سقوط پایگاه دهلی نو در داکا

اهمیت بنگلادش برای دولت هند هم از دریچه تاریخی و هم از نگاه سیاسی قابل بررسی و مهم است. این کشور در سال 1971 و با حمایت و پشتیبانی ایندیرا گاندی، نخست وزیر وقت هند استقلال خود را از پاکستان به دست آورد که میتوان گفت محصول رقابت سیاسی و ژئوپلیتیک میان دو کشور هند و پاکستان است. این کشور امروزه به عنوان فاکتوری تاثیرگذار در سیاست خارجی هند در منطقه آسیا اقیانوسیه شناخته میشود. از سویی دیگر، این کشور در ایجاد ارتباطات حمل و تقل و و تجاری هند با شرق آسیا به خصوص چین نقش مهمی را ایفا میکند. بر همین اساس تحولات در بنگلادش تاثیرات غیر قابل اجتناب خود را بر سیاست خارجی هند گذاشته است و دولت هند ناچار به دخالت در این تحولات بوده و هست.
در این بخش، سعی بر این است تا با تمرکز بر تحولات اخیر دولت بنگلادش و سقوط دولت شیخ حسینه، اهمیت استراتژیک این کشور در سیاست خارجی هند را نمایان ساخته و تاثیر تحولات سیاسی در بنگلادش را بررسی کند.
مروری بر رقابت های سیاسی در بنگلادش
دولت شیخ حسینه با پیروزی در انتخابات پارلمانی از سال 1996 تا 2001 در دوره اول و بار دیگر با پیروزی در انتخابات در سال 2009 تا 2024 در دومین دوره، قدرت را در این کشور در دست گرفت. او با استفاده از نسبت پدر فرزندی (فرزند اول) خود با رهبر آزادی بخش بنگلادش یعنی شیخ مجیب الرحمن در سال 1981 پس از سال ها تبعید و زندگی در هند به وطن خود بازگشت و رهبری عوامی لیگ را در دست گرفت و در صدد انحلال حکومت نظامی حسین محمد ارشاد که با کودتای نظامی در اوایل دهه هشتاد حکومت را در دست گرفته بود برآمد. در نهایت با شکل گیری آشوب ها در بنگلادش و اعتراض عمومی نسبت به حکومت نظامی محمد ارشاد، در سال 1991 انتخابات برگزار شد که حسینه در اولین انتخابات به عنوان نامزد از خالده ضیاء شکست خورد اما با اعتراض نسبت به تقلب خالده ضیاء پارلمان را تحریم کرد و سپس در سال 1996 پیروز انتخابات و به عنوان نخست وزیر بنگلادش منصوب شد. او در طول بحران سیاسی 2006_2008 به اتهام فساد مالی محکوم گردید و سپس بعد از زندان، در انتخابات سال 2014 علی رغم تحریم انتخابات توسط حزب ملی گرای بنگلادش پیروز شد و در این دوره با پناه دادن به میلیون ها نفر از مردم روهینگیا در میان اقشار مردم از خود چهره ای خوب به جای گذاشت و باز در انتخابات 2018 پیروز شد و این آخرین دوره نخست وزیری او قبل از فروپاشی دولت او محسوب میشود. یکی از نقد های اساسی ای که به دولت او توسط منتقدان داخلی وارد است، وابسته کردن کشور به هند تا مرحله ی نقض حاکمیت ملی بنگلادش است. احزاب مخالف دولت، شیخ حسینه را مظهر دخالت هند در امور داخلی هند تلقی میکنند و تمامی فعالیت های سیاسی او را در جهت تامین منافع هند بر میشمرند.
اهمیت بنگلادش برای دولت هند
در این رابطه میتوان به حمایت های بی دریغ حزب بی جی پی به رهبری نارندرا مودی از دولت شیخ حسینه به عنوان دشمن مهم پاکستان از بعد از استقلال بنگلادش اشاره کرد. مودی همچنین به دلیل رقابت با مخالفین دولت خود در حزب جماعت اسلامی و تنفر از اسلامگرایان از شیخ حسینه به دلیل ممانعت او از به قدرت رسیدن گروه های افراطی اسلامگرا در بنگلادش حمایت میکرد. از سویی دیگر بنگلادش در دوران نخست وزیری شیخ حسینه به عنوان یکی از شرکای تجاری مهم هند شناخته میشد که به عنوان یک حلقه از زنجیره اقتصادی در ارتباط با حمل و نقل تجاری، یک راه ترانزیتی مهم در ایجاد ارتباط هند با شرق آسیا برای دولت هند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. در این تحولات سیاسی، دولت هند علاوه بر حمایت از دشمن خونی پاکستان، از نفوذ چین در بنگلادش نیز جلوگیری به عمل می آورد. در واقع چین و هند تمام تلاش خود را برای نفوذ در خلیج بنگال انجام میدهند و در این رقابت اقتصادی هر دو طرف سعی دارند از بنگلادش در جهت اهداف اقتصادی خود استفاده کنند.
بنابراین از دید ژئوپلتیکی، تغییرات سیاسی کنونی در بنگلادش بیشترین تاثیر را بر رقابت میان هند و چین خواهد گذاشت. تمامی آنچه که گفته شد از عوامل مهم حمایت هند از دولت شیخ حسینه تلقی میشوند، اما آنچه بعد از فروپاشی دولت او رخ داد باعث شد منافع هند در این کشور به خطر بیفتد، به شکلی که اقلیت هندو در این کشور نتوانند با امنیت کامل در غرب این کشور زندگی کنند. یکی از نتایج بارز آن بعد از فرار شیخ حسینه در 5 اوت 2024 به هند، و روی کار آمدن گروه های افراطی در بنگلادش رخ داد. در 25 نوامبر 2024 چینموی کریشنا داس رهبر گروهی هندو به نام انجمن بین المللی برای آگاهی کریشنا با اتهامات مختلف از جمله اغتشاش در فرودگاه داکا دستگیر شد و همین امر منجر به ایجاد واکنش از سوی وزارت خارجه هند و تنش سیاسی میان هند و دولت انتقالی بنگلادش گردید. همچنین هندوهای افراطی در هند در اعتراض به این اقدام هند به مراکز دیپلماتیک بنگلادش حمله بردند و به آنها خسارت زدند.
جمع بندی
بنابراین روابط میان هند و بنگلادش تحت تاثیر تحولات سیاسی اخیر در این کشور و سقوط دولت شیخ حسینه که تحت حمایت هند سالیان سال زمام امور را در این کشور به دست گرفته بود دچار تغییر و تحولاتی شد که میتواند در آینده سیاست هند در قبال این کشور مؤثر واقع شود. این تاثیرات میتوانند در چند دسته تقسیم بندی شوند که عبارت اند از :
1 نفوذ بیشتر چین در خلیج بنگال و به کنترل درآوردن فرصت های تجاری بیشتر در بنگلادش
2 در حاشیه قرار گرفتن اقلیت هندو در بنگلادش با روی کار آمدن گروه های افراطی در این کشور
3 افزایش انتفادات نسبت به سیاست های حزب بی جی پی در زمینه سیاست خارجه به خصوص در رابطه با تحولات بنگلادش و تحول در سیاست هند در قبال این کشور
در نتیجه آنچه که آشکار است ورود بنگلادش به دوره ی جدیدی از دموکراسی است که بر سیاست این کشور در عرصه ی بین المللی تاثیرگذار خواهد بود و به دنبال آن، هند نیز با رویکرد جدید این کشور روبرو خواهد شد. بنابراین دولت هند در تلاش است سیاست جدید خود را در قبال این کشور با توجه به منافع خود در منطقه آسیا اقیانوسیه پی بگیرد و بار دیگر بر مبنای اصول ثابت روابط بین الملل نفوذ دوباره خود را در بنگلادش افزایش داده و در جهت تامین منافع هند در این کشور قدم بردارد.
اما همچنان چالشی تحت عنوان چین مانع بزرگی بر سر راه تحقق پیدا کردن اهداف هند در بنگلادش وجود دارد.
از سویی دیگر با گذشت تنها یک سال از دگرگونی سیاسی در بنگلادش و حضور شیخ حسینه به عنوان یک پناهنده سیاسی در هند موجب شده است ادامه همکاری ها میان دهلی نو و داکا در هاله ای از ابهام قرار گیرد و تصمیم گیرندگان سیاسی در هند همچنان نمیتوانند برنامه ای قطعی در بلند مدت برای احیای جای پای خود در این کشور بیابند.

مقالات مرتبط

نوبت بلعیدن نابلس رسید؛ اشغالگری با نقاب آثار باستانی

رژیم صهیونیستی با صدور دستور تملک تازه، قصد مصادره ۴۶۰۰ دونم از…

جمهوری اسلامی ایران ؛ غرب و ریاکاری متمدنانه غربی‌ها

گزارشی از میدل ایست مانیتور در 14 نوامبر 2025 (22 آبان 1404):…

غزه و پایان روایت دروغین صلح‌طلبی غرب

قطعنامه ۲۸۰۳ شورای امنیت که با محوریت آمریکا و به پشتوانه برخی…

دیدگاهتان را بنویسید