صنعت نساجی ایران؛ صنعتی با ریشه‌های عمیق، اما در پیچ‌ وخم تحول

صنعت نساجی ایران، یکی از کهن‌ترین و ریشه‌دارترین صنایع کشور، از دیرباز نقشی تعیین‌کننده در اقتصاد، اشتغال و حتی فرهنگ ایرانی ایفا کرده است. از دارهای سنتی یزد و کاشان تا کارخانه‌های مدرن اصفهان و مازندران، تار و پود این صنعت با زندگی اجتماعی مردم گره خورده و هنوز نیز در بسیاری از استان‌ها به‌عنوان شریان حیاتی اقتصاد محلی شناخته می‌شود.
ظرفیت بزرگ اشتغال و تولید
بر اساس آمار وزارت صمت، بیش از ۹ هزار واحد فعال در حوزه نساجی و پوشاک در کشور فعالیت دارند که بخش عمده آن‌ها در مقیاس‌های کوچک و متوسط اداره می‌شوند. این صنعت بیش از ۳۰۰ هزار شغل مستقیم و نزدیک به یک میلیون شغل غیرمستقیم در زنجیره تأمین، خدمات و توزیع ایجاد کرده است. از منظر اشتغال صنعتی، نساجی و پوشاک حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد از کل اشتغال صنعتی ایران را به خود اختصاص داده و از این نظر، پس از صنایع غذایی در جایگاه دوم قرار دارد.
از نظر اقتصادی نیز، ارزش افزوده سالانه این صنعت حدود ۶ میلیارد دلار برآورد می‌شود. طبق آمار سال ۱۴۰۳، صادرات محصولات نساجی، پوشاک، فرش ماشینی و منسوجات فنی به حدود ۶۵۰ میلیون دلار رسیده است. بازارهای اصلی صادراتی ایران را کشورهای عراق، افغانستان، آسیای میانه، روسیه و کشورهای حوزه خلیج فارس تشکیل می‌دهند.
فرصت‌های تازه در بازارهای جهانی
در شرایطی که اقتصاد جهانی به سمت استفاده از منسوجات پایدار و دوستدار محیط‌زیست حرکت کرده، ایران با برخورداری از منابع طبیعی، نیروی انسانی خلاق و مهارت سنتی، فرصت مناسبی برای بازتعریف جایگاه خود دارد. استفاده از الیاف طبیعی و نخ‌های پنبه‌ای، پارچه‌های فاستونی با کیفیت، منسوجات صنعتی و پوشاک پایدار می‌تواند مسیر تازه‌ای برای توسعه صادرات و افزایش درآمدهای غیرنفتی کشور باز کند.
کشورهایی مانند ترکیه، ویتنام و بنگلادش با اتخاذ سیاست‌های فناورانه، سرمایه‌گذاری در نوسازی خطوط تولید و حضور فعال در بازارهای جهانی توانسته‌اند بخش نساجی را به یکی از پایه‌های صادراتی خود بدل کنند. برای ایران نیز، همسویی با فناوری‌های نوین، دیجیتالی‌سازی فرآیند تولید و نوسازی تجهیزات می‌تواند چنین جهشی را ممکن سازد.
چالش‌های مزمن؛ از فرسودگی تا ضعف برندینگ
با وجود ظرفیت‌های گسترده، صنعت نساجی ایران با چالش‌های ساختاری و فناورانه جدی روبه‌روست. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از ماشین‌آلات موجود فرسوده هستند و در بسیاری از واحدها، بهره‌وری تولید کمتر از ۵۰ درصد ظرفیت اسمی است. از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از مواد اولیه مانند الیاف مصنوعی و رنگدانه‌ها (حدود ۷۰٪) از خارج وارد می‌شود و این وابستگی در شرایط تحریم، زنجیره تولید را آسیب‌پذیر کرده است.
همچنین، ضعف در برندسازی و بازاریابی بین‌المللی موجب شده است که بسیاری از محصولات ایرانی با وجود کیفیت مناسب، نتوانند جایگاه واقعی خود را در بازارهای جهانی بیابند و اغلب در سایه برندهای خارجی به فروش برسند. این مسئله، علاوه بر از دست رفتن ارزش افزوده، سبب خروج بخش مهمی از سود تولید از زنجیره داخلی می‌شود.
سه گام برای نجات صنعت نساجی
کارشناسان معتقدند احیای صنعت نساجی نیازمند یک نگاه استراتژیک ملی است که بر سه محور اصلی استوار باشد:
1 نوآوری فناورانه: ورود به عرصه‌های تازه‌ای چون نساجی هوشمند، چاپ دیجیتال، استفاده از الیاف بازیافتی و مواد اولیه پایدار.
2 ارتقای بهره‌وری: نوسازی ماشین‌آلات، آموزش نیروی انسانی، استقرار نظام‌های مدیریت کیفیت و دیجیتالی‌سازی فرآیند تولید.
3 توسعه بازارهای صادراتی: گسترش روابط تجاری منطقه‌ای، حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی و حمایت از برندهای ایرانی در بازارهای جهانی.
اجرای این سه گام می‌تواند مسیر صنعت نساجی ایران را از رکود به رشد پایدار هدایت کند و این صنعت را به یکی از محورهای اصلی توسعه صنعتی کشور بدل سازد.
ضرورت هم‌افزایی سه‌جانبه
پیشبرد چنین تحولی نیازمند تعامل هم‌زمان میان دولت، دانشگاه و بخش خصوصی است. دولت باید با سیاست‌های حمایتی، مشوق‌های صادراتی و تسهیلات هدفمند، مسیر سرمایه‌گذاری را هموار سازد. دانشگاه‌ها نیز باید با پژوهش‌های کاربردی و ارائه فناوری‌های نوین، زمینه نوآوری را تقویت کنند. از سوی دیگر، بخش خصوصی باید با سرمایه‌گذاری در حوزه برندینگ، بازاریابی دیجیتال و شبکه‌های توزیع بین‌المللی، چرخ این صنعت را در مسیر رقابت جهانی به حرکت درآورد.
بدون همکاری این سه بخش، هر سیاستی در حوزه نساجی موقتی و ناقص خواهد بود. آینده این صنعت، در گرو شکل‌گیری زنجیره‌ای از دانش، سرمایه و اراده ملی است.
آینده در گرو تصمیمات امروز
صنعت نساجی ایران در نقطه عطف تاریخی خود قرار دارد؛ انتخاب میان ماندن در گذشته یا حرکت به‌سوی آینده‌ای فناورانه. اگر روند فعلی فرسودگی و وابستگی ادامه یابد، بخش مهمی از ظرفیت‌های اشتغال و تولید کشور از دست خواهد رفت. اما اگر مسیر نوسازی، بهره‌وری و صادرات‌محوری در پیش گرفته شود، این صنعت می‌تواند بار دیگر به یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد غیرنفتی ایران تبدیل شود.
نساجی نه فقط یک صنعت، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ایران است. بازآفرینی این میراث، نیازمند تصمیمات شجاعانه، سیاست‌گذاری هوشمند و مشارکت واقعی همه بازیگران اقتصادی است.

مقالات مرتبط

طلای پنهان زیستی؛ فرصت ایران در دل تحریم‌ها

در روزگاری که بحران جهانی مقاومت آنتی‌بیوتیکی، کمبود داروهای مؤثر و فشارهای…

نخبه‌کشی ظالمانه با الگوریتم‌های هوش مصنوعی

نگاهی به استفاده از هوش مصنوعی و تحلیل داده ها در جنگ…

رسوخ سرمایه‌داری در ساختارها؛ فراموشی تعاون و غلبه شرکت‌های سهامی

لزوم فعالیت اقتصادی در قالب کار جمعی، حقیقتی بدیهی در تاریخ تمدن…

دیدگاهتان را بنویسید