رونمایی از کسی که فریب فرانچسکو را خورد

فرانچسکو، نام کوچک یک مذاکره‌کننده اروپایی که چند وقتی است به عنوان نمادی از ساده‌لوحی و بی‌اعتنایی نسبت به تامین منافع ملی کشور در مذاکره با طرف‌های غربی بر سر زبان‌ها افتاده است. ماجرا از آن جا شروع شد که جواد ظریف مسئول مذاکرات منتهی به عهدنامه برجام در مصاحبه با رسانه‌ای که در دوران تصدی‌کری غیرقانونی‌اش در معاونت راهبردی پزشکیان آن را تاسیس کرد و به آن بودجه اختصاص داد، پا روی پا انداخت و با اعتماد به نفس همیشگی‌اش گفت: کارشناس اتحادیه اروپا که نام کوچکش فرانچسکو بود روز آخر به یکی از همکاران بسیار خوب من که مذاکره‌کننده‌ای بسیار بسیار قوی هست و من مدیون او هستم، گفت که به جای لغو تحریم‌ها باید بنویسیم تعلیق و او که مدیر دیپلماسی بسیار بسیار برجسته‌ای هم هست اجتهاد کرده بود و گفته بود اشکالی ندارد و به ما هم خبر نداده بود.
صحبت‌هایی که در کنار ادعاهای مکرر ظریف در سال‌های اخیر که مدعی شده بود چیزی به نام اسنپ‌بک نه در برجام و نه در قطعنامه 2231 وجود ندارد، تناقض بزرگی را در ذهن‌ها به وجود آورده بود و هم‌زمان انتقادات بسیاری علیه این ادعاهای متناقض و این ساده‌انگاری اعصاب خردکن در برخورد با مسئله حفظ منافع ملت و دستاوردهای دانشمندان برانگیخت؛ از جمله این که چرا ظریف کسی را که این چنین گاف بزرگی در مذاکرات داده را در همان صحبت‌ها «مذاکره‌کننده‌ای بسیار بسیار برجسته و قوی» می‌خواند؛ البته برای تیم مذاکره‌کننده‌ای که در آن چندین جاسوس مثل عبدالرسول دری اصفهانی وجود داشت، امثال بعیدی‌نژاد را با هر گافی که داده باشند می‌توان قوی و برجسته نامید؛ بعیدی‌نژاد همان کسی است که روز گذشته در برابر دوربین مجری‌ای که با تغییر دولت‌ها رنگ عوض می‌کند و در آخرین اقدامش با برنامه‌سازی علیه روسیه در جایگاه مشاور وزیر خارجه، از سمتش برکنار شد، حاضر شد و به شکلی خونسرد که گویی خاطرات کودکی‌اش را مرور می‌کند، از خود به عنوان کسی که گول فرانچسکو را خورد، رونمایی کرد و گفت: فرانچسکو کلمه تعلیق را پیشنهاد داد و ما خیلی به کلمه استفاده شده توجه نکردیم و به ظریف هم اطلاع ندادیم که از چنین کلمه‌ای استفاده می‌کنیم!
برجام که طبق ادعای خالقین آن «خورشید تابان» بود و «آن را خدا آورده بود»!، هر چه از آن گذشت با افشا شدن باگ‌های فراوان و متن ضعیفش، مدافعین آن هم در لاک دفاعی فرو رفتند و برای پوشش خسارت محضی که عاید کشور کرده بودند، به دروغ‌هایی همچون ادعاهای ظریف درباره نبود مکانیزم ماشه در آن متوسل شدند که حالا و با رای شورای امنیت مشخص می‌شود متن توافق تا چه حد ضعیف و علیه منافع کشور بود؛ البته در همین مورد هم خط رسانه‌های تندروی غربگرا پس از رسوایی این بوده است که مقصر مکانیزم ماشه روسیه بود و نه تیم مذاکره‌کننده ایرانی؛ در حالی که علی‌اکبر صالحی به عنوان یکی از اعضای اصلی همین جریان اعتراف کرد: «در مذاکرات و در بند مربوط به اسنپ‌بک حق وتو را از پنج کشور گرفتند اما آقای لاوروف (وزیر خارجه روسیه) اعتراض کرد ولی خب حالا این شد!» اعترافی که نشان می‌دهد حتی روسیه خواستار این بود در این بند تجدید نظر شود تا در صورت فعال‌شدن آن بتواند آن را وتو کند اما در سایه ساده‌انگاری و اهمال تیم ایرانی این پیشنهاد مغفول ماند.
کسانی که در ابتدای این توافق که هنوز این گاف‌ها برای عموم نمایان نشده بود، با غرور و افتخار مدعی بودند «تمام مسئولیت مذاکرات با آن‌هاست» و «هیچ بندزنی قادر نیست کاسه شکسته تحریم‌ها را به صورت اول برگرداند»، اکنون مسئولیت را به گردن دیگران می‌اندازند و به راحتی از فجایع ساخته دستشان صحبت می‌کنند؛ یقینا هر جای دیگر دنیا بود علیه چنین افرادی پرونده سنگین قضایی تشکیل می‌شد و برخوردی با آن‌ها صورت می‌گرفت که مایه عبرت مسئولین آینده باشد. البته فرانچسکو و ماجرای اسنپ‌بک تنها قطره‌ای از دریای ساده‌لوحی‌ها و ادعاهای متناقض اصحاب برجام بود؛ ظریف پیش از این نیز قبل از خروج ترامپ از برجام مدعی شده بود: «اگر آمریکا تحریم‌ها را با یک حرکت خودکار برگرداند، کسی در دنیا آن را اجرا نخواهد کرد»
در ایام مذاکرات هسته‌ای، روزنامه‌های اصلاح طلب در کنار برخی دولتمردان به بیان وعده و وعیدهای رنگارنگ پرداختند. از جمله: «تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند» «با توافق هسته‌ای بذر اقتصاد ایران به ثمر می‌نشیند» «امسال اقتصاد ایران بعد از توافق هسته‌ای شکوفا خواهد شد» «منتظر هجوم سرمایه‌های خارجی بعد از توافق هسته‌ای باشید» «اکنون کشور از بیکاری رنج می‌برد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالی برای ازدواج دارند و دولت وظیفه دارد این مشکلات را برطرف کند و امیدوارم با لغو تحریم‌ها این مشکلات برطرف شده و کارهای عمرانی نیز با سرعت بیشتری انجام شود»
وعده‌های سراب‌گونه‌ای که هیچ‌کدام محقق نشد و نهایتا هم سرمایه‌گذاری در آن هشت سال 40 درصد نسبت به دوره هشت ساله دولت های نهم و دهم کاهش یافت و عقب‌ماندگی‌های جدی در زیرساخت‌های کشور در اثر به انتظار غرب نشستن و پس زدن دیگران نصیب کشور شد که ناترازی‌های امروز تنها بخشی از آن هاست. از جمله دیگر ادعاهای دروغ طریف که پس از خروج آمریکا از برجام و در شرایطی که دولت روحانی تصمیم گرفت هم‌چنان با اروپایی‌ها به انجام تعهدات یک‌طرفه خود در این عهدنامه ادامه بدهد، درباره بحث اینستکس بود که بنا بود با سوءاستفاده از خوش‌خیالی تیم مذاکره‌کننده ایرانی یک سازوکار مالی اروپایی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا باشد؛ سازوکاری که ظریف آن را در تیر 98 دارای «ارزشی استراتژیک و راهبردی» دانست اما با گذشت زمان و بعد از آن که چیزی نصیب کشور نشد و تنها ابزاری شد برای ادامه امتیازدهی ما، در خرداد ماه امسال اعتراف کرد: «توقع ما از اروپایی‌ها درباره اینستکس اشتباه بود.» ‌

مقالات مرتبط

کاهش اثر مکانیسم ماشه بر صنعت ایران؛ از دل محدودیت تا افق استقلال

مکانیسم ماشه بار دیگر به موضوعی داغ در محافل سیاسی و رسانه‌ای…

از ضایعات ماهی تا درمان زخم؛ داستان یک کشف ایرانی

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که پولک دورریختنی یک ماهی می‌تواند…

1 مهر 1404

معادن ایران از خام‌فروشی تا عدالت و ثروت

ایران یکی از غنی‌ترین کشورهای جهان از نظر منابع معدنی است؛ از…

دیدگاهتان را بنویسید