سندروم ایونت

از هالووین تا ولنتاین؛ نگاهی به بنیان های نظری و اجتماعی آنها:

اگر چرخی در فضای دیجیتال یا همان فضای مجازی زده باشید، احتمالاً با پدیده نسبتاً نوظهور و رو به رشدی با نام «ایونت» یا «رویداد» مواجه شده اید. داستان هالووین نمونه اخیر آن است. بومی بودن یا بیگانه بودن این رویدادها چندان اهمیتی ندارد، چرا که یک بعد مهم اقتصادی مقوم آن است. از جشن های بیگانه، پیشتر فقط با جشن کریسمس و ولنتاین مواجه بودیم، و جشن های بومی هم عمدتاً به سه جشن نوروز، یلدا و چهارشنبه سوری منحصر بود.
اما امروز شاهد گسترش قابل توجهی از انواع و اقسام ایونت ها هستیم. هالووین فقط یکی از آنهاست. برگزاری گسترده تر جشن مهرگان نسبت به سال های پیش نیز قابل توجه بود و می توان پیش بینی کرد که جشن های آبانگان و آذرگان و سپندارمذگان و … به شکل فزاینده ای رشد خواهد کرد. در کنار آن نیز علاوه بر جشن آمریکایی هالووین می توان انتظار داشت که جشنواره های دیگر کشورها نیز رشدی قارچ گونه داشته باشند، مثل جشن هولی یا رنگ هند، فانوس تایلند، چراغ فرانسه، روز مردگان مکزیک و … .
پدیده های فرهنگی بسیار پیچیده و چندوجهی هستند و مادامی که بنیان های نظری و اجتماعی آن مورد توجه قرار نگیرد، صرف ممنوعیت و توقیف و پلمب و تشکیل پرونده برای آن نه تنها مانع رشد آن نمی شود که به گسترش آن نیز دامن می زند. رشد ایونت ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. ریشه این پدیده را باید در تمدن مدرن غربی جستجو کرد.
تمدن مدرن غربی بر دو پایه مهم فردگرایی و سودمحوری استوار است که در هم تنیده هستند. لیبرالیسم، مبنای فردگرایی، و سرمایه داری مبنای سودمحور یا فایده گرایانه آن را شکل داده است. این دو بنیان بویژه با تکنولوژی مدرن در تعامل گسترده و عمیقی قرار دارند که یکی از نتایج آن ایجاد خلأ مهمی در تمدن مدرن غربی است؛ این خلأ و نقص مهم تمدن غربی، تضعیف سرمایه و پیوندهای اجتماعی است. مرجعیت ها و نهادهای اجتماعی فرافردی و هویت بخش مثل خانواده، دین و اخلاق، بواسطه سلطه ایده خودمختاری فردی و نفع گرایی شخصی افول کرده اند و بازار در پارادایم سرمایه دارانه آن، جایگاه سایر نهادهای اجتماعی را اشغال کرده است. اما مسأله مهم اینجاست که افول نهادهای پیوند دهنده و هویت بخش به معنای افول نیاز انسانی به این پیوندهای هویت بخش نیست. اینجاست که آلترناتیوهای لیبرال سرمایه داری به میدان می آید. ایونت ها یکی از همین بدیل هاست که برخی متفکران آن را «مکان سوم» نامیده اند، در برابر خانه به عنوان مکان اول، و محل کار به عنوان مکان دوم. کافه، کافه رستوران، کافه سینما، کافه کتاب، سینما کمپ، جشنواره ها، افتتاحیه ها، تورهای گردشگری، و جشن های متنوع بومی و غیربومی همگی مصداق های «ایونت های مدرن» یا «مکان سوم» هستند که فراتر از یک تجمع یا گردهمایی ساده اند.
در واقع فردمحوری و خودمختاری مدرن و تعارض آن با سلسله مراتب، موجب شده است تا افراد به دنبال فضاها و مکان هایی باشند که فاقد سلسله مراتب، چه رسمی (محل کار) و چه غیررسمی (خانواده) هستند. برای یک فرد در جامعه مدرن، سلسله مراتب، هژمونی، انضباط و نظم در مکان های اول و دوم، موجب تظاهر و ایجاد هویت های مرزی یا آستانه ای (liminal) می شود. ایونت ها در واقع فضاهایی موقتی برای ظهور این هویت ها و تعلیق هویت های روزمره هستند. به عبارت دیگر ایونت ها فضاهایی هستند برای رفتارهای ضدهژمونیک، رفتارهایی که در دیسپیلین و انضباط خشک زندگی روزمره، مشروع محسوب نمی شود. و البته چنانکه بیان خواهد شد، خود به یک رفتار هژمونیک تبدیل می شود.
ایونت ها یا مکان های سوم را می توان فضاهایی جبرانی دانست برای تعاملات سطحی، موقتی، کوتاه مدت و مهم تر از همه غیرتعهد آور که با فردگرایی نفع محور جامعه لیبرال سرمایه داری تناسب دارند، چرا که انتخاب فردی را بر روابط تعهد آور اولویت می دهند. بخش سرمایه داری و سودمحور آن نیز در تبدیل تفریح به مصرف جلوه گر می شود. سفارش اجباری از منوی کافه، یا دریافت مبلغی به عنوان حق ورود، از نمونه های آن است. نمایش نیز بخش هویتی آن را شکل می دهد؛ اگر دقت کرده باشید شرکت کنندگان در ایونت ها، مثلاً یک کنسرت، بیش از آنکه بر لذت شنیدن موسیقی تمرکز داشته باشند، مشغول سلفی گرفتن هستند. به عبارت دیگر، بعد از کالایی شدن فرهنگ، شاهد فستیوالیزه شدن و نمایشی شدن آن نیز هستیم.
پیامد مهم دیگری که اقتصاد ایونت ها دارد، اخراج اقشار کم درآمد از آنهاست. حال اگر بخش هویتی و نمایشی آن را هم اضافه کنیم، روشن می شود که چگونه سبک زندگی موقتی، با هویت های تعلیق شده و ضد اجتماعی اقشار ثروتمندتر جامعه، ظهور و بروز پیدا می کنند و به ذهنیت جامعه شکل می دهند. این نمایش پر زرق و برق و پر سر و صدای ایونت ها به هژمونی فرهنگی اقلیت بر فرهنگ اکثریت جامعه تبدیل می شود.
یکی از راه حل های اساسی برای مواجهه با سندروم ایونت که در یادداشت بعدی بیان خواهد شد، توجه به مسجد به عنوان همان مکان سوم است. وضعیت فعلی مساجد با امکانات بی نظیری که دارند، چیزی جز خیانت به این نهاد مهم اجتماعی نیست و مادامی که این نهاد احیا نشود، هیچ توقیف، پلمب و مجازاتی نمی تواند رشد فزاینده ایونت های لیبرال سرمایه داری را متوقف سازد.

مقالات مرتبط

احتضار ملل

هشتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل متحد در روزهایی گذشت که بی‌اعتباری این…

فقط برای مردم پول نداریم!

این روزها، به بهانه نبود اعتبارات کافی، بارها و بارها معیشت مردم…

رژیم صهیونی، پايان یک توهم

جنگ، نبرد، آتش بار، درگیری! مطالب فوق، جملگی کلید واژگانی اند که…

دیدگاهتان را بنویسید