ضرورت بازنگری در فرصت‌های دیپلماسی

در میانه تنش‌های فزاینده ژئوپلیتیک، ایران همچون کشتی‌ای در طوفان، میان امواج فشارهای غربی و موج‌های حمایتی شرقی در نوسان است. از یک سو، حمایت‌های دیپلماتیک و اقتصادی روسیه و چین، همچون سدی در برابر تحریم‌ها عمل کرده و از سوی دیگر، رویکرد اروپا – که مدت‌ها از سوی عده‌ای از آن به عنوان نماد تعامل سازنده یاد می‌شد – به نمودی از خصومت و فرصت‌طلبی تبدیل شده است. اگر کشتی سیاست خارجه همچنان بخواهد سکان خود را به گونه‌ای مدیریت کند که همچنان در موج فشارها گرفتار بماند، فرصت‌های زیادی را از دست خواهد داد. باید درک کرد این تغییر مسیر استراتژی بقا در جهانی چندقطبی است.
روابط ایران و روسیه، در سال‌های اخیر، از سطح همکاری‌های تاکتیکی به یک شراکت استراتژیک عمیق ارتقا یافته است. پیمان جامع استراتژیک دوجانبه، که در ژانویه ۲۰۲۵ امضا شد، چارچوبی ۲۰ ساله برای همکاری در حوزه‌های دفاعی، ضدتروریسم، انرژی و تجارت فراهم می‌کند. این پیمان، که توسط شورای امنیت ملی روسیه و سازمان‌های مربوطه ایران تدوین شده، نه تنها به ما کمک می‌کند تا از فشار اقتصادی خارج شویم، بلکه در عرصه دیپلماتیک، مسکو را به حامی قاطع ایران در شورای امنیت سازمان ملل تبدیل کرده است. این روسیه است که در برابر فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک توسط تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در اوت ۲۰۲۵، به شدت موضع‌گیری می‌کند و آن را “نامشروع” می‌خواند، در حالی که همزمان، حمایت دیپلماتیک خود از برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تکرار می‌کند.
یا چین، غول اقتصادی شرق، که هم اکنون قدرت یک اقتصاد دنیا شناخته می‌شود حمایت‌های خود را با ابعادی حتی وسیع‌تر از اقتصاد عرضه می‌کند. سفیر اسبق ایران در چین، محمد کشاورززاده، اخیراً تأکید کرد که “چینی‌ها به مکانیسم ماشه اعتنایی نمی‌کنند”، زیرا روابط اقتصادی‌شان با تهران، بخشی از استراتژی بزرگ‌تر مقابله با هژمونی غربی است. با این حال، سهم ایران در تجارت خارجی چین تنها ۰.۰۲ درصد است – نشانه‌ای از اینکه پکن، ایران را شریکی تاکتیکی می‌بیند، نه استراتژیک، و حمایت‌هایش مشروط به عدم تعارض با منافعش در خاورمیانه است. یکی از علت‌های این تعارض را در تجربه‌های متوالی چین در پشت کردن ایران به وی و ترجیح اروپا و آمریکا توسط ایران است که مسیر عمق بخشیدن به این ارتباط را سخت نموده است.
در مقابل این حمایت‌های شرقی، رفتار اروپا نسبت به ایران، تصویری از فرصت‌طلبی و ناسازگاری است. اتحادیه اروپا، که در سال‌های پیشین بر تعامل و برجام تأکید داشت، اکنون با رفتار خود اذعان می‌کند که گفتگو را ابزاری برای تحت فشار گذاشتن ایران می‌پندارد. فعال‌سازی اسنپ‌بک در اوت ۲۰۲۵ توسط E3، که شورای امنیت را در آستانه بازگرداندن تحریم‌های پیشین قرار داد، اوج این خصومت است. دیپلمات‌های اروپایی، در حالی که از ایران می‌خواهند “اقدامات لازم” برای جلوگیری از تحریم‌ها انجام دهد، پیشرفتی در مذاکرات هسته‌ای نشان نداده‌اند. حتی اینکه مدت‌ها خود را تابع نظر آژانس در قبال ایران معرفی می‌کردند و دقیقا چند روز بعد از توافق ایران و آژانس در قاهره، ایران را به عدم پایبندی به تعهدات خود محکوم می‌کنند، نشان می‌دهد مناسبات بین‌المللی که مدت‌ها به وسیله‌ی آن سعی در تحت سلطه قرار دادن ملت‌ها داشته‌اند در آستانه فروپاشی است و نیاز می‌بینند این سلطه‌گری را به صورت عیان‌تری نمایش دهند.
در نهایت، نگاه به شرق یک ضرورت استراتژیک است. ایران با اتکا به حمایت‌های واقعی روسیه و چین، می‌تواند در برابر رفتار فرصت‌طلبانه اروپا بهتر ایستادگی کند. زمان آن رسیده که سیاستمداران ایرانی این تغییر را جدی بگیرند و آینده‌ای مستقل از بازی‌های بازیگران متخاصم جهان برای ملت ایران بسازند.

یاسر سالک‌نیا، متولد ۱۳۷۶، سردبیر سابق پایگاه خبری دانشجویی کف دانشگاه، کارشناس ارشد عمران و دبیر کنونی عصردانشجوست

«پست قبلی

پست بعدی»

مقالات مرتبط

تاریخ زیاده خواهی؛ نگاهی به تراژدی داکوتا

حدود ۱۷۰ سال پیش، یعنی اواسط قرن نوزدهم، قبیله ای به نام…

بت‌وارگی قیمت

تحلیل‌های اقتصادی به‌ویژه زمانی که از قلمرو توصیف پا را فراتر می‌گذارند…

30 شهریور 1404

یک بزنگاه تاریخی، افول آمریکا و پیشروی شرق

امروز جهان در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفته است؛ تحولی که اثرش…

دیدگاهتان را بنویسید