. این یکپارچگی، هزینههای سنگین حفاریهای مکرر و ایجاد اختلال در بافت شهری و ترافیک را تنها یکبار تحمیل میکند و در عین حال، حداکثر بازدهی را به همراه دارد. این طرح را میتوان به صورت فازبندی شده، ابتدا در یک ناحیه پایلوت و سپس در سراسر شهر اجرا نمود تا امکان یادگیری و اصلاح فرآیندها نیز فراهم آید. دستاوردهای این طرح جامع، بسیار فراتر از رفع یک مشکل فوری است.
در کوتاهمدت، صرفهجویی عظیمی در منابع آب حدود 200 میلیون متر مکعب در سال از طریق حذف نشتها حاصل میشود. در میانمدت، بهینهسازی اقتصادی چشمگیری اتفاق میافتد، چرا که هزینههای کلان تصفیه آب تنها معطوف به حجم کمتری از آب شرب خواهد شد و در بلندمدت، زیرساختی پایدار و مقاوم برای پایتخت ایجاد میگردد که کیفیت آب شرب را تضمین و امکان مدیریت مصرف را با تعرفههای جداگانه فراهم میکند. بنابراین، این طرح یک سرمایهگذاری راهبردی و ضروری برای عبور از بحران آب و تضمین امنیت آبی تهران در آینده است که اجرای سریع و قاطعانه آن نیازمند عزم ملی و تخصیص به موقع منابع مالی میباشد.
راهبرد سوم؛ مدیریت مصرف
الف) مصارف نامتعارف که شامل مواردی نظیر شستشوی معابر با آب شرب، آبیاری فضای سبز در ساعات گرم، پر کردن استخرهای خصوصی و استفاده غیربهینه در بخش صنعت میشود، سهم قابل توجهی در هدررفت منابع ارزشمند آبی تهران دارند. لازم است بر پایه اصل “مصرف کم، هزینه کم؛ مصرف زیاد، هزینه بسیار زیاد” گروههای مصرف کننده را به ضروری، متعارف و نامتعارف تقسیم نماییم تا بار مالی را به صورت عادلانه بر دوش پرمصرفها قرار داده و درآمدهای حاصل از آن برای نوسازی و بهینهسازی شبکه آبی تهران مصرف شود.
ب) گردشگری آب با هدف آشنایی مستقیم شهروندان با فرآیندهای استحصال، انتقال و مدیریت آب است و ارتقای فرهنگ صرفهجویی در مصرف آب، ایجاد درک صحیح از ارزش آب در بین کودکان و نوجوانان، کاهش مصرف آب در بخش خانگی و توانمندسازی کودکان به عنوان همیاران آب میباشد. تدوین محتوای آموزشی و برگزاری تورهای گردشگری شامل بازدید از سدهای تأمینکننده آب تهران، آشنایی با سیستمهای استخراج آب زیرزمینی، مشاهده سیستمهای انتقال و توزیع آب و بازدید از تصفیهخانههای آب تهران در این برنامه طراحی میشوند.
ج) تشویق به نصب و ترویج تجهیزات کاهنده مصرف آب نظیر سردوشهای کممصرف با دبی کنترل شده و شیرآلات هواده مجهز به سیستم تزریق هوا یک راهکار اساسی و فوری میتواند باشد که بین ۲۰ تا ۳۵ درصد در مصرف سرانه آب بخش خانگی و اداری تهران صرفهجویی به دنبال دارد. با توجه به سهم بالای بخشهای کشاورزی و صنعت در مصرف آب، استفاده از تجهیزات کاهنده در این حوزهها از ضروریات مدیریت بحران آب است.
در بخش کشاورزی، جایگزینی روشهای سنتی با سیستمهای آبیاری تحت فشار مانند آبیاری قطرهای و بارانی پیشرفته، همراه با استفاده از سنسورهای سنجش رطوبت خاک، میتواند تا ۵۰ درصد در مصرف آب صرفهجویی ایجاد کند. در بخش صنعت، نصب برجهای خنککننده گردشی به جای سیستمهای یکبارمصرف، مهمترین راهکار کاهش مصرف آب در فرآیندهای خنککاری است. همچنین استقرار سیستمهای تصفیه و بازیابی پساب این امکان را فراهم میآورد تا آب صنعتی چندین بار مورد استفاده مجدد قرار گیرد. بهینهسازی فرآیندهای تولید با نصب شیرهای خودکار و سامانههای کنترل هوشمند جریان آب نیز نقش مؤثری در کاهش تلفات دارد. اجرای همزمان این راهکارها در کنار تجهیز ساختمانها به کاهندههای خانگی، یک استراتژی جامع برای عبور از بحران آب شکل میدهد. بر این اساس، سرمایهگذاری در فناوریهای کاهنده مصرف نه تنها موجب حفظ منابع آبی میشود، بلکه در بلندمدت از نظر اقتصادی نیز به صرفه خواهد بود.
راهبرد چهارم؛ بهرهبرداری حداکثری از بارش باران
الف) بارشهای باران اگرچه اغلب کوتاه و سیلآسا هستند، ولی پتانسیل عظیمی به عنوان یک منبع رایگان و در دسترس محسوب میشوند. متأسفانه بخش عمدهای از این نعمت الهی بدون استفاده مفید، به صورت رواناب از دسترس خارج میشود. ساختمانهای مسکونی، اداری و تجاری در محدوده شهرداری تهران، میتوانند به مخازن جمعآوری و ذخیرهسازی آب باران مجهز شوند تا آب باران از سطوح مختلف مانند پشتبام و حیاط را جمعآوری، تصفیه اولیه و برای مصارف غیر شرب ذخیره نماید. با این اقدام، به طور چشمگیری از حجم آبگرفتگی در معابر نیز کاسته خواهد شد.
ب) مدیریت و بهرهبرداری از روانآبهای سطح معابر تهران یک راهکار کلان و زیرساختی است که مکمل بسیار مؤثری برای سیستمهای ذخیرهسازی خانگی محسوب میشود. این طرح با محوریت شهرداری تهران اجرای میشود و ذخیره سازی آب در مخازن زیرزمینی یا نیمهزمینی بزرگ پیشساخته از جنس پلی اتیلن یا بتن پیشساخته و زیر فضاهای عمومی مانند پارکینگهای طبقاتی، پارکها و میادین احداث خواهد شد. آب استحصالی و تصفیه شده توسط این سامانه سراسری، کیفیت مناسب برای مصارف غیرشرب را خواهد داشت. عمدهترین مصارف آن شامل آبیاری فضای سبز شهری شامل چمن، درختان و گلهای غیرخوراکی، شستوشوی معابر و زیرگذرها، پر کردن مخازن آب آتشنشانی و سیستمهای خنککننده غیرمستقیم در برخی صنایع و ساختمانهای بزرگ خواهد بود. مدل اجرایی و اقتصادی این طرح میتواند به صورت سرمایهگذاری دولتی-خصوصی باشد.
بدین صورت که شهرداری با تعریف یک پروژه کلان، زیرساختهای اصلی مانند کانالها و حوضچهها را احداث کرده و بخش خصوصی میتواند با سرمایهگذاری در احداث و بهرهبرداری از مخازن و شبکه توزیع، در ازای فروش آب غیرشرب به شهرداری و صنایع مرتبط، سودآوری داشته باشد. مزایای این طرح بسیار فراتر از تأمین بخشی از آب مورد نیاز شهر است و شامل کاهش چشمگیر پدیده آبگرفتگی و سیلابهای شهری، کاهش آلودگی آبهای سطحی، تغذیه هدفمند سفرههای آب زیرزمینی از طریق طرحهای تعبیه شده، کاهش هزینههای نگهداری معابر و در نهایت، ارتقای تابآوری کلانشهر تهران در برابر تغییرات اقلیمی و بحران کمآبی میشود. این طرح شهرداری را از یک مصرفکننده بزرگ آب به یک مدیر و بازیافتکننده فعال این مایه حیات تبدیل خواهد کرد.
ج) در نظام بهرهبرداری از مراتع مسایل مختلفی از زاویه دولت و مردم وجود دارد. از نگاه دولت محدودیت در بهرهبرداری وجود دارد و ورود دام به مراتع ممنوع است، اما از نگاه مردم بحث اشتغال زایی، دامپروری، توجه به صنعت گیاهان دارویی مطرح است. اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری در بالادست حوزههای آبریز برای جلوگیری از تبخیر بیشتر، مدیریت سیلابها و تقویت سفرههای آب زیرزمینی، هم برای دولت و هم برای مردم مطلوب است و این حضور لزوماً به معنای تغییر کاربری و اقدامات کشاورزی نیست.
د) استخرهای جمع آوری آب یا هوتک، راهکاری مؤثر در آبخیزداری مدرن برای حوزه آبریز تهران شناخته میشود. این سازههای انعطافپذیر به طور گسترده در کنترل سیلابهای ناگهانی و کاهش فرسایش خاک مؤثرند و بعلت استفاده از مصالح محلی، مقرون بهصرفه بوده و سرعت اجرای بالا در مقایسه با سازههای بتنی دارند.
راهبرد پنجم؛ منابع جدید آب
الف) بارانزایی علاوه بر آنکه یک منبع جدید آبی است، اقدامی در راستای صیانت و شناخت منابع جوّی کشور نیز میتواند تفسیر شود. در کشورمان و در زمان دولتهای مختلف در چند نوبت بهصورت جستهوگریخته و کاملاً بهدور از فضای رسانه، انواع مختلفی از فناوریهای بارانزایی آزمایش شده است، لیکن در مقاطعی از زمان در انحصار برخی دستگاههای اجرایی قرار گرفت. اکنون میتوان تحقیقات در این زمینه را تکمیل نمود.
ب) آبهای ژرف یا استراتژیک در اعماق بسیار زیاد زمین و در لایههای سنگی عمیق و معمولاً در عمق بیش از یک تا دو کیلومتری زمین قرار دارند. اگرچه اکتشاف و استخراج این آبها با چالشهای فنی و هزینههای سنگینی همراه است، اما میتوانند به عنوان یک ذخیره استراتژیک و مطمئن در دوران اوج بحران و برای مصارف حیاتی و شرب در نظر گرفته شوند. بر اساس مطالعات زمینشناسی اولیه، پتانسیل وجود چنین منابعی در دشتهای عمیق اطراف تهران مانند دشت ورامین یا مناطق خاص زمینساختی البرز قابل بررسی است. یک مخزن ژرف میتواند ظرفیتی در حدود چند ده تا چند صد میلیون متر مکعب آب داشته باشد و قادر است نیاز شرب بخش قابل توجهی از جمعیت تهران را برای مدتی محدود تأمین نماید.
ج) برج آبی به هر ناحیهی کوهستانی یا مرتفعی گفته میشود که در آن، فرایندهای بارش، برفاندوزی، یخچال و ذوب برف موجب ذخیره و رهاسازی تدریجی آب به سوی پاییندست میشود. به تعبیر سادهتر، کوهها همچون «مخازن طبیعی» عمل میکنند. با احداث سدهای تنظیمی کوچک و متوسط در ارتفاعات، ایجاد مخازن ذخیرهسازی و سدهای زیرزمینی در دامنههای کوهپایهای و احداث تونلهای زهکشی و سامانههای ثقلی انتقال آب، امکان استحصال سالانه بین ۳۰۰ تا ۴۵۰ میلیون مترمکعب آب با کیفیت و قابلیت اطمینان بالا برای مصارف شرب در تهران وجود دارد. این طرح در شهرهایی همچون نیویورک (ایالات متحده)، ویکتوریا (کانادا) و بسیاری از شهرهای آلپنشین اروپا تجربه شده است.
د) ایجاد یک تونل اصلی به طول ۵۰ کیلومتر از شرق به غرب تهران در عمق ۸۰ تا ۱۲۰ متری سطح زمین با قطر حدود ۸ متر که مجهز به دیواره بتنی آببند ، سیستم پیشرفته زهکشی با حلقه چاههای جذبی و زهکش افقی و ایستگاههای پمپاژ باشد، میتواند بعنوان یک سد زیر زمینی، سالانه حدود ۹۰ میلیون مترمکعب آب شرب به ظرفیت آبی تهران اضافه نماید. این پروژه با الهام از تجربیات موفق بینالمللی به ویژه ژاپن به عنوان پیشگام این فناوری با بیش از ۱۰۰۰ پروژه موفق و همچنین نمونههای موفق در هند و برزیل طراحی میشود.

