سیاست خارجی تکلیف محور یا تساهل گرا؟

▫️ جنگ ترکیبی خرداد ماه سال جاری علیه ایران که با تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی آغاز و با حمایت همه‌جانبه آمریکا ادامه یافت،نقطه عطفی در سیاست منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود. در این برهه حساس، رهبر انقلاب با صدورپیامی راهبردی، خطوط کلی مسیر آینده کشور را در قالب هفت تکلیف ترسیم نمودند. این تکالیف، نقشه راه دولت و نهادهای تصمیم گیردر سیاست خارجی در دوره پساجنگ را مشخص نموده است.

🔶 اما پرسش اصلی این است: آیا عملکرد دولت، رئیس‌جمهور وشخص وزیر امور خارجه جناب آقای عراقچی و سایر نهاد های تصمیم گیر در این حوزه در راستای این فرمان‌ها بوده است یا درمسیر مخالف آن حرکت کرده‌اند؟هفت تکلیف راهبردی کلان؛ که هر یک بر کارویژه‌ای خاص برای دستگاه سیاست خارجی تأکید دارد:

1. پرهیز از ترس و انفعال در برابر هیمنه دشمن: به‌روشنی تأکید شده است که «ترس از آمریکا یا صهیونیست‌ها، بزرگ‌ترین گناه سیاسی» است .

2. جهاد تبیین در عرصه بین‌المللی: تبیین حقیقت جنگ، نشاندادن مظلومیت ایران، و افشای چهره دروغین مدعیان حقوق بشرضروری است.

3. تحکیم جبهه مقاومت و سیاست همپیمانی منطقه‌ای:اتصال با محور مقاومت نه‌فقط ابزاری دفاعی، بلکه سرمایهراهبردی جمهوری اسلامی است.

4. حمایت از اقتصاد مقاومتی: تأکید بر قطع امید از توافقات شکننده و اعتماد به ظرفیت‌های داخلی اقتصادی.

5. بهره‌برداری از فرصت‌های نظم نوین جهانی: باید از شکاف در بلوک غرب، تضعیف موقعیت آمریکا و ظهور قدرت‌های نوین بهره‌برداری شود.

6. بی‌اعتمادی ساختاری به غرب: این پیام به‌وضوح بیانمی‌کند که هرگونه امید بستن به غرب، تکرار تجربه‌های شکست‌خورده است

7. حفظ روحیه انقلابی در سیاست خارجی: اصول عزت،حکمت و مصلحت نباید بهانه‌ای برای عدول از اصول انقلاب باشد

🔷 ارزیابی و تحلیل محتوای رفتار دولت و دستگاه سیاست خارجی قبل و بویژه بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی و انطباق آن با تکالیف رهبری در مواضع و بیانات دولتمردان چیست؟  

الف) مصاحبه رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون: ما می‌توانیم ازطریق گفت‌وگو و مذاکره اختلافات با ایالات متحده را حل کنیم، امااعتماد یک مانع جدی شده است در عین حال، وی تأکید کرد که رژیم صهیونیستی باعث فروپاشی مذاکرات گذشته شده و حتی تلاشکرده وی را ترور کند با این حال، تحلیل محتوای مصاحبه نشانمی‌دهد که بخش‌هایی از اظهارات وی حاوی پالس مذاکره بدون پیش‌شرط و تأکید بر «احیای توافق» بودند که با بندهای ۴ و ۶پیام رهبری در تضاد است .

ب) مواضع وزیر محترم امور خارجه: بازگشت به برجام؟ عراقچی که پیشتر از معماران برجام به شمار می‌رفت، در اظهاراتی پس ازجنگ، بار دیگر بر لزوم «توافقی واقع‌گرایانه» با غرب تأکید کرد. وی گفت ایران آماده از سرگیری مذاکرات هسته‌ای با آمریکا و اروپااست، اما تنها در صورتی که تضمین مشخص دریافت کند که حملات بیشتری به خاک ایران نخواهد شد. پیشتر نمایندگان ایراندر مذاکرات مسقط در اردیبهشت سال جاری پیشنهاد سه‌مرحله‌ای ارائه کرده‌اند که شامل کاهش موقت درصد غنی‌سازی، متوقف کردن دائمی فعالیت‌ها در صورت لغو کامل تحریم‌ها و بازگرداندن بازرسی‌ها بود. این مواضع که از بازگشت به مسیر مذاکره حکایت دارد، در تضاد با تکلیف صریح رهبری در بی‌اعتمادی به غرب است.

ج) غفلت از جنگ روایت‌ها و ظرفیت بین‌المللی‌سازی مظلومیت ایران: در حالی‌که تجاوز اسرائیل به تهران موجی از همدردی جهانی را برانگیخت، دیپلماسی عمومی ایران نتوانست این فرصترا به افشای نظام سلطه تبدیل کند. حتی در سازمان ملل و شورای حقوق بشر، حضور ایران نسبتاً کمرنگ بود.
🔶 بین تکلیف و تعارف، کدام سیاست ‌ورزی می‌ماند؟ اگر «هفت تکلیف» پیام رهبری را به منزله دکترین سیاست خارجی پس ازجنگ بدانیم، عملکرد فعلی دستگاه سیاست خارجی نشان می‌دهدکه همچنان بخشی از مدیران کشور، به‌ویژه در حوزه دیپلماسی،به نسخه‌های سوخته دهه گذشته دل‌بسته‌اند.

🔷 نتیجه این روند،تضاد آشکار با خواست راهبردی نظام و بی‌توجهی به تحولاتبنیادین نظم جدید جهانی است. بی‌پاسخ ماندن این ناهماهنگی،می‌تواند به شکاف استراتژیک میان مردم و حاکمیت، و میانسیاست رسمی و سیاست اجرایی بیانجامد. از این رو، بازنگریدر سطح برخی چهره‌های سیاست خارجی، اجتناب‌ناپذیر بنظرمی‌رسد؛ چراکه سیاست عزتمندانه را نمی‌توان با زبانمصلحت‌گرایان اجرا کرد.

🔶 دستگاه دیپلماسی، با بازتولید گفتماناقتدار و مقاومت می بایست از گفتمان «تساهل»، اعلام برائتنماید برخی چهره‌ها با نگاه ابزاری به پیام‌های راهبردی، آن‌ها راصرفاً توصیه اخلاقی می دانند نه فرامین راهبردی رهبر انقلاب !!بر خلاف سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ که خسارت سیاست خارجی بهشکل اقتصادی و دیپلماتیک بود، امروز در فضای پساجنگ، هرعقب‌نشینی یا اشتباه در سیاست خارجی می‌تواند زمینه‌سازحمله دوم باشد.

🔷 آنچه رهبر انقلاب در پیام خود ترسیم کردند، یکبازدارندگی هوشمند، فعال و مستقل است؛ اما آیا در سیاستدولت، نشانی از «ترمیم رابطه با غرب به هر قیمت» وجود ندارد؟ در حالی‌که انتظار می‌رفت دولت و دستگاه دیپلماسی بر پایه پاسخ بی سابقه ایران به این تجاوز ، با زبان قدرت و بر مدار اقتدارملیپیش بروند،متأسفانه نشانه‌هایی ازهمان رفتارهای قدیمی مشاهده می‌شود: گفتگوهای پشت‌پرده با اروپا، اصرار بر تنش‌زدایی یک‌طرفه، عدم پیوست‌سازی دیپلماسی با میدان، و ارسال سیگنال‌هایی مبنی بر «آمادگی برای مذاکره» حتی بدون رفع تحریم‌ها نگرانی های جدی می باشد. این‌جا دقیقاً نقطه‌ای است که وظیفه تاریخی مجلس شورای اسلامی آغاز می‌شود.

🔶 صیانت از تکالیف رهبری توسط مجلس با :

1 . ارائه طرح دوفوریتی «منع هرگونه بازگشت به تفاهم‌هایکوتاه‌مدت بدون لغو کامل تحریم‌ها»

2. الزام دولت به گزارش شفاف هفتگی از مذاکرات به مجلس

3. تشکیل « کمیته راهبردی تطابق سیاست خارجی با پیام رهبری» در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
سکوت امروز مجلس می‌تواند تبدیل به خسارت فردای ملت شود. دولتی که نتوانست از پیروزی میدان، گفتمان بازدارنده بسازد، ممکن است با لبخند به دشمن، همه‌چیز را به باد دهد. تجربه‌ی برجام نباید دوباره تکرار شود؛ این‌بار مجلس باید سپر ملت باشد، نه ناظر انفعال دولت.

مقالات مرتبط

لزوم بررسی توافق ایران و آژانس در مجلس برای جلوگیری از تکرار خطاهای گذشته

بیانیه اخیر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درباره توافق ایران و آژانس…

24 شهریور 1404

کودتاگرانی که نقره‌داغ شدند

این روزها نگاه‌ها در جهان به «برازیلیا» دوخته شده است؛ جایی که…

24 شهریور 1404

فرصت اجماع ضد صهیونی

امروز دوحه میزبان اجلاس سران کشورهای عربی و اسلامی خواهد بود؛ نشستی…

24 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید