در آستانهی سیزدهم آبان، دکتر سعید جلیلی، نمایندهی رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی، در نشست با دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به تجربهی برجام و تحولات ده سال گذشته تأکید کرد: متأسفانه برخی هنوز تحلیلهای ده سال پیش را تکرار میکنند. گفته میشود گفتوگو خوب است، اما آیا تجربهی یک دهه گذشته نشان نداد که این گفتوگوها تا کجا پیش میرود؟ در همین ماههای اخیر مگر در میانهی گفتوگو، طرف مقابل موشک نزد؟
او با یادآوری سخنان خود در نشست سال ۱۳۹۴ دربارهی برجام در همین دانشگاه گفت: در آن زمان برخی با شور و تحسین از برجام سخن میگفتند، اما امروز پس از ده سال، باید دید نتیجه چه شد. ده سال از عمر ملت گذشت و بسیاری میگویند به نقطهی اول بازگشتهایم.
از کاپیتولاسیون تا امروز؛ استمرار یک منطق سلطهطلبانه
جلیلی با اشاره به مناسبت تاریخی ۱۳ آبان و تبعید امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۳ اظهار داشت: علت تبعید امام اعتراض به لایحهی کاپیتولاسیون بود؛ قانونی که به موجب آن، آمریکاییها در ایران مصون از محاکمه بودند. دعوا از همانجا آغاز شد، از اینکه ملت ایران گفت چرا بیگانه باید در کشور ما مصون باشد؟
وی افزود: امروز هم همان منطق ادامه دارد. آن زمان میگفتند چرا شاه را نمیخواهید، حالا میگویند چرا میخواهید پیشرفت کنید. مسئله یکی است؛ آنها میخواهند تعیین کنند ما تا کجا حق داریم رشد کنیم.
دو نگاه متقابل: تکیه بر توان ملی یا الگوی غربی
نمایندهی رهبر انقلاب با اشاره به موضوع هستهای گفت: در حالی که خودشان اذعان دارند بیش از یک میلیون بیمار ایرانی به داروهایی نیاز دارند که بدون غنیسازی ۲۰ درصدی تولید نمیشود، باز هم میگویند باید غنیسازی صفر باشد. یعنی تو نباید پیشرفت کنی، چون من چنین صلاح میدانم.
او تأکید کرد: امروز دو نگاه در کشور وجود دارد؛ نگاهی که معتقد است باید با تکیه بر توان ملی مسیر پیشرفت را ادامه داد، و نگاهی دیگر که پیرو الگوی غربی است؛ الگویی که بازگشت به دوران وابستگی را در پوشش پیشرفت معرفی میکند.
چالش ارتجاع و پیشرفت
جلیلی با تشریح مفهوم «چالش ارتجاع و پیشرفت» گفت: ملت انقلابی وقتی تصمیم میگیرد مسیر وابستگی، دیکتاتوری و تحمیل را نپذیرد، در واقع میگوید: من نمیخواهم زیر سلطه باشم. امروز دشمنان میخواهند همین ملت را وادار کنند که برای هر اقدامی از آنها اجازه بگیرد. این همان چهرهی ارتجاع است؛ بازتولید سلطه در لباسی جدید.
او ادامه داد: شاخص جریان ارتجاع در روزگار ما القای یأس و بنبست است. رسانههای غربی به همراه برخی جریانات داخلی شبانهروز در تلاشاند تا امید را از جامعه بگیرند، نقاط قوت کشور را انکار کنند و تصویری تحقیرآمیز از ملت ایران ارائه دهند. در مقابل، جریان پیشرفت با شناخت نقاط قوت و استفاده از ظرفیتهای درونی، به دنبال تقویت امید و حرکت جامعه است.
اهمیت شناخت واقعیتهای جامعه و اولویتهای مردم
نمایندهی رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود به ضرورت ارتباط تصمیمگیران با واقعیتهای اجتماعی اشاره کرد و گفت:
«نباید میان سیاستمداران و مردم فاصله بیفتد. براساس نظرسنجیهای دقیق، سه مشکل اصلی مردم — گرانی، مسکن و اشتغال — بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد جامعه را درگیر کرده است، در حالی که بسیاری از مباحث رسانهای، سهمی کمتر از ۱۰ درصد در افکار عمومی دارند. اینجاست که نقش دانشگاهها، بهویژه دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان دانشگاه علوم انسانی، بسیار تعیینکننده است.
فرصتهای اقتصادی و روایتهای تحریفشده
جلیلی با اشاره به ظرفیتهای اقتصادی کشور گفت: برای مثال واردات سیفیجات روسیه بیش از ۱۱ میلیارد دلار است. این یک فرصت واقعی است، اما برخی با تمسخر یا روایتسازی غلط میکوشند آن را بیاهمیت جلوه دهند. ما باید براساس واقعیت قضاوت کنیم، نه براساس تمسخر یا هیاهو.
امنیت علمی و ترور اندیشمندان ایرانی
وی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از سیاستهای علمی غرب اظهار داشت: در اسناد رسمی دولتهای مختلف آمریکا تصریح شده که نباید اجازه دهند سایر کشورها از نظر علمی به آنها نزدیک شوند. این یعنی ملتهای دیگر حق پیشرفت مستقل ندارند.
جلیلی افزود: در همین سال ۲۰۲۵، از هزاران کیلومتر آنسوتر موشک و جنگنده به پرواز درمیآورند تا خانهی یک استاد دانشگاه ایرانی را هدف قرار دهند. در این حملات، ۱۴ استاد برجستهی ایرانی به شهادت رسیدند. همان دولتهایی که سه سال پیش برای یک حادثه در ایران اشک تمساح میریختند، امروز در برابر این جنایتها سکوت کردهاند.
جنگ نرم و نبرد روایتها
نمایندهی رهبر انقلاب در ادامه با اشاره به «جنگ نرم» گفت: نباید تصور کنیم رویارویی فقط در عرصهی صنعت یا فناوری است؛ بخش مهمی از تقابل تمدنی امروز در عرصهی روایتسازی و ذهنها جریان دارد.
او با اشاره به مواضع اخیر یورگن هابرماس در توجیه جنایات رژیم صهیونیستی و مقالهای در نشریهی Foreign Affairs درباره جنگ روایتها گفت: امروز اندیشمندان غربی نیز اذعان دارند که جنگ اصلی، جنگ روایتهاست. همانگونه که نویسندهی کتاب Seduced by Story میگوید، در جهان کنونی کسی پیروز است که روایت بهتری ارائه دهد، نه الزاماً استدلال قویتر. این یعنی جاهلیت مدرن؛ جامعهای که در آن منطق جای خود را به هیاهو داده است.
جلیلی با استناد به تحلیل مرحوم علامه عسکری افزود: در دوران جاهلیت، قبیلهای که شاعر توانمندتری داشت، دست بالا را میگرفت، زیرا شعر رسانه بود. امروز نیز همان منطق با ابزارهای دیجیتال بازتولید شده است.
ایران، الگویی از امید و استقلال
در پایان، جلیلی تأکید کرد: «دشمن از ملت ایران نه بهخاطر گذشته، بلکه بهدلیل آیندهی آن خشمگین است. آمریکا میداند ایرانِ امروز میتواند الگویی از استقلال، مقاومت و پیشرفت برای دیگر ملتها باشد. امروز شعارهای ملت ایران دربارهی دفاع از مظلومان در خیابانهای آمریکا، کانادا و اروپا طنینانداز است. این یعنی ملت ایران منزوی نیست، بلکه پیشتاز است.»
وی با اشاره به اهمیت حفظ «روایت حقیقت» گفت: در عصر روایتها، ملتها باید روایت خود را از واقعیت حفظ کنند و نگذارند تحریف دشمن غالب شود. همانطور که اندیشمندان غربی نیز نوشتهاند، آمریکا از فردای ایران بیم دارد، زیرا میداند ملتی که با امید و اعتمادبهنفس بر آرمانهایش ایستاده، آیندهای بدون سلطه و وابستگی رقم خواهد زد.

                            
                            
                            