سابقه مداخله گری و جنایت در جهان؛ امضای ثابت استکبار

۱. مداخلات آمریکا در غرب آسیا:

بر اساس اسناد طبقه‌بندی‌شده سیا (۲۰۱۳)، پژوهش‌های دانشگاه براون (۲۰۲۱)، و اظهارات مقامات آمریکایی مانند فیلیپ گوردون (مقام پیشین کاخ سفید)، سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم به طور متوسط هر دهه یک کودتا یا تغییر رژیم در منطقه غرب آسیا رهبری کرده‌اند. این مداخلات شامل عملیات‌های آشکار و پنهانی برای عزل رهبران و دگرگونی سیستم‌های سیاسی در کشورهایی مانند ایران (کودتای آژاکس ۱۹۵۳)، عراق (کودتای ۱۹۶۳)، افغانستان (دخالت در دو دوره)، مصر، لیبی و سوریه است.

این اقدامات در دهه اخیر شدت بیشتری یافته و گزارش مؤسسه واتسون نشان می‌دهد هزینه عملیات‌های نظامی و سیاسی آمریکا در این منطقه با افزایش ۴۳۲ درصدی همراه بوده است. همچنین، انقلاب‌های رنگی و مخملی (مانند انقلاب مخملی چکسلواکی، انقلاب گل رز گرجستان، و انقلاب نارنجی اوکراین) بخشی از استراتژی آمریکا برای تسلط بر جهان و جلوگیری از استقلال دولت‌هاست، که نشان‌دهنده خوی استکباری و سلطه‌جویانه نظم آمریکایی-صهیونیستی است.

۲. جنایات رژیم صهیونیستی به‌عنوان بازوی نیابتی آمریکا:

رژیم صهیونیستی، به‌عنوان پایگاه اصلی آمریکا در منطقه، کارنامه‌ای مملو از جنایات دارد. این رژیم با تجاوزات گسترده در فلسطین (غزه و کرانه باختری)، قتل‌عام در صبرا و شتیلا (لبنان)، اشغال جولان (سوریه)، و ترور غیرنظامیان از جمله دانشمندان، اساتید، و خبرنگاران، به نمادی از وحشی‌گری تبدیل شده است. در سال‌های اخیر، این رژیم ده‌ها هزار زن و کودک را کشته و بیمارستان‌ها، مدارس، و اردوگاه‌های آوارگان را هدف قرار داده است. این جنایات، که بی‌سابقه در تاریخ معاصر توصیف شده‌اند، بخشی از کارنامه رژیم صهیونیستی به‌عنوان پادگان نیابتی آمریکا در منطقه است.

۳. معیار دوگانه نهادهای بین‌المللی:

نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل، شورای امنیت، ناتو، و اتحادیه اروپا در برابر جنایات رژیم صهیونیستی سکوت کرده‌اند، در حالی که اگر مشابه این اقدامات توسط کشوری دیگر انجام می‌شد، با واکنش‌های شدید مانند قطعنامه، تحریم، و فشار مواجه می‌شد. به عنوان مثال، ایران به دلیل «احتمال» غنی‌سازی بالاتر با تحریم‌های گسترده روبه‌رو شده، اما رژیم صهیونیستی با وجود نسل‌کشی و جنایات جنگی، حتی با یک بیانیه محکومیت صوری مواجه نشده است.

آمریکا با استفاده ۴۹ باره از حق وتو در شورای امنیت، مانع هرگونه اقدام علیه رژیم صهیونیستی شده و همزمان با حمایت مالی و سیاسی (میلیاردها دلار کمک و تشویق‌های علنی)، عملاً شریک این جنایات است. این معیار دوگانه نشان‌دهنده نفوذ نظم آمریکایی-صهیونیستی در ساختارهای بین‌المللی است.

۴. تقابل دو نظم متضاد:

– نظم توحیدی جمهوری اسلامی ایران: این نظم بر پایه عدالت، آگاهی‌بخشی، و بیداری فطرت انسانی شکل گرفته و هدفش پایان دادن به ظلم و استعمار است. جمهوری اسلامی با الهام از اسلام ناب محمدی، به دنبال بر هم زدن نظم استکباری و بیدار کردن ملت‌ها از بردگی نظم آمریکایی است. این نظم لحظه‌ای در برابر ظلم سکوت نمی‌کند و با تقویت مقاومت در منطقه (مانند حزب‌الله، حماس، انصارالله)، به مبارزه با استکبار ادامه می‌دهد.

– نظم آمریکایی-صهیونیستی: این نظم با هدف سلطه بر جهان، کشورهای مستقل را تحمل نمی‌کند و با ابزارهای نظامی، رسانه‌ای، و اقتصادی (مانند بی‌بی‌سی، حملات پهپادی، و تحریم) به دنبال غصب منابع و نفوس ملت‌هاست. این نظم بر پایه فردیت و فرعونیت بنا شده و هرگونه استقلال را تهدیدی وجودی می‌بیند.

این تقابل، یک «منازعه وجودی» است که امکان همزیستی ندارد. دو نظم نمی‌توانند به‌صورت موازی ادامه یابند، زیرا ادامه حیات یکی به زوال دیگری وابسته است. این منازعه نه بر سر مسائل خرد (مانند درصد غنی‌سازی هسته‌ای)، بلکه بر سر ماهیت وجودی و هویتی است.
۵. جنگ ترکیبی نظم استکباری: نظم آمریکایی-صهیونیستی از بدو تولد انقلاب اسلامی ایران، با ابزارهای سخت (نظامی، مانند حملات پهپادی) و نرم (رسانه‌ای، فرهنگی، و اقتصادی) به مقابله با نظم توحیدی پرداخته است. این نظم با نفوذ عوامل خود (موریانه‌ها) در داخل ایران، اقتصاد، فرهنگ، و سرمایه اجتماعی را هدف قرار داده تا رشد جمهوری اسلامی را متوقف کند. این جنگ ترکیبی شامل تحریم‌ها، ترورها، و عملیات روانی است.

۶. استراتژی نظم توحیدی: جمهوری اسلامی با آگاهی‌بخشی و مقاومت، به دنبال خنثی کردن ابزارهای استکبار است. این استراتژی شامل تقویت گروه‌های مقاومت (حزب‌الله، انصارالله، حماس) و بیدار کردن ملت‌ها از خواب بردگی است. هدف نهایی، جداسازی اسلام ناب از اسلام آمریکایی و پایان دادن به سلطه استعماری است. رهبری حکیمانه انقلاب اسلامی، از امام خمینی تا رهبر کنونی، این مسیر را هدایت کرده و میوه‌های آن در رشد مقاومت منطقه‌ای مشهود است.

۷. تنش و تأثیرات متضاد: این تقابل ذاتاً تنش‌زاست. برای نظم توحیدی، تنش‌ها و هزینه‌ها (مانند شهادت) تقویت‌کننده مقاومت و شجره طیبه آن است، اما برای نظم استکباری، هر هزینه‌ای تهدیدی وجودی و نشانه زوال است. آمریکا و رژیم صهیونیستی گاهی با دستکش مخملی (مانند پیام‌های تبریک نوروز) و گاهی با جنایات عریان (کودک‌کشی و ترور) عمل می‌کنند، اما راهبرد اصلی آن‌ها ثابت است: تضعیف نظم توحیدی.

۸. نقد ساده‌انگاری: برخی افراد، از روی جهل یا خباثت، این منازعه را به سوءتفاهم یا مسائل جزئی (مانند برنامه هسته‌ای) تقلیل می‌دهند و مذاکره را راه‌حل می‌دانند. اما این دیدگاه باطل است، زیرا تقابل بر سر حیات و هویت است، نه سوءتفاهم. نظم استکباری نگران غنی‌سازی نیست، بلکه استقلال و مقاومت ایران را تهدیدی برای سلطه خود می‌داند.

۹. دستاوردها و چشم‌انداز: نظم توحیدی با رهبری انقلاب اسلامی، مقاومت را در منطقه تقویت کرده و گروه‌هایی مانند حزب‌الله، انصارالله، و حماس را به قدرت‌های منطقه‌ای تبدیل کرده است. در مقابل، نظم آمریکایی-صهیونیستی با شکست پروژه‌هایی مانند «خاورمیانه جدید» (پس از ۲۰۲۳) و خروج از پایگاه‌های عراق و دیگر مناطق، رو به زوال است. این شکست‌ها مصداق تحقق وعده الهی پیروزی حق است. با این حال، هوشیاری و مقاومت مداوم ضروری است، زیرا دشمن با فریب و حملات ترکیبی به دنبال ضربه زدن است.

۱۰. سنت الهی و پیروزی نهایی: جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر سنت الهی، معتقد است که طاغوت (نظم آمریکایی-صهیونیستی) محکوم به شکست است، همان‌طور که فرعون‌ها و قارون‌ها در تاریخ شکست خوردند. این منازعه، صحنه‌ای عریان از تقابل حق و باطل است که با بیداری ملت‌ها، حتی در قلب آمریکا، و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی توسط مردم ایران و جهان، عمیق‌تر شده است. پیروزی نهایی از آن نظم توحیدی است، مشروط به ایمان و استقامت.

مقالات مرتبط

دزدان دریایی کارائیب 2025

حولات اخیر در دریای کارائیب بار دیگر روابط پرتنش میان ایالات متحده…

معاهده‌های مُجمَل؛ تعهدات مُهمَل

جلال آل احمد در جمله معروفی درباره اعدام شیخ فضل الله نوری…

24 شهریور 1404

سلفی با میرزا کوچک‌خان جنگلی

شب روز دوشنبه 17 شهریورماه با حضور اهالی فرهنگ و ادبیات جایزۀ…

23 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید