در سال 1359، پس از کودتای نوژه، روحانی در نطقی خواستار انحلال تیپ نوهد ارتش شد و آنها را «توطئهگر» خواند. این سخنان با واکنش شهید چمران مواجه شد که پاکسازی گسترده در ارتش را تأیید کرد، اما انحلال نوهد را نادرست دانست. چمران تأکید کرد که کنار گذاشتن بهترین رزمندگان بهجای کنترل آنها، میتواند به پیوستن آنها به دشمن منجر شود. او از ایمان ارتشیانی چون صیاد شیرازی دفاع کرد و گفت پشت سر آنها نماز میخواند. این اختلاف نشاندهنده نگاه منفی روحانی به نیروهای نظامی از همان ابتدا بود.
این نگاه در دولت یازدهم و دوازدهم به سپاه نیز تسری یافت. روحانی بارها خواستار محدود شدن نقش سپاه در اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی شد و معتقد بود سپاه باید صرفاً به وظایف نظامی مرزی بپردازد. سردار حاجیزاده در مصاحبهای از موانع دولت روحانی در برابر فعالیتهای نظامی، از جمله رونمایی موشکها و رزمایشها، گلایه کرد. او اشاره داشت که دولت روحانی بودجهای به سپاه اختصاص نداد، امری که به گفته او در جهان بیسابقه است و بهنوعی «اجتهاد علیه بازدارندگی» محسوب میشود. این سیاست در راستای دیپلماسی برجام بود که به نتایج ملموسی منجر نشد. اگر توان موشکی کشور نبود، نظام اسلامی در جنگ اخیر با تهدیدات جدی مواجه میشد.
سانحه هواپیمای اوکراینی در سال 1398 نیز نمونه دیگری از این رویکرد است. در این واقعه، 176 سرنشین به دلیل شلیک اشتباه سامانه پدافندی سپاه جان باختند. از منظر بینالمللی، دادگاه انتاریو ایران را مسئول پرداخت غرامت دانست، اما در داخل، این پرونده همچنان مبهم است. در شرایط جنگی، انتظار میرود پروازهای غیرنظامی محدود شود، اما این اتفاق نیفتاد. نیروی هوافضای سپاه هشدار تنش بالا را به سامانه پدافند و مراجع بالاتر اعلام کرده بود، اما سازمان هواپیمایی کشوری هماهنگی لازم را دریافت نکرد. طبق قانون هواپیمایی کشوری (مصوب 1328)، هیئت وزیران به ریاست رئیسجمهور میتوانست پروازها را محدود کند، اما این وظیفه انجام نشد.
دولت وقت در بیانیهای، با تأکید بر «خطای انسانی» پدافند سپاه، خود را تبرئه کرد و انگار نظام را واحدی جدا از خود میدید. در دادسرای نظامی، متهم ردیف اول به دلیل شلیک بدون مجوز به 13 سال حبس محکوم شد، اما نقش هیئت وزیران و رئیسجمهور در این قصور بررسی نشد. این ترک فعل میتواند مصداق تسبیب در قتل شبهعمد باشد، که در فقه بهعنوان قتلی تعریف میشود که قصد فعل وجود دارد، اما قصد قتل خیر. چرا رئیسجمهور وقت جلسه اضطراری تشکیل نداد؟ آیا این ناهماهنگی ریشه در نگاه منفی روحانی به سپاه داشت؟
اظهارات اخیر روحانی این احتمال را تقویت میکند که او با انگیزه تخریب وجهه سپاه عمل کرده است. در حالی که سپاه در حوزههای امدادی، جهادی، سازندگی و نظامی عملکرد بهتری از دولت او داشت، به نظر میرسد روحانی با طرح این مسائل قصد داشت سپاه را در ماجرای هواپیما مقصر جلوه دهد. این رویکرد، نهتنها به انسجام ملی آسیب زد، بلکه نشاندهنده تداوم بغض تاریخی او نسبت به نیروهای نظامی، از ارتش در ابتدای انقلاب تا سپاه در دوران اخیر است.
این متن فراجناحانه است و بدون قصد تخریب، تنها به دنبال تبیین حقیقت است. پرونده هواپیمای اوکراینی همچنان باز است و نیاز به بررسی در دیوان عالی کشور دارد تا مسئولیتهای قانونی، بهویژه نقش رئیسجمهور و هیئت وزیران، مشخص شود. آیا انگیزه روحانی در این اظهارات، کینه شخصی یا سیاسی بود؟ این پرسش همچنان باقی است و پاسخ آن میتواند به روشن شدن ابعاد این فاجعه کمک کند.