سکولارها چه بر سر شهر آوردند؟

مدیریت شهر به جهت ارتباط مستقیم با زندگی مردم می‌تواند تأثیرات مهمی بر فرهنگ و اخلاق جامعه و همچنین زیست ملت و نهاد خانواده‌ بگذارد. از این جهت به شدت مهم است که چه افرادی و با چه طرز فکری این مهم را در دست می‌گیرند!
از سویی به جهت اهمیت سیاسی شهر جریان‌های مختلف همواره به دنبال تصاحب قدرت در شهرهای مختلف بوده‌اند. از سال 1377 که اولین دوره‌ی انتخابات شوراهای شهر برگزار شد تا کنون گروه‌ها و جناح‌های مختلفی توانسته‌اند مدیریت شهرهای کشور را در دست گیرند اما نگاه هرکدام از این گروه‌ها به ارزش‌های مختلف چون معقوله‌ی عدالت و هویت در شهر متفاوت بوده است و هرکدام با نوع نگاه خود به این مسائل توجه و پرداخت کرده‌اند.
طی سالیان گذشته یکی از جریان‌هایی که همواره با جدیت بالایی انتخابات شوراها را دنبال کرده و سال‌های زیادی از اولین دوره‌ی انتخابات شوراها تا کنون توانسته حکمرانی شهری در کشور را در اختیار بگیرد جریان غرب‌گرا بوده است. این جریان که غرب را به عنوان قبله‌ی آمال و مسیر شبیه شدن حداکثری به آن را به عنوان تنها مسیر پیشرفت و توسعه تلقی می‌کند، همواره در برنامه‌های توسعه شهری خود بی‌توجه به هویت دینی و ملی بوده است. چراکه گریز از هویتِ خود و شبیه شدن به زیست انسان غربی را تنها راه پیشرفت می‌داند. به همین سبب در دوران حکمرانی این گروه بر شهرهای کشور، بیش از همه این ارزش هویت بود که دچار صدمه و آسیب شد. به طوری که نه سیمای شهر و نه مدیریت آن در این دوره‌ها کمترین قرابت با تاریخ و هویت ایرانی-اسلامی داشت. مساجد که در سابق محورهای اصلی اتفاقات و روادید مهم در محلات بودند و به عنوان نقاط مرکزی تربیت افراد در محله کاربرد داشتند، به دلیل عدم توجه مدیران شهری به این مسئله و بعضاً با سیاست‌های متفاوت و مغرضانه از محوریت محلات خارج شدند.
از سوی دیگر مدل شهرسازی اسلامی و معماری اسلامی-ایرانی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر حفظ هویت و زیست خانواده‌ها در شهر نیز در این مدل از مدیریت شهری با غفلت و کم توجهی صورت گرفته جای خود را به معماری غیر بومی و بعضاً غربی داد. از سویی تفریحات خانواده محور و هویت پایه نیز جای خود را به تفریحات غیربومی و غیرهویتی در شهرها واگذار کرد که این موارد خسارات جبران‌ناپذیری بر تربیت و اخلاق جامعه وارد ساخت و خانواده‌ها را تحت تأثیر خود قرار داد. به طوری که آمار مربوط به تلاق و همچنین اعتیاد در کلان‌شهرها که نوک پیکان تحولِ این مدل از مدیریت شهری بودند، به شدت افزایش پیدا کرد. موضوعی که برای اصلاح آن، نگاه درست و هویت‌پایه به شهر به شدت حائز اهمیت خواهد بود.
از طرف دیگر معقوله‌ی عدالت شهری به عنوان یک کلان ارزش در بحث مدیریت شهری در نگاه مدیریت سکولار و لیبرال شهرها نیز به شدت تضعیف شد. در این نگاه به‌جای توزیع عادلانه فرصت‌ها و خدمات، نگاه انگل وارانه به حاشیه نشین‌ها گسترش پیدا کرد. از سوی دیگر با غفلت از بحث شفافیت و مبارزه با فساد، فساد در میان مدیران شهری گسترش پیدا کرد و همچنین با بی‌توجهی به درآمدهای ناسالم شهری و مدیریت نادرست این درآمدها موجبات گسترش تبعیض در شهرها نیز بیش از پیش فراهم شد. موضوعی که به دلیل فراگیری و حساسیت بالای آن در میان عموم مردم، موجب ناامیدی آن‌ها از حکمرانی عادلانه نیز می‌شود که اثرات جبران ناپذیر روحی و روانی و تأثیرات مخرب اجتماعی و سیاسی در کشور را در پی خواهد داشت.
این موارد به خوبی نشان می‌دهد که چگونه حاکم شدن یک دستگاه فکری نامناسب بر موضوع به شدت مهم و تاثیرگذار شهر، چه میزان می‌تواند مخرب و آسیب‌زا باشد. از این رو حال که در آستانه‌ی انتخابات شوراهای شهر و روستا قرار داریم باید توجه کنیم که افرادی با چنین طرز تفکرهایی، حکمرانی و مدیریت شهرهای کشورمان را که می‌تواند بر خانواده و فرزندانمان مستقیماً تاثیر بگذارد را در دست نگیرند.

مقالات مرتبط

فولاد ایران روی لبه فرصت و تهدید

حمایت هوشمند یا رکود تکراری؟ زنجیره فولاد ایران طی سال‌های ۱۴۰۲ و…

رکود تورمی در کمین

ضرورت بازنگری در سیاست‌های اقتصادی و دیپلماسی منطقه‌ای ایران با رشد اقتصادی…

مدعیان آزادی؛ قاتلان علم و حقیقت

همایش بین‌المللی «خیزش فرزانگان در برابر خردکُشی» روز پنج‌شنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴،…

دیدگاهتان را بنویسید