شام هزار میلیاردی

چگونه بن سلمان حاصر به باج یک تریلیون دلاری در ازای تقریبا هیچ شد؟

در ۱۸ نوامبر ۲۰۲۵ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، استقبال گرم و پرشکوهی از محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به عمل آورد و حتی در برابر پرسش‌های خبرنگاران درباره قتل جمال خاشقچی از سوابق حقوق بشری او دفاع کرد اما به راستی این تمام آن چیزی بود که باید از دیدار ترامپ و فرش قرمز بن‌سلمان برای او دانست؟

این دیدار که با نواختن موسیقی، رژه اسب‌ها و پرواز جنگنده‌های نظامی همراه بود، زمینه‌ساز اعلام توافقات کلان اقتصادی و نظامی شد؛ از جمله تعهد عربستان به سرمایه‌گذاری یک تریلیون دلاری در آمریکا و فروش جنگنده‌های اف-۳۵ به ریاض. اما واقعیت این است که این مراسم باشکوه، چیزی بیش از یک شام تشریفاتی با هزینه‌ای معادل سه سال بودجه کامل عربستان نبود؛ شامی که بن‌سلمان در آن، معادل کل دارایی صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان (PIF) – ستون اصلی چشم‌انداز ۲۰۳۰ – را روی میز گذاشت، و در مقابل تنها وعده دریافت چند جنگنده گرفت؛ جنگنده‌هایی که کنترل نرم‌افزاری، به‌روزرسانی و حتی امکان استفاده از آن‌ها کاملاً در اختیار واشنگتن خواهد ماند.

این وعده ۱ تریلیون دلاری در حالی داده شد که بودجه سالانه عربستان حدود ۳۴۳ میلیارد دلار است؛ یعنی آنچه بن‌سلمان در واشنگتن تعهد داد، برابر بود با سه سال خرج دولت عربستان یا تقریباً تمام سرمایه موجود صندوق ملی که قرار بود صرف توسعه داخلی، زیرساخت‌ها، آموزش، فناوری، و پروژه‌های تحول اقتصادی شود. به این ترتیب، او برای یک «شام نمایشی»، نه‌فقط منابع مالی آینده کشورش بلکه بخش بزرگی از ظرفیت توسعه داخلی عربستان را از دست داد؛ و در عوض چیزی جز قول چند جنگنده—آن هم با دریافت کامل پول و کنترل مطلق آمریکا—نصیب ریاض نشد.

با وجود این، این سفر نه تنها نشان‌دهنده عمق روابط استراتژیک دوجانبه نیست، بلکه بار دیگر ماهیت سودجویانه و یک‌جانبه سیاست‌های آمریکا در قبال کشورهای حاشیه خلیج فارس را برجسته می‌کند.

سفر بن‌سلمان در حالی انجام می‌شود که میان کشورهای سلطه‌پذیر منطقه، رقابتی شدید برای باد کردن ایگوی خودشیفته و متوهم دونالد ترامپ جریان دارد.

تجربه‌های پیشین نشان می‌دهد ایالات متحده حتی با کشورهایی که عنوان «متحد عمده غیرناتو» به آن‌ها می‌دهد، عمدتاً به منافع اقتصادی، نظامی و ژئوپلیتیکی خود می‌اندیشد و این رفت‌وآمدها اغلب با وعده‌های نمادین و تعهدات کاغذی برای شرکای عربی همراه است که در عمل وابستگی آن‌ها را افزایش می‌دهد.

رویکرد آمریکا در منطقه، فراتر از فروش تسلیحات و وعده‌های نشان‌دادنی است و روابطش با قطر نمونه‌ای گویاست. با اینکه قطر در سال ۲۰۲۲ «متحد عمده غیرناتو» شد و میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات آمریکایی و حتی هدیه‌ای لوکس به ترامپ اختصاص داد، سپتامبر گذشته خاک این کشور در حمله رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت بدون آنکه سامانه‌های پیشرفته آمریکایی فعال شوند. دلیلش واضح است: قانون «حفظ برتری نظامی کیفی اسرائیل» همواره بر تصمیم‌گیری آمریکا بر فروش تسلیحات سایه افکنده و اولویت مطلق واشنگتن حفظ برتری اسرائیل است، حتی به قیمت ناکامی متحدان منطقه‌ای.

دیدار ترامپ و بن‌سلمان نیز در همین چارچوب قابل فهم است. هدف واشنگتن، پیشبرد منافع اسرائیل از طریق کشاندن عربستان به پیمان‌های ابراهیم بود و فروش اف-۳۵ها مشروط به پیشرفت در این زمینه شد. عربستان نه شریک برابر، بلکه اهرمی برای تقویت اسرائیل دیده می‌شود و معامله میلیارددلاری در ازای چند جنگنده، بیشتر نمایش قدرت و تضمین جریان پول به واشنگتن است. این توافق، اگرچه وعده سرمایه‌گذاری یک تریلیون دلاری را به همراه داشت، معادل سه سال بودجه عربستان یا کل دارایی صندوق سرمایه‌گذاری عمومی کشور است و بخش مهمی از منابع توسعه داخلی را از بین می‌برد.

حتی در سطح عملی، این جنگنده‌ها و تجهیزات پیشرفته تحت کنترل کامل آمریکا خواهند بود و نمونه سامانه‌های پدافندی قطر نشان می‌دهد که میلیاردها دلار هزینه تسلیحات، بدون اجازه واشنگتن، کارایی عملی ندارد. کارشناسان استیمسون و شورای آتلانتیک هشدار داده‌اند اف-۳۵ عربستان نیز با همین محدودیت‌ها همراه خواهد بود و خط قرمز حفظ برتری کیفی اسرائیل، هر گونه استقلال عملی عربستان را محدود می‌کند.

مقالات مرتبط

سرگیجه دیپلماسی

سخنان متناقض عراقچی و معاونانش؛ از سخنان درست تا نگاه فانتزی: وزارت…

عامل «خطای محاسباتی» نباشید

از سخنان دو پهلوی مسئولان دیپلماسی، تا توهم رسانه‌ای درباره یک پیام…

علم بدون تمدن، هرگز

هیچ جامعه‌ای بدون شکوفایی علمی و عمق معرفتی به مرحله تمدن نمی‌رسد.…

دیدگاهتان را بنویسید