رقابت راهبردی هند و چین در منطقه جنوب آسیا به ویژه در نپال در یک دهه اخیر به یکی از مهمترین محورهای تحولات ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. نپال به عنوان کشوری که بین دو قدرت آسیایی یعنی هند از جنوب و چین از شمال محسور شده است، برای هر دو کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. دولت هند از طریق پروژههای توسعه محور اقتصادی و زیرساختی، تلاش کرده است تا نفوذ خود را در نپال افزایش دهد و جلوی گسترش حضور چین در این کشور را بگیرد. این تلاش هند از سال 1950 در زمان نخست وزیری جواهر لعل نهرو آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
این سخنرانی نهرو میتواند راهبرد هند در قبال نپال را روشن سازد، او در این سخنرانی اعلام میکند : “هیمالیا جبهه بسیار بزرگی را برای ما فراهم آورده است. به همین دلیل ما نمیتوانیم که به این سد عظیم نفوذ شود، زیرا این منظقه یک سد عظیم برای هند در برابر نفوذ نظامی چین محسوب میشود”.
در واقع میتوان گفت کشور نپال برای هند یک هارتلند محسوب میشود، و به همین دلیل منطقا نباید اجازه دهد که چین وارد این منطقه راهبردی شود. از سویی دیگر دولت چین نیز در تلاش است تا این منطقه را به عنوان حیات خلوت خود در نظر گرفته و نفوذ خود را افزایش دهد.
انجام پروژههای خطوط ریلی و همچنین ساخت فرودگاه از جمله کارهایی است که دولت چین انجام میدهد تا بتواند نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد. بنابراین هدف در این بخش این است که راهبرد دولت نارندرا مودی را در حفظ نفوذ هند در این کشور در چارچوب دیپلماسی توسعه محور این کشور نشان دهد و از طرفی دیگر رقابت های راهبردی با چین را که به عنوان عاملی موثر در روابط هند و نپال شناخته میشوند، مورد بررسی قرار میدهد.
راهبرد نپال در روابط خود با هند و چین
روابط نپال با هند و چین را میتوان در چهار نکته اساسی تحلیل و ارزیابی کرد. اولاً در سال 2020 دولت نپال به سمت سیاست حفظ توازن قوا رفت و مهمترین اصل این سیاست، موقیعت جغرافیایی این کشور میان دو کشور مهم هند و چین است که دولت نپال قصد دارد از این موقیعت در جهت توسعه اقتصادی خود استفاده کند.
دوماً رقابت روبه افزایش میان هند و چین محدودیتهایی را برای این کشور فراهم آورد و آن اینکه در صورت افزایش این رقابت ها دولت نپال تنها میتواند یکی از این دو کشور را برای برقراری همکاریهای راهبردی انتخاب کند و حق انتخاب زیادی نخواهد داشت. هر چند ایالات متحده نیز طی سال های اخیر به دنبال استفاده از نپال به عنوان پایگاهی بر علیه چین است اما با تلاش چین تا کنون این اتفاق رخ نداده است.
از سویی دیگر واضح بود که چین اجازه نمیدهد از نپال به عنوان یک پایگاه بر علیه خودش استفاده شود. ایالات متحده آمریکا تلاش کرد تا کوتماندو با پیوستن به کواد، ائتلاف ضد چینی را در منطقه تقویت کند اما با هشدار صریح لی جیمینگ سفیر چین در داکا این تلاش آمریکا بیتنیجه ماند.
ازسویی دیگر، با وجود اینکه شِر بهادر دئوبا عموما به عنوان فردی هندو گرا یا دوستدار هند در افکار عمومی نپال شناخته میشد اما سیاست خارجی او بر اساس نگاه یکطرفه به همکاری صرف با هند نبود. بهادر دئوبا به مدت پنج دوره یعنی از 1995 تا سال 2022 به عنوان نخست وزیر نپال خدمت کرد، اما در این دوره روابط نپال و چین به هیچ عنوان شاهد هیچ گونه تحول و یا آشوب چشمگیری نبود و حتی قبل از آن دئوبا بر این امر تاکید کرده بود که نپال سعی میکند روابط متعادلی با دو کشور چین و هند داشته باشد و برای ساختن پیوندهای راهبردی با چین تلاش خواهد کرد.
در این مطالعه هند و چین به عنوان دو متهم اصلی دخالت در نپال و مسئول تحولات ناگهانی سیاسی در این کشور هستند. هند در میانه ناآرامیهای قومی در میان نپالیها به ویژه در تنش میان پاهادی ها و مدهسی ها نقش داشته است. این تصور در اوایل دهه 2000 تقویت شد، زیرا هند تلاش میکرد که برنامههای توسعه ای ویژه ای را در مناطقه توسعه نیافته منطقه “ترای” که مدهسیهای هندی زبان بیشتر در آن مناطق حضور داشتند را دنبال کند.
دولت چین نیز در ارتباط با تلاش دیپلماتیک در حفظ و نجات دولت شارما اولی، علی رغم اعتراضات مردمی فعال بوده است. بنابراین دخالت این دو کشور در نپال همواره وجود داشته است و هر کدام تلاش میکنند تا پایگاه اجتماعی و سیاسی قدرتمندی به نفع خود در این کشور ایجاد کنند.
دیپلماسی توسعه محور در نپال
هند رویکرد دیپلماتیک خود را بر اساس موازنه سازی نرم در پیش گرفت که با ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی به اعمال نفوذ خود میپردازد. یکی از راه هایی که هند برای نفوذ هرچه بیشتر خود در نپال در پیش گرفته است دیپلماسی توسعه است. دولت هند با این ترفند سعی دارد با سرمایه گذاری در بخش زیرساختی نپال از نفوذ چین در این کشور جلوگیری کند.
هند یکی از برجسته ترین حامیان مالی و توسعهای نپال محسوب میشود، به طوری که در سال مالی 2015 تا 2016، این کشور جزو پنج کشور سرمایه گذار مهم در نپال محسوب میشود.
اما در همین زمان رقیب بزرگ هند در منطقه، یعنی چین تا سال 2018 بیشتر پروژههای زیرساختی نپال از جمله ساخت پلها، راه های زمینی و همچنین بخش کشاورزی را برعهده داشته است، این کشور در سال مالی 2023 تا 2024، 51 درصد کل سرمایه گذاری خارجی نپال را ازآن خود کرده است که رقمی بالغ بر 254 میلیارد روپیه نپالی را شامل میشود. این در حالی است که دهلی نو چیزی حدود یک سوم سرمایه گذاری خارجی در این کشور را تشکیل میدهد.
در طول سالهای 1996 تا 2007 چند شرکت برتر هندی که در نپال فعالیت میکردند مورد توجه قرار گرفتند، این میتوانست فرصت خوبی را برای سرمایه گذاران بخش خصوصی هند فراهم بیاورد که بتوانند در تعداد زیادی از پروژههای زیرساختی نپال حضور داشته باشند، اما عدم وجود موافقتنامه رسمی و نبود ضمانت در حمایت از سرمایه گذاران هندی، باعث ایجاد ترس در سرمایه گذاران هندی شد.
در نتیجه این ترس، سرمایه گذاری مستقیم خارجی توسط هند در این کشور تا سال 2016 به کمتر از بیست درصد کاهش یافت. بر اساس گزارش بانک ملی نپال، سرمایه گذاری مستقیم خارجی هند، جمعا به 75،814،20 میلیون روپیه نپالی رسیده است که برابر است با 33،26 درصد از کل موجودی سرمایه خارجی نپال. سرمایه گذاری هند بیشتر در بخش هایی مانند صنعتی و معدنی، نیروگاههای آبی و کشاورزی بوده است که همچنان چین بخش اعظم آن را در اختیار دارد.
جمع بندی
هند و نپال رابطهی منحصر به فردی دارند، اگرچه این روابط بر اساس روابط نزدیک فرهنگی و زبان مشترک مورد توجه بسیاری از تحلیلگران قرار گرفته است، اما این کشور هیمالیایی بیش از هر کشور دیگری از جانب هند صدمه دیده است.
دهلی نو با مداخلات سیاسی خود در این کشور همواره سعی کرده است تا از نفوذ چین در این کشور جلوگیری کند. توافق کوتماندو در سال 1951 و مداخلات هند در جنگ داخلی قومیتی نپال در بین سال های 1996 تا 2006 منجر به وضعیتی دو گانه در میان رهبران سیاسی این کشور شده است. از یک سو احزاب سیاسی اصلی نپال با دهلی نو روابط نزدیکی برقرار کردند، از سویی دیگر همچنان مناقشات درون حزبی درباره روابط با هند در میان بعضی از احزاب وجود دارد.
همچنین رویکرد هند در حمایت از مدهسی ها در سال 2015 و تصرف خط مرزی بار دیگر احساس تنفر مردم نپال را نسبت به هندیها برانگیخت که این امر موجب شد نفوذ بیشتر در نپال برای چین کار دشواری نباشد. دولت چین در این زمان با دوری از مداخله و ایجاد تنشهای سیاسی در نپال توانست نظر این کشور را برای همکاری در پروژه یک کمربند یک جاده که دهلی نو آن را در تضاد با منافع ملی خود میدید جلب کند و در طول مدت محاصره مرزی توسط هند، عرضه انرژِ خود را نپال افزایش داد. در سال 2018، هر دو طرف بر روی ایجاد شبکه حمل و نقل هیمالیا که شامل راه آهن، جاده، و خطوط انتقال انرژِی و همچنین افزایش حجم ترانزیتی میشد، توافق کردند و دولت نپال امتیاز آن را به چین واگذار کرد.
چین همچنین تا قبل از اعتراضات نپال، همکاری نظامی خود را نیز تشدید کرد که قبل از آن تنها وابستگی نظامی آن به هند بود. بنابراین نپال نه تنها یک عرصه اقتصادی و سیاسی در رقابت هند و چین در آسیا محسوب میشود، بلکه این تعارض جنبه فرهنگی نیز دارد، زیرا هر دو قدرت آسیایی همچنان برای تاثیرگذاری بر میراث بودایی در نپال با یکدیگر رقابت میکنند.
اگرچه این رقابت بی پایان هر از چند گاهی یک برنده دارد اما باید دید با تغییرات سیاسی در نپال که به سرعت شکل گرفت، اکنون قواعد بازی به نفع کدام یک از طرفین خواهد بود؟ هر چند نپال همچنان بر اساس سیاست موازنه خود، همچون مرواریدی راهبردی میان پکن و دهلی نو دست به دست میشود.

