اینک، جمهوری اسلامی در نقطهای ایستاده است که حجت، برای مذاکره دوستان تمام گشته. البته برای صاحبان درایت و عقل، پیش از این نیز، فضا روشن و آراسته بود. آنان که دل به اسلامخمینی داده و از سرچشمه قرآن، سیراب گشته باشند، تردیدی در بیحاصلی مذاکره با مستکبر ندارند.
تجربیات مختلف نظام، از برای عدم مذاکره، تردیدی برجای نمیگذارد. گزارهای که تاکنون چندین بار گوشها را نواخته است و هر بار به بهانههای گوناگون مورد خدشه قرار گرفته است. از ریشو_یقهبستههایی که پشت امام امت پنهان شدهاند تا لیبرال_غربزدههایی که عملاً آیین آمریکاپرستیشان را تبلیغ میکنند، در این فضا دمیدهاند.
حضرت رهبر، در فرمایشات اخیر، به صراحت مذاکره با آمریکا را نفی نموده و مضرات آن را عیان نمودند. گفتار ایشان نه از متشابهات که از واضحات محکمات است. جای هیچگونه توجیهی نیست. در این میان اما، باید از فتنهانگیزی مرجفون خناس مواظبت کرد. کسانی که بر طبل رسوایی قبلیشان خواهند زد و ذلتپذیری را ترویج خواهند نمود و یا افرادی که با دلیلتراشیهای متعدد عاقلنمایی مینمایند و مخالفت با زورگویی که در قالب مذاکره تعین یافته را، افراطیگری میخوانند.
وَ مَکَروا وَ مَکَرَاللهُ وَاللهُ خَیرُ الْمٰاکِرین. هرچه بر مذاکره دمیدند، خورشید انقلابمقدساسلامی را پرفروغتر نمودند. قصد پنجهکشی بر صورت نظام را داشتند ولی آن را زیباتر کردند.
امروز اگر زخمی هست ناشی از غربزدگی است. اوضاع اقتصادی، فرهنگی و… دستپخت مکتب کلیدبنفش و گفتگوی تمدنها و مانورتجمل است که تاریخسیاسیانقلاب، شاهد همدستی جنایتکارانه آنهاست. غیراینها نیز اگر خرابی به بار آورد، ناشی از انحرافش بوده است. والله هر که به این نظام تیری انداخت، عاقبت به خیر نشد…
نظاماسلامی، برای جایگیری صحیح در نظمنوینجهانی پیشرو، نیازمند تربیتیافتگان حضرتروحالله است. آنانی که اعتقاد راسخ به اسلام و مبانی آن داشته و القاط و انحراف بر اندیشههایشان سایه نیفکنده باشد. همانانی که خاکنشینی و مردمداری در وجودشان نشسته و شکمشان به حرام و دستشان به فساد، آلوده نگردیده باشد.
اگر چنین گشت، ایرانحسین جایگاه حقیقیاش را بازخواهد یافت انشاءالله.