با انحلال بانک آینده شایدد بهتر بتوان درباره ایرانمال صحبت کرد. مجموعهای که چند سال قبل ساخته شد و حالا امروز قرار است برای بدهیهای علی انصاری و بانک آینده به فروش گذاشته شود. در چنین شرایطی، چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران در این مجموعه برگزار شد و جمعه شب با برگزاری مراسم اختتامیه در زمین تنیس این مجموعه به پایان رسید.
مجموعهای که به نظر میرسد سازندگان آن حالا که باید پاسخگوی اشتباهاتشان باشند، به دنبال ریبرند خودشان آن هم با یک جشنواره فرهنگی هستتند.
سالنهای مجهز، فرش قرمز، سینماگران جوان، لبخندها و پوسترها. اما لایهی زیرینش رنگ و بوی دیگری دارد. در جهانی که تصویرسازی رسانهای بخش مهمی از «مدیریت بحران» است، برگزاری رویدادهای فرهنگی در مجموعهای با سابقهی مالی بحثبرانگیز، تصادفی نیست.
این اتفاق، بیشتر از آنکه به «حمایت از هنر» مربوط باشد، نشانهای از استراتژی ریبرندینگ ایرانمال است؛ تلاشی برای بازسازی چهرهای فرهنگی، در برابر حافظهی عمومی که هنوز ایرانمال را با گزارشهای ناترازی بانک آینده و ابهام در تأمین مالی میشناسد.
ایرانمال امروز میخواهد با فیلم و موسیقی و کتابخانه، خود را از گذشتهی بانکیاش جدا کند. اما آیا میشود با چند جشنواره، ساختار و حافظهی اقتصادی یک پروژه را پاک کرد؟سؤال اصلی این نیست که چرا جشنواره در ایرانمال برگزار میشود بلکه این است که چرا ایرانمال، با تمام ظرفیتهایش، در شرایط فعلی به یکی از مراکز رسمی برگزاری رویدادهای فرهنگی تبدیل شده است؟ چه کسی تصمیم میگیرد که نهادی با پرونده باز اقتصادی، به نماد فرهنگ و هنر بدل شود؟
البته هیچ هنرمندی مقصر نیست. برای فیلمسازان جوان، هر فرصتی برای دیده شدن ارزشمند است. اما مشکل آنجاست که این فرصت، به ابزاری برای تطهیر چهره و سابقه بد مجموعهای بدل شود که هنوز پاسخ روشنی دربارهی منابع و بدهیهایش نداده است. وقتی جشنوارهای با این اهمیت و ضریب رسانهای در چنین فضاهایی برگزار میشوند، ناخواسته به تابلوی تبلیغاتی یک برند تبدیل میشوند. برندی که هنوز حسابش با اقتصاد و اعتماد عمومی روشن نیست.
ایرانمال اگر واقعاً به فرهنگ باور دارد، بهتر است از مسیر شفافیت اقتصادی، پاسخگویی عمومی و حمایت واقعی از تولید فرهنگی مستقل وارد شود، نه از مسیر برگزاری جشنوارههایی که در برای هنرمندان و فیلمسازان است و این مجموعه از هنرمندان به عنوان سپر دفاعی خودش در برابر پاسخگویی استفاده میکند.
شاید بهتر باشد نهادهای نظارتی نیز بر این سرمایهگذاریها دقت بیشتری داشته باشند تا فرهنگ آلوده به چنین مناسباتی نشود.

